در بحث آماردهی با مشکل آمار کیفی روبرو هستیم. از 35000 هزار عنوان کتابی که چاپ شدهاند چنددرصدشان در جامعه حضور داشتند و چقدر از این کتابها خوانده شدهاند؛ چیزی نمی دانیم. ارقام اعلام شده در این بخش قابل استناد و مستدل نیست.
زمانی که صحبت از کتاب و کتابخوانی میشود، مسئولان و مدیران مربوطه از آمارهایی صحبت میکنند که همگی اعداد و ارقام مربوط به تولید، چاپ تعداد عناوین چاپ، سرانه کتاب به ازای هر نفر و ارقامی از این دست است. مسئلهای که در این حوزه کمترین توجهی بدان نمیشود آمار و ارقام مربوط به فروش و توزیع کتابهای تولیده شده است. آماری که در کنار تیراژ کتاب در کشور و کتابهای چاپ اول؛ گزارشی جامع و درستتر از وضعیت حال حاضر صنعت کتاب و نشر کشور داده که طبعا بر اساس آنها بتوان نقشه راه دقیقتر و اصولیتری را ترسیم کرد تا دستکم وضعیت کتاب و نشر کشور از شرایط کنونی خارج شود.
حسین نوشآبادی (معاون حقوقی و سخنگوی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی) در همین رابطه به خبرنگار ایلنا گفت: آمار تولید و سرانه کتاب به ازای هر نفر که روشن و مشخص است. مسئلهای که مناقشه برانگیز و مورد اختلاف است رقم سرانه مطالعه و میزان مطالعه در کشور است. در این رابطه آمار متناقض و متضادی داریم که هیچکدام هم مستند نیستند.
وی ادامه داد: البته برای بررسی دقیقتر و مستند شدن رقم سرانه مطالعه و وضعیت صنعت نشر کشور باید به آمار و اعداد مربوط به فروش کتاب هم توجه کنیم. میزان فروش کتاب در کشور میتواند سند قابل اعتمادی برای گرفتن علائم حیاتی صنعت نشر کشور باشد، چراکه تولید کتاب بدون فروش آن قطعا مشکلساز خواهد بود و نشان دهنده ضعف در قسمت توزیع و ویترین کتاب است. در مورد سرانه مطالعه اما موضوع متفاوت میشود چون فروش کتاب ملاک قطعی برای میزان سرانه مطالعه نیست و شاید کتابی از کتابخانهها به امانت گرفته شود یا با کتابهای دیگر معاوضه شود و مورد مطالعه قرار بگیرد.
نوشآبادی در رابطه با عدم توجه عمومی به کیفیت برخی کتابهای تولیدی و بودن این عناوین در آمارهای تولید کتاب کشور گفت: برخی از کتابهایی که منتشر میشوند و در آمار عناوین تولید شده یا سرانه کتاب به ازای هر نفر قرار میگیرند به دلیل تکراری بودن موضوع یا مورد نیاز جامعه نبودن اصلا به فروش نمیرسند و به خانههای مردم راه پیدا نمیکنند. همین تکراری بودن موضوعات عناوین و حتی بدون کیفت بودن آثار منتشر شده موضوعی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد و یکی از مسائلی که جای بحث دارد این است که از این 35000 هزار عنوان کتابی که در این یکسال مجوز گرفته و چاپ شدهاند چنددرصدشان در جامعه حضور داشتند و چقدر از این کتابها خوانده شدهاند. در این مورد هم اعداد و ارقامی اعلام میشود اما متاسفانه خیلی قابل استناد و مستدل نیست.
معاون حقوقی و سخنگوی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی در ادامه افزود: علی رغم اینکه تعداد عناوین کتابهای منتشر شده در کشور رشد داشته است اما تیراژ و شمارگان کتابها پایین آمده و حتی به زیر 1000 رسیده است که جای نگرانی دارد اما کمتر مورد توجه قرار میگیرد. درکل در بحث آماردهی ما با مشکل آمار کیفی روبرو هستیم. مثلا فقط میگوییم 3میلیون کتاب از طرف نهاد کتابخانههای عمومی کشور به روستاها اهدا شد، یا این تعداد هر روز به کتابخانهها مراجعه میکنند و به عضویت آنها درمیآیند و به کیفیت ماجرا که از این تعداد کتاب اهدایی چقدر واقعا مورد نیاز و خواسته مخاطبان است یا چنددرصد از افراد مراجعه کننده به کتابخانه عضو واقعی و همیشگی کتابخانه هستند توجهی نمیکنیم.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه