«جوراب ساقبلند سفید و داستانهای دیگر» نوشتهی دی. اچ. لارنس، نویسندهی بزرگ و جنجالی قرن بیستم، با ترجمهی فرید قدمی و توسط انتشارات مسافر منتشر شد.
«جوراب ساقبلند سفید و داستانهای دیگر» نوشتهی دی. اچ. لارنس منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ این كتاب كه با پیشگفتاری تحلیلی دربارهی ادبیات و اندیشههای لارنس آغاز میشود، شامل چهار داستان بلند و كوتاه از این نویسندهی انگلیسی است: «جوراب ساقبلند سفید»، «انتخاب دوم»، «سایهای در باغچهی رُز» و «مراسم تعمید».
فرید قدمی در پیشگفتار مترجم نوشته است: «اگر برای هر شاعر یا نویسندهای قائل به خانوادهای باشیم كه او را در بر میگیرد، بیگمان باید لارنس را نیز در خانوادهای از دیگر شاعران و نویسندگان ناممكنی قرار دهیم كه بیش از حد معاصرند، بدان معنا كه هماره خود را از گذشته به آیندهای میافكنند كه همیشه پیش روی ماست، نه در پسِ ما، كه هیچگاه نمیتوانیم آنان را در زمانهی خود جا دهیم؛ شاعران و نویسندگانی چون: والت ویتمن، فردریش نیچه و ژرژ باتای.» و در همین پیشگفتار به قرائت اندیشههای لارنس در كنار آرای نویسندگان و متفكرانی همچون هگل، نیچه، ژرژ باتای و والت ویتمن میپردازد.
در ادامهی همین پیشگفتار چنین میخوانیم: «بنیادیترین نقد باتای بر هگل نادیده گرفتن حیوانیتِ انسان است؛ از نگاه باتای امر قدسی زمانی ظهور میكند كه بشر ممنوعیتهای جسمانیای را كه برای نفی حیوانیتاش وضع كرده بود، به یكباره میشكند و خودش را به جهان مادی و طبیعت پیوند میزند. در داستان «انتخاب دوم» لارنس، فرانسیس با كشتن یك موشكور گویی حیوانیت خودش را نفی میكند تا به عنوان انسانی اجتماعی آمادهی ازدواج شود. بزرگترین نقد لارنس به انسانِ مدرن نیز همین است: او فراموش كرده كه حیوان است و ارتباطی ذاتی با طبیعت و ماده دارد؛ همچون كلیفورد، همسر لیدی چترلی، در رمان «عاشق لیدی چترلی» كه خالی از هر گونه شور جسمانی و دركی از طبیعت است؛ اما لیدی چترلی، همزمان با خروج از قراردادهای اجتماعی، خواهان برقراریِ پیوندی محكم با طبیعت و احضار عشق جسمانی و قدسیاش است؛ الوینا هافتون در رمان «دختر گمشده» (Lost Girl) نیز در جستوجوی همین پیوند با جهان مادی و جسمانی است كه به زندگی موجود و متعارف اجتماعیاش پشت پا میزند.»
دی. اچ. لارنس یازدهم سپتامبر 1885 در دهكدهی معدنی ایستوود در ناتینگهامشایر انگلستان متولد شد و به همراه جیمز جویس از پیشوایان بزرگ رمان مدرن خوانده میشود. به گمان بسیاری از منتقدان، رمان مدرن مصافی است بین دو پیشوای بزرگ آن: جیمز جویس و دی. اچ. لارنس. اغلب آثار او در اروپا و امریكا برای دههها ممنوع الانتشار بوند.
در بخشی از داستان بلند «جوراب ساقبلند سفید» اینگونه میخوانیم:
مرد به سكوت غمانگیزش بازگشت. زن، ناتوان از جری كردنِ مرد، دوید طبقة بالا و مرد را كنار آتش تنها گذاشت كه دودش را بكند. دوباره سروقتِ گوشوارهها رفت. آنگاه فكر بكر و كوچولویی به ذهناش رسید. جورابهای سفید را پوشید.
فیالفور، با همان جورابها به پایش، آمد پایین. شوهرش همچنان بیجنبش و غضبكرده كنار آتش نشسته بود.
زن گفت: «ببین، چه خوشگل بهم میآیند!»
و دامناش را تا زانو گرفت بالا و چرخی زد، خیره به پاهای زیبایش در آن جورابهای محشر.
مرد سرشار از خشمی نامعقول شد و پیپاش را از دهان برگرفت.
زن گفت: «قشنگ نیستند؟ یك لنگه مال پارسال، یك لنگه هم مال امسال؛ خیلی بهم میآیند ها! پول یك جفت جوراب صرفهجویی شد.»
«جوراب ساقبلند سفید و داستانهای دیگر» با قیمت 7000 تومان و با تیراژ 1000 نسخه منتشر شده است.
فرید قدمی نویسنده و مترجمی است كه پیش از این آثاری از جك كروآك، والت ویتمن، هنری میلر و... با ترجمهی او منتشر شده است. «جوراب ساقبلند سفید و داستانهای دیگر» پانزدهمین اثر ترجمهای است كه از او منتشر شده است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه