مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی
اصلاحات اقتصادی گورباچف به امید برقراری نظام مبتنی بر بازار آزاد، باعث فروپاشی نظام شوروی شد ولی برخلاف انتظار اصلاحطلبان بهزودی معلوم شد نظام سرمایهداری شکلگرفته در روسیه، بهنوعی سرمایهداری رفاقتی، سرمایهداری سیاسی، سرمایهداری مافیایی بیشتر شباهت دارد تا نظام مبتنی بر بازار آزاد. از سوی دیگر، نظام سیاسی روسیه هم پس از تحولات فروپاشی، برخلاف انتظار اصلاح طلبان، به نظامی دموکراتیک مبتنی بر رقابت احزاب آزاد منجر نشد بلکه نظامی مبتنی بر اقتدارگرایی مافیایی شکلگرفت که میراثدار ضعفهای اقتصاد شوروی، بهرغم داشتن ویژگیهای خاص سرزمین وسیع برخوردار از همه انواع فلزات و مواد اولیه موردنیاز توسعه صنایع، بود لذا نتوانست به کشوری با ظرفیتهای تولیدی و صادراتی بزرگ تبدیل شود.
درنهایت اکنون تولید ناخالص داخلی اقتصاد روسیه کمتراز برزیل حتی در حد ایتالیا قراردارد آنهم در حالی که روسها با برخورداری از قیمتهای بالای انرژی، بخش قابلتوجهی از درآمد ملیشان در پانزده سال گذشته را صرف بهروز کردن تسلیحات نظامی خود کردند لذا بخشهای بزرگی از اقتصاد را در وضعیت ناپایدار قرار دادند. این ناپایداری در شرایط جنگی ۶ماه گذشته با تبعات شکستهای نظامی در اوکراین بهعلاوه تحریمهای غربی که درآمد نفتی روسیه در ماه آگوست را به کمترین رقم ۱۴ماه گذشته رساند، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی روسیه را بیش از حدتحمل نموده است. در این شرایط رهبری روسیه امیدوارست باایجاد موقعیت تنشهای منطقهای و دولتهای ضعیف، بتواند ضعفهای اساسی خود را جبران کند. در این شرایط کسانی که تکیه بر قراردادهای حمایتی روسیه را برای مقابله با دشمنان تبلیغ و روسها را تطهیر میکنند باید بدانند که روسها بهرغم تبلیغاتشان، حتی در زمینه مذاکرات برجام، تکیه گاه پایداری نبودهاند و نیستند.
در چندسال اخیر سیاست رسمی آمریکا خارج کردن نظامیان پرهزینه خود از منطقه و تقویت سیاست کمهزینه تشکیل جبهه واحد همپیمانان آمریکا علیه ایران، داعش و همپیمانان روسیه است. اکنون اگر به دور و بر ایران نگاه دقیقی داشته باشیم شاهد شکوفا شدن اهداف استراتژیک آمریکاییها و افزایش تنشها در منطقه خاورمیانه خواهیم بود که در شکل و روش، مشابه اهداف استراتژیک روسها در افزایش تنشهای منطقه خاورمیانه است و درعین رقابت، هماهنگی نسبی با هم دارند.
در سوی دیگر ماجرا اعضای احزاب جمهوریخواه و دمکرات در ارتباط با بازگشت آمریکا به برجام با جو بایدن اختلافات عمیقی دارند و تلاشهای جمعی برای ممانعت از تصمیم جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای اجرای چند مرحله ای بازگشت دوباره واشنگتن به برجام، بهشدت افزایش یافته است. درهمین حال وزیر خارجه آمریکا گفت:«ایران یا نمیخواهد یا نمیتواند آنچه را برای توافق لازم است انجام دهد». همچنین صدراعظم آلمان گفت:«شرکای اروپایی پیشنهادهای خوبی ارائه کردهاند و هیچ دلیلی برای عدم موافقت ایران وجود ندارد». همزمان با آغاز نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با گزارش سه ماهه مدیرکل آژانس شامل برنامه اتمی ایران، گروسی در پاسخ سوالی درباره برنامه هستهای ایران و مسائل پادمانی در اظهاراتی صریح گفت:«در تحقیقات فعلی که در تلاش برای انجام آن با همکاری ایران هستیم، فعلا ثمربخش نبوده است و همچنان منتظر هستیم این اتفاق رخ دهد. مسائل باقی مانده و مسائل پادمانی حل نشده باقی مانده است. آژانس در موقعیتی نیست که تضمین دهد برنامه هستهای ایران منحصراً صلح آمیز است». به همراه ارسال پرونده ایران به شورای حکام، تقویت احتمال صدور قطعنامه علیه ایران و اجرای مکانیزم ماشه، نشانههای آشکاری بود که با ناامیدی فعالان اقتصادی از امضای توافق برجام، تقویت فشارهای افزایشی نرخ دلار بازار در بالای کانال ۳۱هزارتومان، رسیدن دلار توافقی به ۳۰۵۰۰تومان، رکود فعالیتهای اقتصادی ایران عمیقتر شود.
اعلام آژانس بینالمللی انرژی اتمی درمورد ۱۹برابر حد تعیین شده توافق هستهای بودن ذخایر اورانیوم غنیسازی شده ایران، بیانیههای هشدارآمیز پی در پی آمریکا و اعضای اتحادیه اروپا تردیدهای جدی را در مورد نیات و تعهد ایران به توافق برجام ابراز میکنند و وزارت خارجه ایران در مورد پذیرش تبعات بیانیهها هشدار میدهد. هرچند نشانههای بسیاری از افزایش فشارها بر ایران مشاهده میشود ولی بهرغم تلاشهای تمامی مخالفان برجام هنوز هم تا انتخابات ۲ماه آتی آمریکا، زمان برای جبران عقبگردها برای احیای برجام وجود دارد. ولی خوشبینترینها هم به امضای توافق برجام حتی پس از انتخابات ماه نوامبر کنگره آمریکا امیدواری کمی دارند.
بهرغم تلاشهای موثر مخالفان توافق برجام در دوطرف ماجرا همچنین سنگاندازیهای روسها در این رابطه، در حقیقت استنباط از روند تحولات هستهای این است که طرفین در تلاشند از طریق ادامه مذاکرات مستقیم غیررسمی بتوانند فعلا با رسیدن به توافقات حداقلی از نوع موقت و موردی، از اوج گرفتن تنشها بیش از حد تحمل طرفین، جلوگیری کنند. ولی با تسلط باندهای مافیائی قدرت، ثروت، نظامیان، امنیتیها و روسوفیلهای بهرهمند از ادامه و تشدید تحریمهای غربی بر سازمان دولت، که بدون توجه به طاقتفرسا بودن تحمل فشارهای معیشتی برای مردم، با قصد ممانعت از به نتیجه رسیدن مذاکرات بهطوری که مردم ایران و فعالان اقتصادی بتوانند از آن بهرهمند شوند، حداکثر فشار را به مذاکرات وارد میکنند تا حداقل با طولانی کردن مدت مذاکرات، منافع خود را به حداکثر برسانند. باید در نظرداشت حتی درصورت امضای توافق، مشابه کاری که با توافق قبلی کردند، آنها با ایجاد تنشهای جدید در منطقه و با بهکارگیری ناتوانترین مدیران، تلاش خواهند کرد دستاوردهای توافق را به حداقل برسانند تا از این طریق فرصت بیشتری برای اختلال در روند اجرای برجام پیدا کنند کما اینکه کسانی برای ایجاد تنشهای جدید در منطقه، شیپور مجادلات جدیدی را برای موضوع بحرین به صدا درآوردهاند و روسها هم تنشهای آذربایجان و ارمنستان را تشدید کردند.
درصورت قطعی شدن شکست مذاکرات، برای ایران نتیجهای جز کوچکتر شدن اقتصاد، احتمال بالاگرفتن تنشهای نظامی درمرزها، افزایش وابستگی به اقتصاد ضعیف روسیه، کاهش ارزش پول ملی، رکود بیشتر کسب و کارها، کمبود وگرانی کالاها، اخذ مالیاتهای جدید آشکار و پنهان ازمردم برای جبران کسر بودجه، بیکاری و فشار تنگناهای معیشتی بیشتر و افزایش فقر عمومی مردم، درنهایت، سر برآوردن آتشهای زیر خاکستر جدید از اعتراضات کنونی نخواهد داشت.
از غزل حافظ یادی کنیم:
گوشوار زر و لعل، ار چه، گران دارد گوش / دور خوبی، گذران است، نصیحت بشنو
آتش زهد و ریا، خرمن دین، خواهد سوخت / حافظ، این خرقهی پشمینه، بینداز و برو
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه