دکتر هاشم اورعی- استاد دانشگاه صنعتی شریف- ما انسانها دوست داریم فکر کنیم که بشر همه چیز را پشت سر گذاشته و به پایان تاریخ نزدیک میشود ولی حقیقت چیز دیگریست. در مقابل هر یک نفر از جمعیت امروز جهان، در طول تاریخ ده نفر زندگی کرده است. ولی اگر فرض کنیم نسل بشر به اندازه متوسط دوره حضور گونههای مختلف پستانداران بر روی کره خاکی دوام بیاورد، در مقابل هر یک از ما، در آینده هزار نفر بر روی کره زمین زندگی خواهند کرد. چنانچه عمر انسان امروز را مقیاس قرار دهیم، بشر کودکی در حال یادگیری راه رفتن بیش نیست!
اما ادامه حیات بشر بر روی کره خاکی میتواند زودگذر باشد. مهمترین ویژگی انسان طی یک قرن اخیر افزایش قابلیت نابودی کره زمین به دست خود است. تغییرات اقلیمی، جنگ اتمی، هوش مصنوعی خارج از کنترل و سایر فناوریهای مخرب هر یک میتواند پایان زندگی بشر بر روی سیاره را رقم بزند.
تنها سه دهه پیش و با پایان جنگ سرد بسیاری از دانشمندان و متفکرین جهانی آرام پیشبینی میکردند. دیگر صحبتی از آخرالزمان نبود و با فروپاشی کمونیسم به نظر میرسید تکلیف ایدئولوژی غالب برای همیشه مشخص شده و توسعه نظام سرمایهداری و دموکراسی اجتناب ناپذیر تصور میشد. تئوریسین سیاسی نامدار، فرانسیس فوکویاما، جهان را به دو جامعه تاریخی و پسا تاریخی تفکیک کرد. او بر این عقیده بود که در دوران پیشرو جهان شاهد منازعات قومی و قبیلهای خواهد بود ولی جنگ تمام عیار به فراموشی سپرده خواهد شد. قرار بود جهانیان در صلح، رفاه و آزادی زندگی کنند.
اما امروز آینده بیانتهای جهان جای خود را به چشم اندازی مبهم و غبارآلود داده است. در صحنه ژئوپلیتیک، ایدئولوژی نقش اصلی را ایفا میکند، بازار جهانی به چالش کشیده شده و احتمال درگیری بین قدرتهای بزرگ روز به روز در حال افزایش است و خطرات پیشرو میتواند نسل بشر را منقرض کند. در مواجهه با چنین مخاطراتی، انتظار میرود مباحثات سیاسی و سیاستگذاری در سالهای آتی دامنهای گستردهتر از چند دهه اخیر به خود گیرد. اما برخلاف انتظار، اختلافات ایدئولوژیک شدت یافته و باید آماده مطرح شدن سوالات اساسی و پیشنهادات رادیکال در مواجهه با خطرات پیشرو باشیم. خلاصه اینکه ضروریست افق فکری جهانیان توسعه یابد.
مهمترین چالش بشر امروز نحوه مقابله با خلاقیت خود است. پیشرفتهای خیرهکننده در سلاحهای جنگی، بیولوژی و کامپیوتر میتواند به صورت عمدی و یا ناشی از یک حادثه بزرگ پایان زندگی بشر بر روی کره خاکی را رقم بزند. نکته اساسی این است که مردم و دولتهای جهان باید یاد بگیرند ضمن برخورداری از مزایای ناشی از پیشرفت فناوری، بقاء بشر را به مخاطره نیاندازند. بشر باید به توانایی تولید و ذخیره انرژی پاک مورد نیاز خود، شناسایی بیماریهای جدید و برقراری صلح بین قدرتهای بزرگ دست یابد.
جهانیان باید از این فرضیه که در درازمدت همه چیز طبق روال پیش خواهد رفت فاصله بگیرند و در این مسیر دولتها باید ضمن درک خطرات پیشرو ابزار لازم را برای مقابله با این خطرات مهیا کنند. مهمترین مساله تغییر در نگرش است. فوکویاما با نگاهی ماتمزده به آینده مینگریست و معتقد بود پایان تاریخ دوران غمانگیزی خواهد بود. دورانی که شجاعت، خلاقیت و ایدهآلگرایی جای خود را به محاسبات اقتصادی، حل مسایل فنی، نگرانیهای زیست محیطی و تامین تقاضای مصرفکنندگان خواهد داد. ولی در این دوره از آغاز تاریخ که نقطه اتصال داستان زندگی بشر بر روی کره خاکی است، بیش از هر چیز شجاعت و خلاقیت برای رویارویی با چالشهای پیشرو لازم است.
برخلاف نظر فوکویاما، افق سیاسی آینده تاریک نیست. هنوز تحولات عظیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، امکانپذیر و ضروریست. چنانچه انسان امروز هوشمندانه عمل کند، قرن آینده نقش مثبت جهانیان را ارج نهاده و نوادهگان ما به ما افتخار خواهند کرد. در غیر اینصورت ممکن است نوادهگانمان هیچوقت چشم به جهان باز نکنند.
بررسی بقایای جانداران نشان میدهد که متوسط عمر پستانداران بر روی کره زمین حدود یک میلیون سال است و در این صورت بشر هنوز 700هزار سال دیگر بر روی سیاره خود زندگی خواهد کرد. طی این دوران حتی اگر انسان به کرات دیگر راه نیابد، 10تریلیون نفر متولد خواهند شد. اما بشر گونهای معمولی از پستانداران نیست و قطعاً خواهد توانست عمر طولانیتری بر روی کره زمین داشته باشد. اگر بتوانیم تا زمانی که خورشید زمین را بسوزاند دوام بیاوریم، بشریت چند صد میلیون سال دیگر میهمان کره خاکی خواهد بود و در این صورت فاصله زمانی ما با آخرین انسانهای روی زمین بیشتر از فاصلهمان با اولین نسل از دایناسورها خواهد بود. چنانچه بشر در آینده فضا را تسخیر کند که در مقیاس چندین هزار ساله، کاملاً امکانپذیر است، زندگی بشر که از کره زمین شروع شد میتواند به سایر سیارات منتقل شده و تا سوختن آخرین سیارهها در دهها تریلیون سال دیگر ادامه یابد.
اینها اعداد و ارقام نجومی و غیرقابل فهم نیستند بلکه برای رسیدن به درک واقعی از اهمیت آینده بشریت ضروریاند. اقدامات امروز ساکنان فعلی کره زمین تاثیرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی تریلیونها انسان آینده داشته و تعیین خواهد کرد که آنان با فقر دست و پنجه نرم کنند یا در رفاه زندگی کنند، در جنگ باشند یا در صلح و آزاد باشند یا برده. این مسئولیت بسیار سنگین بر دوش ما ساکنان امروز سیاره زمین است.
داستان بشریت نباید قبل از آغاز پایان یابد. به گواه تاریخ جامعه بشری میتواند به موفقیتهای چشمگیری دست یابد. تنها 500 سال پیش قابل تصور نبود که درآمد مردم در هر چند نسل به دو برابر افزایش یابد، بیشتر مردم شاهد بزرگ شدن نوههایشان باشند و در بسیاری کشورها رهبران از طریق انتخابات آزاد انتخاب شوند. نگاه کوتاهبینانه و تمرکز بر روزها، ماهها و چند سال آینده راه را بر تغییرات بنیادین در درازمدت خواهد بست.
اینکه بشریت بر روی کره زمین در مراحل آغازین زندگیست این واقعیت را نشان میدهد که نابودی آن تراژدی غمانگیزی خواهد بود. هنوز زندگی زیادی بر روی کره خاکیمان باقیست. قدر آن را بدانیم و از آن محافظت کنیم.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه