امروز ميتوان اذعان نمود که روابط ايران و اتحاديه اروپا ظرف يک سال گذشته دستخوش تحولاتي سريع و روبه جلو بوده است؛ تحولاتي که در گام اول، مهم و لازم است و ليکن در گامهاي بعدي بايد با اقدامات عملي ديگري قرين و همراه گردد تا نقطه عطفي در تاريخ مناسبات فيمابين بشمار آيد.
مشاور وزير امور خارجه در يادداشتي به تشريح دستاوردهاي وزارت امور خارجه در حوزه روابط جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپا در يكسال اخير پرداخته است.
به گزارش ايلنا، متن يادداشت سيدمحمدعلي حسيني به شرح زير است:
يک سال پيش، دکتر ظريف در نطق خود در مجلس شوراي اسلامي و به هنگام راي اعتماد جهت تصدي پست وزير امور خارجه خطاب به نمايندگان محترم تاکيد کرد: "با ايجاد فرصت و کاهش تهديد، دايره دوستان را در منطقه و جهان گسترش ميدهيم و با باور به توان خود آمادگي داريم که ديگر کنشگران صحنه سياست خارجي را به روابط عادلانه و مبتني برهمکاري متقابل با ايران وادار کنيم".
امروز ميتوان اذعان نمود که روابط ايران و اتحاديه اروپا ظرف يک سال گذشته دستخوش تحولاتي سريع و روبه جلو بوده است؛ تحولاتي که در گام اول، مهم و لازم است و ليکن در گامهاي بعدي بايد با اقدامات عملي ديگري قرين و همراه گردد تا نقطه عطفي در تاريخ مناسبات فيمابين بشمار آيد.
پس از موج سفر وزراي امورخارجه کشورهاي عضو اتحاديه اروپا به جمهوري اسلامي ايران در بهمن و اسفندماه گذشته، دور جديدي از رفت و آمدهاي مقامات جمهوري اسلامي ايران و کشورهاي اروپايي آغازشده است.
در روزهاي گذشته، وزيرامورخارجه کشورمان به سه کشور اروپايي بلژيک، لوکزامبورگ و ايتاليا سفرکرد. قبل از آن، وزير خارجه فنلاند در ايران بود. در روزها و هفتههاي آينده نيزشاهد سفر برخي از وزراي خارجه اروپايي به کشورمان خواهيم بود.
طي يک سال گذشته جمهوري اسلامي ايران تلاش نموده در مذاکرات هستهاي و همچنين در حوزه مناسبات با اتحاديه اروپا برلزوم ايجاد اعتماد متقابل، همزمان با پيگيري مستمر حقوق حقه ملت ايران تاکيد نمايد.
واقعيت غيرقابل انکار آن است که جمهوري اسلامي ايران درطول بيش از سه دهه، با تکيه برسه اصل اساسي عزت، حکمت و مصلحت، ويژگيهايي بنيادين از مدل تعاملات خارجي خود را در معرض ديد و ارزيابي بازيگران صحنه منطقه و جهان قرار داده است که در زمره راهبرديترين شاخصها براي انتخاب شريک استراتژيک از سوي کنشگران مهم در منطقه و جهان به شمار ميآيد.
پايبندي به تعهدات (حتي قول سياسي)، ثبات قدم و اجتناب از برخوردهاي دو گانه، پشتيباني و حمايت از دوستان منطقهاي و جهاني و بکارگيري تمامي امکانات براي اجراي توافقات با طرفهاي مختلف از جمله اين ويژگيهاست که به دفعات در حوزههاي سياسي، اقتصادي و ديگر عرصهها مورد توجه همگان قرارگرفته است.
چنانچه اين شاخصهاي اصولي در چارچوب رويکرد و تعامل سازنده در دولت يازدهم مورد ارزيابي قرار گيرد، فرصتهاي فراواني را براي بازيگران منطقهاي و جهاني و از جمله اروپايي براي همکاري و تعامل با جمهوري اسلامي ايران فراهم ميسازد.
اين سياست جمهوري اسلامي در کنار ساير ويژگيهاي برجسته ايران اسلامي شامل مردمسالاري ديني، انسجام و وحدت ملي، حضور گسترده مردم در تصميمگيريهاي سياسي که آخرين نمونه آن خلق حماسه سياسي در خردادماه 1392 و مشارکت وسيع مردم در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بود و همچنين وجود نيروي انساني و جوان متخصص، وسعت سرزمين، منابع غني انرژي، ذخايرفراوان معدني، راههاي مواصلاتي امن و ارزان و... موجب گرديده تا تصميمسازان و تصميمگيران سياسي خارجي نتوانند بيش از اين واقعيتهاي مشعشع و نمايان جمهوري اسلامي را ناديده بگيرند.
اهميت جمهوري اسلامي ايران براي اتحاديه اروپا داراي مزيتهاي مختلف ديگري نيز هست:
1- بازار بيش از 70 ميليون نفري
2- چسبندگي جغرافيايي ايران به حوزههاي استراتژيک خليج فارس، غرب آسيا، قفقاز و آسياي مرکزي
3- لنگرگاه ثبات سياسي و امنيتي (جزيره ثبات) در منطقهاي بحرانزده که از گسترش روزافزون تروريزم و افراطگرايي به عنوان تهديدي براي کل جهان رنج ميبرد
4- نفوذ سياسي و معنوي ايران در کشورهاي اسلامي و به ويژه کشورهاي همسايه
5- ظرفيت بالاي تاثيرگذاري ايران در معادلات منطقهاي
6- توانمندي ايران در مديريت مسايل منطقهاي از جمله مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با تروريزم، افراطيگري و خشونت
7- ظرفيت ايران به عنوان يک کشور اصلي توليدکننده انرژي در تنوع بخشي به منابع مورد نياز در اتحاديه اروپا
شايد توجه به مجموعه نکات پيش گفته است که کشورهاي اروپايي را مجاب نموده تا تلاش جديدي را براي اعاده مناسبات با ايران در حوزههاي مختلف آغاز نمايند که نشانه بارز آن ارتقاء سطح تبادل هياتهاي رسمي بين طرفين در سطح روساي دستگاه ديپلماسي بوده است.
نکته مهم و کليدي اينکه لازمه دستيابي به هر گونه موفقيتي در اين راستا براي اروپا آن است که اولا آسيبشناسي دقيق و واقعبينانهاي از سياستهاي نادرست گذشته خود در قبال تهران به عمل آورد و ثانيا جسارت لازم را براي تحرکي فراتر از قالبهاي تعيينشده در چارچوب سياستهاي يکجانبهگرايانه آمريکا داشته باشد.
در اين صورت است که ظرفيتهاي بالقوه براي توسعه روابط، بالفعل درخواهد آمد و فرصتهايي پديدار ميگردد که طرفين در پرتو آن شاهد تحولاتي از جمله:
1/ تحرک بيشتري براي روانتر شدن مناسبات در ابعاد مختلف اقتصادي، سياسي، فرهنگي، تجاري و غيره بمنظور تامين منافع مشترک
2/ افزايش همکاريها براي تثبيت امنيت و ثبات کشورهاي بحرانزده منطقه از جمله سوريه و عراق
3/ تقويت همکاريهاي مشترک براي مقابله با تروريزم و افراطگرايي که خطر آن براي نقاط مختلف جهان از جمله اروپا به سرعت در حال گسترش است.
4/ تلاش براي ارتقاء وضعيت نامناسب و ناهنجار حقوق بشر درجهان از طريق گفتوگوهاي صريح، منطقي و هدفمند خواهند بود.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه