30 سال در ايران مجوز شاهنامه خواني ندادند.
شهرام ناظري در مراسم گراميداشت هنر نقالي و روز فردوسي از بيتوجهي و حتي سنگاندازي دستگاههاي فرهنگي دورههاي پيشين بر سر راه خواندن و فهم "شاهنامه" سخن گفت. او همچنين با اشاره به آنچه کوتهنظران با "شاهنامه" کردند از اين موضوع انتقاد کرد.
آيين گراميداشت هنر نقالي و بزرگداشت روز ملي فردوسي در تالار اصلي تئاتر شهر با حضور تعدادي از مرشدان مطرح ايراني و جمعي از مسؤولان برپا شد.
در بخشي از اين مراسم شهرام ناظري ضمن تقدير از نقالاني که در شرايط سخت گذشته پرچم نقالي را برافراشته نگه داشتند اظهار کرد: بسيار دشوار است که بر خلاف جهت آب شنا کنيم. شرايط گذشته باعث شد که بسياري از نقالان خوب خود را بدون اينکه از وجود آنها بهره ببريم از دست دهيم، چون دستگاههاي فرهنگي مملکت به گونهاي بودند که نه تنها از اين هنر حمايت نکردند بلکه سنگاندازي هم کردند.
اين هنرمند پيشکسوت افزود: مصاحبههاي من با مطبوعات در 30 سال گذشته نشان ميدهد که به کار در حوزه شاهنامه علاقهمند بودم ولي مجوز کار را نميدادند. ابن موضوع باعث شد تا دو سال گذشته من در کشورهايي مانند آمريکا، ژاپن و... کنسرتيهايي با مضمون شاهنامه برگزار کنم ولي در ايران نتوانم. البته اکنون شرايط در حال تغيير است و قدمهايي برداشته ميشود. اميدوارم که اين قدمها محکمتر برداشته شوند.
او بيان کرد: ميبينيم که جمعيت حاضر در مراسم بزرگداشت نقالي کم هستند. من انتظار دارم که اتفاقات بزرگتري براي اين هنر بيفتد. مردم ما براي فوتبال چه ميکنند؟ ولي از اين مراسم که به شاهنامهاي مربوط است که شرف و پيشينه و تاريخ ما به آن بسته است استقبال نميکنند. اين موضوع به اين دليل نيست که مردم علاقه ندارند؛ علاقه را از مردم گرفتهاند.
ناظري با تاکيد بر اينکه شرايط با قبل تغيير کرده است گفت: اکنون که حمايت انجام ميشود بايد سازمانهايي مانند سازمان ميراث فرهنگي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، و وزارت علوم، تخقيقات و فناوري به صورت جدي تلاش خود را براي حفظ اين هنر بکنند. البته نبايد اين کارها، آبکي و باري به هر جهت و مثل کارهاي ديگر باشد چون شاهنامه حيثيت قوم و کيش ايراني است.
او همچنين گفت: به تازگي نسيمي ميوزد که بوي فرهنگ از آن به مشام ميرسد. اميد دارم که درباره شاهنامه با پيگيري جدي و برنامهريزي اقدامات لازم انجام گيرد. متاسفانه تا کنون نه تنها برنامهريزي نبوده بلکه برنامههاي مخل هم اجرا شده است. عدهاي کوتهنظر به خاطر اسم "شاهنامه" تا کنون فکر ميکردند که لابد "شاهنامه" در وصف شاه است در حاليکه اين کتاب فرهنگ بزرگ بشري است که نصيب ما شده است و ما به خاطر شرايط تاريخي، اجتماعي و... بد خود نتوانستيم از آن استفاده کنيم.
اين خواننده پيشکسوت بيان کرد: ايستادگي نقالان و فردوسيشناسان که با تلاش خود يک شمع کمسو را نگه داشتند قابل ستايش است. اگر از شاهنامه و اين رشتههاي فرهنگي نتوانيم استفاده کنيم سرنوشتمان نيز مانند آنچه الآن هستيم يعني جامعهاي بيفرهنگ که ول شده است و معلوم نيست به کجا ميرود، خواهد بود. اميدوارم در اين بخش برنامهريزي اصولي و ريشهيي انجام شود.
او در ادامه بيان کرد: هميشه دغدغه اجراي شاهنامه را داشتم ولي شرايط مناسب نبود. من آنقدر در خارج از کشور کنسرت دادم که کساني که مانع کارم ميشدند از رو رفتند و ديدند که قرار نيست اجراي شاهنامه به ضرر يا نفع کسي تمام شود. من در تمام برنامههايي که براي "شاهنامه" فردوسي برگزار ميشود، به خاطر عشق شخصي خود حضور پيدا ميکنم. اميدوارم کار موسيقي "شاهنامه" براي هنرمندان آن آرام آرام جا بيفتد.
ناظري افزود: من زماني که کارم را شروع کردم نميدانستم که اجراي "شاهنامه" چگونه است، اين در حالي است که هيچ خواننده مطرحي هم در موسيقي کشورمان طي 100 سال گذشته "شاهنامه" نخوانده است. شش سال پيش اولين خوانندهاي بودم که زنگ "شاهنامه" خواندن را به صدا درآوردم ولي به حمايت نياز داشتم، به گروههاي همراهي مانند نقالان، محققان و... ، ولي هيچ کدام از اينها فراهم نبود و با دست خالي و بدون حمايت، چند اثر "شاهنامه" مانند "ضحاک و کاوه آهنگر" را اجرا کردم.
در بخش ديگري از اين مراسم، ميثم موحدفرد - رييس هيات مديره بنياد فردوسي و دبير آيين گراميداشت هنر نقالي - اظهار کرد: افتخار داشتيم که در سال 2001 ميلادي هنر نقالي را با نام دقيق قصهخواني نمايش ايراني در يونسکو به ثبت رسانديم. بعد از ثبت اين هنر، سازمان ميراث فرهنگي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و... هر کدام به گونههاي جداگانه کارهايي انجام دادند ولي اجماعي صورت نگرفته است. به دلايل گوناگون اجراي اينچنين برنامهاي سه سال به تعويق افتاد و اکنون نيز ما يعني بنياد فردوسي، خانه تئاتر و مرکز هنرهاي نمايشي اين رخداد را آغازي براي کار خود ميدانيم و در واقع اين به آن معنا نيست که حالا چون هنر ثبت شد، بايد برود و خاک بخورد.
او افزود: کار ما براي برداشتن خيز بلندتري آغاز شده است تا اين هنر را به جهان بازنمايي و براي خود بازشناسي کنيم. ما خواهان آنيم که خانه نقالي در پنج نقطه ايران براي حوزه تمدني ايران بزرگ راهاندازي شود تا اين هنر را ببش از گذشته به جهان نشان دهيم.
در بخشي از مراسم نيز مرشدان مهدي چاياني، آسيدمصطفي سعيدي و محمد احدي هر کدام به صورت جداگانه به اجراي بخشي از "شاهنامه" پرداختند و کودکي که لباس نقالي پوشيده بود به روي سن رفت و بخشي از داستان "رستم و اسفنديار" را اجرا کرد.
در ادامه حسين طاهري - مديرکل هنرهاي نمايشي - اظهار کرد: در سفري که به تاجيکستان داشتم متوجه شدم دختر 14 ساله تاجيکي حافظ کل "شاهنامه" است. غصه ميخورم که بعضي دانشجويان ما حتي نميتوانند "شاهنامه" را به درستي از رو بخوانند. متاسفانه در دنيا بيش از ايران به چشمههاي گوهر ميراث ما توجه ميکنند.
محمدحسن طالبيان - معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري- هم اظهار کرد: امروز به دليل استقبال نکردن جوانان از نقالي، اين هنر ناشناخته مانده و ناگزير است به گونهاي تحول يابد که در متن جامعه حضور برجستهتري يابد. هنر نقالي ايران در فهرست ميراث ناملموس جهاني به عنوان هنري که نيازمند پاسداري سريع است به ثيت رسيده و خوشبختانه ابزار لازم براي احياي آن وجود دارد. به عنوان معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي نويد ميدهم که در راه شناسايي و ثبت و حراست از اين هنر با مشارکت مردم تمام توان خود را خواهيم گذاشت.
در بخش پاياني اين مراسم سند ثبت قصهخواني نمايش ايراني در يونسکو از طرف سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به ميثم موحدفرد به نمايندگي از بنياد فردوسي، حسين طاهري به نمايندگي از مرکز هنرهاي نمايشي و ايرج راد به نمايندگي از خانه تئاتر ايران اعطا شد.
در ادامه نيز مراسم تجليل از مرشدان پيشکسوتي مانند آسيد مصطفي سعيدي، محمد احدي، مهدي چاياني، ابوالحسن ميرزا علي و تقدير از 40 نفر از دانشآموختگان هنر نقالي که هنرجويان کانون آييني سنتي بودند، برگزار شد
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه