پنج شنبه 09 فروردین، 1403

کدخبر: 4257 15:30 1393/05/17
جواد مجابي: دولت آبادي نماد شرف قلم است

جواد مجابي: دولت آبادي نماد شرف قلم است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
جواد مجابي: دولت آبادي نماد شرف قلم است

جواد مجابي: دولت آبادي نماد شرف قلم است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

 جواد مجابي در مراسم جشن تولد محمود دولت آبادي، اين نويسنده را نماد شرف قلم خواند و گفت: او نويسنده‌اي مستقل و آزادانديش است که شان قلم را حفظ کرده است.


به گزارش ايسنا، شب گذشته(16 مرداد ماه) مراسم تولد محمود دولت آبادي با حضور جمعي از هنرمندان و اهالي ادبيات در کافه "نزديک کتاب" برگزار شد.اين کافه که متعلق به پسر دولت آبادي است، همزمان با سالروز تولد محمود دولت آبادي افتتاح شد.
علي دهباشي که اجراي اين مراسم را بر عهده داشت، در آغاز بخشي از پيام‌هاي اهالي ادبيات همچون سروش حبيبي را خواند و بعد از آن بهاءالدين خرمشاهي‌، ضمن آرزي تندرستي براي دولت آبادي گفت: من و آقاي دولت آبادي سابقه دوستي طولاني داريم. من اوايل دهه 50 او را ديدم و بر آثار او نقد نوشتم. من روي کتاب "اوسنه بابا سبحان" نقد نوشته‌ام که در مجله رودکي چاپ شد و بعد هم از نزديک با او اشنا شدم و 50 سال بر آثار او نقد نوشتم.
 جشن هفتاد و چهارمين سال تولد محمود دولت آبادي
در ادامه خرمشاهي بخشي از يک قصيده و يک رباعي که براي دولت آبادي سروده بود، خواند.
سپس علي اکبر شکاري - کمانچه نواز- بخشي از شاهنامه فردوسي را به زبان لري خواند و با کمانچه نواخت و همچنين آهنگ تولدت مبارک را با کمانچه و در پرده‌هاي مختلف براي زادروز محمود دولت آبادي نواخت.
در ادامه دهباشي بخشي از آخرين نامه سيدعلي جمال‌زاده به محمود دولت آبادي را خواند که در اين نامه جمال‌زاده که به تازگي دو جلد از کليدر محمود دولت آبادي را خوانده بود به او به خاطر اين رمان تبريک مي‌گفت.
در ادامه جواد مجابي - طنز پرداز‌،نويسنده و پژوهشگر - دولت آبادي را نماد شرف قلم خواند و گفت: دولت آبادي نماد شرف در مملکت ماست، او نويسنده‌اي مستقل و آزاد انديش است که شان قلم را حفظ کرده است. در تاريخ کشور ما از رودکي‌ تا فردوسي و غيره بر شان قلم تاکيد کرده‌اند و وقتي مي‌گويند شعر ما را در آسمان نوشته‌اند‌، تعريف از خودشان نيست، بلکه تاييد بر شان و شرافت قلم است.
او ادامه داد: در دوره‌هايي شان قلم کاستي يافته و بعضي از هنرمندان شان خود را ندانسته‌اند و متوجه نبود‌ه‌اند که نويسندگي خودش قدرت است و نويسنده نيازي به قدرت سياسي ندارد. نويسنده‌ قدرتش را از مردم مي‌گيرد اما من فکر مي‌کنم دولت آبادي شاخص بوده و همواره استقلال خود را حفظ کرده است و محبوبيتي که از اين باب از مردم گرفته موجب رشک است.
 بها‌ءالدين خرمشاهي و مسعود کيميايي در جشن هفتاد و چهارمين سال تولد محمود دولت آبادي
در ادامه مجابي براي دولت آبادي آرزوي ادامه خلاقيت و تندرستي کرد و گفت: اميدوارم شان قلم بماند و براي دولت آبادي و همه نويسندگان و مردم ايران آرزوي روزهاي خوش دارم.
در پايان اين مراسم که به صورت خصوصي برگزار مي‌شد محمود دولت آبادي از حضور دوستانش تشکر کرد و گفت: من از حضور مردم ‌،تئاتري‌ها‌ و دوستان محترمم به خصوص نجف دريابندري تشکر مي‌کنم ‌،همانقدر که از نشستن در کنار نجف دريابندري امشب احساس مسرت مي‌کنم از آمدن او احساس شرمندگي هم مي‌کنم.
او همچنين به پيامي که براي زادروز تولدش نوشته بود اشاره کرد و گفت: اين پيام در مورد غزه بود اما چون شنيده‌ام صلح در منطقه برقرار شده و اين جمع هم جمعي شاد است، دراينجا متن را نمي‌خوانم، اما منتشر خواهد شد.
دولت آبادي در پايان تاکيد کرد: براي همه آرزوي سلامت جان و صلح و بهروزي دارم.
در ادامه بخشي از پيام‌هاي شخصيت‌هاي فرهنگي مختلف به مناسبت تولد محمود دولت آبادي به شرح زير خوانده شد:
 ستاره‎اي‌ بدرخشيد و مير مجلس‌ شد دل‌ رميده‌ي ما را رفيق و مونس شد
دريغ که‌ در اين‌ ديار غريب‌ افتاده‌ام و از آن مجلس‌ انس‌ دورم‌ و نمي‌توانم‌ از اين‌ ستاره‌ فيضي‌ ببرم.‌ ناچار‌ با نوشته‌هايش‌ خلوت‌ مي‌کنم‌ و به‌ ياد شما عزيزان‌ و خاصه‌ دولت‌آبادي‌ عزيز حال‌ مي‌کنم‌ عزيزدلم، تاج‌سرم، عمرت درازباد.
و نيز درود به دهباشي گرامي، که اين مجلس عزيز را باني است و گروهي اهل دل را گرد اين شمع فروزان جمع کرده و دل‌هاشان را گرمي و روشني مي‎بخشد.
در بخشي ديگري از اين مراسم علي دهباشي يکي از نامه‎هاي سيدمحمدعلي جمالزاده خطاب به دولت آبادي را به شرح زير خواند: (ژنو 24 مرداد 1362)
"با سلام و دعاي کاملاً قلبي خدمت دوست گرامي هرگز ناديده ولي سخت پسنديده‌ام حضرت آقاي محمود دولت‌آبادي سبزواري به عرض مي‌رساند که دو جلد "کليدر" رسيد و مرا سرشار از مسرت و امتنان ساخت و سخت گرم مطالعه هستم و مدام بر تعجبم مي‌افزايد که اين مرد عزيز اين همه فهم و ذوق بي‌سابقه و فکر و واقعبيني را از کجا آورده است.
من رمان‌هاي زيادي خوانده‌ام. از غربي‌ها خيلي خواندم. تصور نمي‌کنم کسي به حّد دولت‌آبادي توانسته باشد اين‌چنين شاهکاري بي‌آفريند. بر من مسلم است روزي قدر و قيمت "کليدر" را خواهند دانست و به زبان‌هاي زيادي ترجمه خواهدشد. روزي را مي‌بينم که دولت‌آبادي عزيز ما جايزة نوبل را دريافت خواهد کرد.
البته ممکن است منِ پيرمرد آن روز نباشم. ولي اطمينان دارم ترجمه "کليدر" به زبان‌هاي زنده دنيا، دولت‌آبادي را به جايزه ادبيات نوبل خواهد رساند. "کليدر" برترين رماني است که تاکنون خوانده‌ام.
محمودجان، محمود عزيزم دلم مي‌خواهد بتوانم آنچه را که با مطالعه کتاب‌هاي تو بخصوص "کليدر" درمي‌يابم نه تنها به هموطنان بلکه به تمام کساني که به کارهاي تو علاقمند هستند بگويم. ولي مي‌بينم خدا را شکر چنان مي‌نمايد که لااقل هموطنان با ذوق و با فهم خودشان دستگيرشان شده چنانکه در همين اواخر از دور و نزديک به من نوشته‌اند که "کليدر" را خوانده‌اند و آنها هم مثل خود من غرقة تعجب هستند. من بقدري يادداشت براي تهيه مقاله برداشته‌ام که خودم گيج شده‌ام و منتظر فرصت هستم (زنم کما في‌السابق مريض است و سخت احتياج به مراقبت و مواظبت هر ساعت و حتي هر چند دقيقه دارد و خودم هم باز از نو دچار درد دندان هستم). بايد در فرصت بهتر و طولاني‌تري بنويسم.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |