پنج شنبه 06 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 124033 19:07 1399/09/21
بازار سرمایه نجات دهنده اقتصاد در 1400

بازار سرمایه نجات دهنده اقتصاد در 1400

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
بازار سرمایه نجات دهنده اقتصاد در 1400

بازار سرمایه نجات دهنده اقتصاد در 1400

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

چهارشنبه دوازدهم آذرماه 1399، دولت یازدهم لایحه بودجه 1400 را در جلسه علنی مجلس تقدیم کرد. هشتمین و آخرین بودجه‌ای که به دلیل شیوع کرونا و افزایش فشار تحریم‌های بین‌المللی شاید منحصربه‌فردترین و پرحاشیه‌ترین لایحه بودجه دولت یازدهم باشد. قبل از بررسی لایحه بودجه 1400 در ابتدا بهتر است گذری به بودجه سال 99 داشته باشیم.

در همین رابطه واحد تحلیل شرکت تامین سرمایه امین، زیرو بم های آخرین بودجه تقدیمی دولت در پایان قرن 14 را به صورت اختصاصی برای روزنامه جهان اقتصاد تحلیل کرد.این تحلیل که به قلم بردیا بختیاری، معین نجف زاده و مهسا پاگلی برای روزنامه ارسال شده است از نظرتان می گذرد.

بودجه سال 1399 کل کشور 2,026 هزار میلیارد تومان و بودجه عمومی 571 هزار میلیارد تومان لحاظ گردید. بودجه نسبت به سال 1398 انبساطی ولیکن در مقایسه با تورم انتظاری 40 درصدی انقباضی است. سه بخش مهم منابع بودجه عبارت‌اند از: درآمد (درآمد مالیات، گمرک و ...)، دارایی‌های سرمایه‌ای (فروش نفت و فرآورده‌های نفتی، فروش اموال مازاد منقول و غیرمنقول دستگا‌ه‌ها و ...) و دارایی‌های مالی (انواع اوراق مالی و اسلامی، حساب ذخیره ارزی، صندوق توسعه ملی، واگذاری شرکت‌های دولتی، صکوک اجاره و سایر واگذاری‌ها). طبق قانون درآمدهای اختصاصی دولت و شرکت‌های دولتی، در همان محل صرف می‌شود، بنابراین ‌این دو سرفصل تأثیری در تحلیل بودجه ندارند. در ادامه سرفصل‌های منابع بودجه عمومی و تحقق هر سرفصل در شش‌ماهه 1399 بررسی می‌شود. البته به دلیل مسائل خاص و امنیتی جزییات هر سرفصل در چند سال اخیر منتشرنشده است ولیکن از منابع غیررسمی می‌توان تا حدودی منابع ذکرشده را برآورد کرد.

سهم درآمدی فروش نفت کمتر از 10 درصد بودجه است. با فرض سهم 65 درصدی دولت از درآمدهای نفتی در این صورت کل درآمدهای نفتی کشور باید رقمی حدود 77 هزار میلیارد تومان برآورد شده باشد. با فرض میانگین 50 دلار برای هر بشکه نفت و تسعیر با دلار 42,000 ریالی، روزانه باید 1,000,000 بشکه نفت به فروش برسد. طبق ادعای نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس درآمد نفتی محقق شده در نیمسال اول سال حدود 5.7 هزار میلیارد تومان بوده است. با فرض فروش نفت با میانگین قیمت 35 دلار در هر بشکه و تسعیر با دلار 42,000 ریالی، می‌توان نتیجه گرفت فروش نفت ایران در نیم سال اول روزانه بین 200,000 الی 250,000 بشکه بوده که نسبت به 1,000,000 بشکه نفت به‌شدت پایین‌تر است. بنابراین کسب درآمد 57 هزار میلیارد تومانی از این سرفصل در ادامه سال بعید است.

سهم مالیات در منابع بودجه عمومی به ۵۴ درصد نسبت به سال 1398 افزایش‌یافته است و پوشش کامل این سرفصل کمی مشکل است. طبق آمار و ارقام منتشرشده توسط سازمان امور مالیاتی در نیمه نخست  سال 85 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی وصول‌شده است (47 درصد از کل سرفصل مالیاتی). در نیمسال اول حدود 32 هزار میلیارد تومان فروش اوراق و اسناد خزانه در قالب بودجه بوده است و البته تحقق فروش اوراق با نرخ بهره فعلی نیز دور از انتظار است. 10 هزار میلیارد تومان نیز از صندوق توسعه ملی برداشت‌شده و گزارش‌های رسمی حاکی از این است که درآمد ناشی از فروش سهام شرکت‌های دولتی حدود 21 هزار میلیارد تومان در نیم سال 99 می‌باشد. درنهایت منابع کسب‌شده در نیم سال اول حدوداً 260 هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود.

در همان ابتدا با توجه به کاهش سهم درآمد نفتی نسبت به سال‌های پیش، خوش‌بینانه بودن سایر سرفصل‌های درآمدی، شیوع کرونا در اواخر سال 98 درنتیجه افزایش هزینه‌های جاری دولت، منفی بودن تراز تجاری و تأمین ارز ترجیحی واردات کالاهای اساسی، کسری بودجه دولت برای سال جاری، حدود 150 الی 180  هزار میلیارد تومان برآورد می‌شد.

با توجه به موارد ذکرشده، امید دولت به کسب درآمد حداکثری از سرفصل‌های مالیات، فروش اموال دولتی و اوراق بدهی (که این دو از طریق بازار سرمایه امکان‌پذیر است) و درنتیجه کاهش کسری بودجه انتظاری در سال 99 بود. به‌عنوان نمونه مصوب شد در گام اول سهام متعلق به دولت در سهام بانک‌ها و همچنین شرکت‌های بیمه‌ای، نفت و پالایش، صنایع و معادن و خودرویی از طریق ایجاد صندوق سرمایه‌گذاری به افراد واگذار گردد. فروش اموال دولتی و اوراق منتشره از طریق بازار سرمایه و جذاب شدن این دارایی‌ها برای جامعه، نیازمند حمایت همه‌جانبه دولت از بازار سرمایه بود. به‌طوری‌که در روزهای انتهایی سال 98 و ابتدایی سال 99 با توجه به تبلیغات وسیع بسیاری از دولتمردان خیل عظیمی از سرمایه‌های خرد افراد حقیقی جذب این بازار شد، به‌طوری‌که ارزش معاملات روزانه بورس و فرابورس در سال 97 از میانگین 9 هزار میلیارد ریال به میانگین 155 هزار میلیارد ریال در 5 ماهه 99 رسید.

در ادامه به  لایحه بودجه 1400 می‌پردازیم.

بودجه سال 1400 کل کشور 2,435 هزار میلیارد تومان و بودجه عمومی 841 هزار میلیارد تومان می‌باشد. منابع بودجه کل کشور نسبت به سال 1399، 20 درصد رشد و از آن مهمتر منابع بودجه عمومی نسبت به سال 1399، 47 درصد افزایش داشته است، بنابراین بودجه کاملاً انبساطی است. درآمدها که مهم‌ترین سرفصل آن درآمد مالیاتی است 9 درصد نسبت به سال 99، واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای که مهم‌ترین سرفصل آن فروش نفت و فرآورده‌های نفتی است 125 درصد نسبت به سال 99 و واگذاری دارایی‌های مالی که مهم‌ترین سرفصل‌های آن انواع اوراق مالی و اسلامی و واگذاری شرکت‌های دولتی است 72 درصد نسبت به سال 99 رشد داشته‌اند. نکته حائز اهمیت دیگر رشد 6 درصد سرفصل واگذاری دارایی سرمایه‌ای و رشد 9 درصد سرفصل واگذاری دارایی مالی از سهم منابع بودجه عمومی دولت نسبت به سال 99 می‌باشد. که دلیل عمده آن متأثر از رشد دو سرفصل فروش نفت و واگذاری شرکت‌های دولتی است.

در ادامه سعی می‌شود سرفصل‌های منابع عمومی دولت به‌تفصیل موردبررسی قرار گیرد.  فروش نفت 250 درصد  نسبت به سال 99 رشد داشته و 199 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. با فرض سهم 65 درصدی دولت از درآمدهای نفتی در این صورت کل درآمدهای نفتی کشور باید رقمی حدود 300 هزار میلیارد تومان برآورد شده باشد. با فرض میانگین 40 دلار برای هر بشکه نفت و تسعیر با دلار 115,000 ریالی، روزانه باید نزدیک به 2,000,000 بشکه نفت به فروش برسد. با توجه به آمار غیررسمی فروش نفت، رسیدن به این تعداد فقط در صورتی امکان‌پذیر است، که توافقی چه در غالب برجام یا تفاهم‌نامه‌ای جدید حاصل گردد. هرچند در صورت چنین اتفاقی نیز پس‌گیری سهم فروش نفت در بازار جهانی به‌شدت سخت و زمان‌بر می‌باشد. درنتیجه محقق کردن درآمد نفتی چه از طریق صادرات نفت و میعانات گازی و چه از طریق پیش‌فروش نفت از طریق انتشار اوراق اسلامی به‌شدت خوش‌بینانه می‌باشد. سهم مالیات در منابع بودجه عمومی 25 درصد نسبت به سال پیش افزایش‌یافته است. در شرایطی که در نیم سال اول 99، 47 درصد از درآمد مالیاتی محقق شده است. در سالی که اکثر کسب‌وکارها به دلیل شیوع کرونا با رکود مواجه بودند، کسب این سرفصل نیز به‌شدت سخت می‌باشد. فروش اوراق نسبت به سال پیش 40 درصد رشد داشته و واگذاری شرکت‌های دولتی با توجه به تجربه موفق سال 1399، 760 درصد نسبت به سال 1399 رشد داشته است و مبلغ 95 هزار میلیارد تومان (عرضه سهام دولتی در قالب صندوق‌های قابل معامله، عرضه اولیه و ...) می‌باشد. چندین سال است که متأسفانه به دلیل خوش‌بینانه بودن سرفصل‌های درآمدی بودجه، محدود شدن درآمدهای دلاری دولت به دلیل تحریم‌های بین‌المللی و سوء مدیریت در سیاست‌های اقتصادی، شاهد کسری بودجه دولت بوده‌ایم. مفروضات بودجه ۱۴۰۰ بر اساس توافق و گشایش های اقتصادی تهیه شده است، که در این صورت می توان به تحقق درآمدهای مذکور امیدوار بود. ولی اگر چنین نشود و توافقی شکل نگیرد این بودجه با کسری شدید بالغ بر ۳0۰ هزار میلیارد تومانی، اقتصاد ایران را همچون سیاه چاله ای در خود خواهد بلعید و باید منتظر تورم وحشتناکی ناشی از کسری بودجه سال ۱۴۰۰ بود. چون راهی جز خلق پول کاغذی و افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم باقی نمی‌ماند.

بهترین رویکرد می‌توانست در شرایط فعلی، کنترل هزینه‌ها با توجه به شیوع کرونا، کاهش تبعات منفی آن و همچنین واقع‌بینانه‌تر کردن سرفصل‌های درآمدی باشد. در صورت عدم رسیدن به تفاهم در عرصه بین‌المللی و محقق نشدن درآمد نفتی همچنان امید دولت به کسب درآمد حداکثری از سرفصل‌های مالیات، فروش اموال دولتی و اوراق بدهی (که پیش‌تر تأکید شد این دو از طریق بازار سرمایه امکان‌پذیر است) و درنتیجه تجهیز کردن منابع و کاهش کسری بودجه در سال 1400 خواهد بود. تحقق درآمد این دو سرفصل که از بستر بازار سرمایه امکان‌پذیر است و افزایش انتظارات تورمی به دلیل کسری بودجه در سال آینده، می‌توانند هر دو نشان‌دهنده‌ی رونق بازار سرمایه در سال آینده باشند.

تحلیل وضعیت اقتصاد ایران به‌وضوح نشان می‌دهد که شرایط حاکم بسیار متفاوت‌تر ازآنچه درگذشته شاهد بوده‌ایم می‌باشد. مشکلات موجود در روابط بین‌المللی به‌ واسطه تحریم‌های یک‌ جانبه و ظالمانه آمریکا و همچنین رکود حاکم بر اقتصاد جهانی که باوجود پیش‌بینی‌های گذشته به‌واسطه شیوع بیماری کرونا زودتر تحقق‌یافته است، سبب می‌شود که اقتصاد ایران خواه‌ناخواه با تنگنای مالی مواجه باشد. این امر در کسری شدید بودجه، حذف تدریجی تخصیص ارز دولتی و روند رو به رشد ارزش دلار قابل‌مشاهده است. تنگناهای مالی اقتصاد ایران سبب شده است که بخشی از منابع از محل چاپ پول تأمین گردد. رشد روزافزون نقدینگی هنگامی موجب تورم می‌شود که رشد بخش واقعی اقتصاد با آن همگام نباشد و این موضوع چیزی است که بازارهای هوشمند مالی وقوع آن را محتمل می‌دانند.

تورم انتظاری در کنار کاهش ارزش ریال، روند صعودی کلیه بازارهای سرمایه‌گذاری را رقم‌زده است. سیاست‌گذاران اقتصادی کشور جهت جلوگیری از وقوع این رخداد نه‌چندان خوشایند باید شرایطی را فراهم آورند تا بخش واقعی اقتصاد و حجم تولیدات صنعتی هم‌راستا با افزایش نقدینگی رشد نموده و شکاف ایجادشده در سنوات قبل را جبران نماید. این امر می‌تواند از دریچه بازار سرمایه محقق گردد. با توجه به توضیحات داده‌شده، به نظر می‌رسد محقق کردن برخی سرفصل‌های درآمدی و کاهش کسری انتظاری بودجه سال 1400 همچنان می‌تواند در سایه بازار سرمایه امکان‌پذیر باشد. درصورتی‌که ارکان اقتصادی بتوانند شرایطی را فراهم آورند که از کانال بازار سرمایه غول پرقدرت نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد وارد شود، اهداف تأمین مالی دولت و جلوگیری از تورم می‌توانند محقق شوند. این امر که با طرح‌های توسعه جدید و جذب سرمایه بخش خصوصی، عرضه سهام طرح‌های نیمه‌تمام و تأمین مالی منابع موردنیاز، واگذاری اموال و شرکت‌های دولتی و نیمه‌دولتی به بخش خصوصی واقعی و مواردی ازاین‌دست می‌تواند از رشد حباب گونه بازار سرمایه جلوگیری نموده و به روند صعودی این بازار کمک کند.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |