رضا توسلی، عضو پژوهشگران جوان
با نگاهی عمیقتر به مباحث مطرحشده از سوی فعالان و برخی کارشناسان بورسی، حالت عقب نگر دارد. در بورس تهران نیز این روند کاهش و افزایش به صورت مستمر مشاهده میشود، دلایل متعددی برای توجیه روند مستمر ارائه میشود. یعنی اگر از همین امروز مسیر بورس نزولی شود، انتظار می رود رشدهای پرشتاب، نیازمند اصلاح باشند. هیجان کلی و عمومی بین حقیقیها و حقوقیها عامل اصلاح سنگین یا «ریزش» شد.
مهمترین گام در این خصوص بررسی لحظهای عوامل موجود و تلاش برای شناخت رفتار بورسبازان است. نمیتوان فقط با تکیه بر آموختههای سنتی علوم مالی معاملات سنتی بازارهای سرمایه را آنالیز کرد و حتما باید روحیات فعلی سهامداران و به طور خاص سبدگردانان و معاملهگران را نیز در تحلیلهای رفتار شناسی مد نظر قرار داد. تا کنون با این روش است که پیش بینی و گمانه زنی و جهتگیری مناسبی را میتوان در معاملات آتی داشت؛ مطمئنا در آینده تفسیرهای دقیقتر با ظاهری منطبق بر وضعیت این روزهای بورس را خواهیم دید، اما برای کسب سود نیاز است اکنون به این واقعیات پی برد. برای این منظور باید به دو متغیر اساسی توجه کرد؛ اولا نشانههای تحلیلی از روند سودآوری شرکتها به عنوان یک بال مهم حرکت سهام و دوم تحلیل رفتاری بازیگران بورس
همانطور که سودآوری بسیاری را از مسیر صعودی بازار ماههای اخیر بینصیب نگذاشته است، بایستی دانست که تکیه همهجانبه بر رفتار معاملهگران نیز ریسک بزرگی را به همراه دارد. تقریبا عمده کارشناسان به این عقیده رسیدهاند که روند سودآوری شرکتها نمیتواند با سرعت رشد قیمتها هماهنگ باشد و اگر طبق الگوهای سنتی به تحلیل بپردازیم، اصلاح مسیر بورس قابل پیش بینی بود ولی این اصلاح ادامه خواهد داشت تا قیمت و سود سهام به تناسب برسند. البته شاید حمایتهای فرمایشی کوتاه مدت جلودار و مانع باشد ولی نهایتاً اگر روند ورود پولها به بورس با توجه به مختصات فعلی اقتصاد ادامه نیابد، چه بسا که بارها اصلاح در بورس صورت بگیرد و پیش بینی رفتار سهامدار هم کمی راحت خواهد بود و نتیجه به معنای عدم اطمینان سهامدار از ادامه حضور در بازار است.
حال دو سوال مطرح میشود
۱.آیا این سوداگری تا ابد ادامه مییابد؟
۲.آیا سهام «همیشهسبز» میماند؟
عوامل ریزش در بازار سهام برای یافتن پاسخ چنین پرسشهایی باید به موانع صعود بورس توجه کرد. اولین مورد،«جریان قدرت پولهای بزرگ» است. به طور تاریخی عمدتاً این باور وجود داشته که داراییهای خُرد توان تغییر معادلات را ندارند و این سرمایههای بزرگ است که جریانساز میشوند. در بورس تهران نیز به طور سنتی این رفتار حقوقیها بود که بازار سهام را تعیین کننده بودند. فروشهایی که آنها در زمان غیرارزندگی قیمتها انجام میدادند، عملا از تداوم رفتار غیرعقلانی صاحبان سرمایه خُرد جلوگیری میکرد. اما شواهدی وجود دارد که چنین استدلال عقبنگری را زیر سوال میبرد. قطعاً پولهای بسیار بزرگتری طبق مشاهدات از سوی افراد تازه وارد به بورس گسیل شده و دیگر نمیتوان آنها را جریان ضعیف در برابر بزرگان حقوقی دانست. به این ترتیب است که مشاهده میشود این سیل جوشان پولهای خُرد از هرگونه سد سهامداران درصدی عبور میکند و اجازه افت قیمتها را نمیدهد. پس به نظر میرسد مانع نخست صعود بورس، یعنی جهتگیری داراییهای کلان توان مطلقی برای تعیین مسیر سهام ندارد.
دومین عامل، تشدید انگیزه شناسایی سود است که مانع از رشد بورس میشد. یعنی پس از یک دوره رشد قیمتها و قرار گرفتن معاملهگران در سود، تمایل به فروش بسیار افزایش مییابد. هرچند بازدهی شاخص کل بورس از ابتدای سال به ۱۵۰ درصد نزدیک شده و این انگیزه بالایی برای شناسایی سود ایجاد میکند، اما نگاهی به دو سال اخیر میتواند نتیجه متفاوتی ارائه دهد. بدون شک اکنون اگر از کسی بپرسید بهترین روش معاملهگری در سهام طی این مدت چه بوده میگوید «نفروختن». وقتی هر سهمی، مستقل از شرایط تحلیلی طی این مدت فقط و فقط رشد کرده است، انتظار عجیبی است که بخواهیم سهامداران به سود فعلی قانع شوند. بنابراین، انگیزههای شناسایی سود به دلیل طمع برای سود بیشتر کاملا سرکوب میشود. بسیاری از تازهواردها میگویند: سهام دو، سه روز افت میکند و دوباره صعود میشود. بر این اساس است که شناسایی سود با انگیزه جدی همراه نیست و در این عامل فقط خرید و فروش هیجانی به نظر میرسد.
افق سرمایهگذاری میان مدت، بازده خوبی برای سهامداران رقم خواهد زد؛ چون شرایط کنونی روبه اصلاح سنگین است بازار هم تحمل سخت کرده و طبق رفتار سنجی سهامداران از فروش سهام خودداری کردهاند، میتوانند این بار هم با در نظر گرفتن افق سرمایهگذاری میان مدت خود را از ریسک نوسانهای بازار دور کرده و بازدهی منطقی داشت.
شاید بهتر باشد در چنین شرایطی برخی افراد با تجربه و فعال در بازار سرمایه به توصیه به سهامداران جدید الورود بپردازند و آنها را به اجتناب از رفتارهای هیجانی توصیه کنند، که با اتخاذ استراتژی مناسب اقدام غیرقابل پیشبینی رخ ندهد و سهامداران دید سرمایهگذاریهای آنی و هیجانی که عمدتاً سیگنالی هست را با سرمایه گذاریهای میانمدت و بلندمدت و البته با مبنای تجزیه و تحلیل جایگزین کنند و تصمیم خرید و فروش بدون تجزیه و تحلیل و خلاف روند طبیعی بازار را مختل خواهد کرد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه