یادداشتهای یک مشاور(۴۲)
غلامرضا رحیمی - مشاور امور مدیریت
iraniansme@gmail.com
دوست همشهری دارم که صنایع غذایی خوانده و سالها به عنوان کارشناس و یا مدیر فنی در چند کارخانه صنایع غذایی کار کرد، و بعدها برای درآمد بیشتر به بخش تجاری این صنعت متمایل شد. او در این مسیر با شناختی که از بازار داشت، چندی پیش شرکتی در زمینه بازاریابی و تبلیغ صنایع غذایی راه انداخت. راهاندازی این شرکت بیشتر تحت تأثیر رکود بازار و اهمیت بیشتر موضوع بازاریابی و تبلیغات برای تولیدکنندهها بود.
اوضاع بهگونهای پیش رفت که این دوست سر از بازار صادراتی مواد غذایی درآورده، و حالا تبدیل به یک صادرکننده مواد غذایی با برند خود شدهاست. زمانی که از او در مورد اوضاع صادرات میپرسم، خیلی سریع میگوید بازاری نامطمئن. در توضیح بیشتر هم میگوید بازارهای صادراتی ما از روی برنامهریزی و راهبرد شکل نگرفته که عموماً نتیجه واکنش رکود در کشور و اوضاع سیاسی متغیر است.
این دوست چندی پیش مهمان من بود و در این فرصت از او پرسیدم اینکه خیلی از مسؤولان چاره رکود را تولید صادراتگرا اعلام میکنند، چقدر عملی میدونی؟ گفت که راستش نمیشود برای پاک کردن صورت مشکلات تولیدکنندگان، آنها را هدایت به بازارهای ناشناخته بکنیم، شما نتایج هجوم صادراتی ما را براساس این نوع سیاستهای از این ستون به آن ستون، به برخی کشورهای آسیای میانه و اخیراً در عراق دیدهاید، ریشه خیلی از گرفتاریها در عدم رفع مشکلات در داخل است. گفتم اگر درست گرفته باشم، میگویید ما اول مشکلات خودمون در داخل را رفع کنیم، و بعد به فکر صادرات باشیم؟ گفت خیر و ادامه داد اگر مشکلات ساختاری تولید در کشور رفع نشود، صادرات محصولات ملی، پایدار و باثبات نخواهدشد و این برای آینده صادراتی کشور خطرناک است، وگرنه تا زمانی که امکان تجارت هست، چه بخواهیم و چه نخواهیم، تجارت انجام میشود.
گفتم یعنی مشکل، مربوط به مویز شدن قبل از رسیدن غوره است. گفت درسته، مشکل همینه. او ادامه داد منظور من این نیست که تولید در کشور در مرحله غوره است، خیر، با موانعی که تولید ملی پیش روی خود داره، به نظر میرسد فکر تولید ملی علیرغم عمر طولانی، در مرحله غوره است. گفتم یعنی هنوز باور جدی بر تقویت تولید ملی وجود ندارد؟ گفت در حرف بسیار در اهمیت تولید گفته میشود. اما بهنظرم هنوز مجموعه ساختار اقتصادی کشور، به اهمیت تولید ملی برای رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور باور نداره. من ادامه دادم به همین دلیل ظاهراً تجارت در کشور بهخصوص واردات، سادهتر و روانتر انجام میشود. گفت بله شکی نیست. و ادامه داد، اینکه بسیاری از مردم از صادرات تولیدات ملی گلهمند هستند، نیز تو این مدار فکری است. گفتم بله من هم در کمال تعجب، گلایههای زیادی از مردم کوچه و خیابان در مورد چرایی صادرات میشنوم. گفت بله ظاهراً ما عادت کردهایم فقط مصرفکننده محصولات دیگران باشیم. گفتم اما ضعف ریال شاید فرصتی خوب برای تقویت تولید ملی فراهم آورد. آهی کشید و گفت بهشرطی که باور کنیم باید به رفع مشکلات پیش روی تولید بپردازیم. و ادامه داد اگر سیاست همان سیاست قبلی رفع نیازها از طریق واردات باشد، تا دیروز با محصولات اروپایی اینکار را میکردند و امروز محصول چینی و لابد فردا با محصولات هندی و سایر کشورهای جنوبی آسیا اینکار را خواهند کرد. روش همان هست. فقط کشور موردنظر براساس قدرت خرید مردم فرق خواهدکرد.
گفتم اما بهنظر میرسد خود تشویق به تولید صادراتگرا، نشان از تغییر سیاستها باشد. گفت من هم امیدوارم اما نگران هم هستم، میترسم این سیاستی از روی ناچاری در زنگ استراحت تغییر مبدأ واردات باشد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه