رویا ایلکا
بخش سوم
پنجمین همایش سالانه مرزهای دانش اقتصاد توسعه با عنوان«دولت توسعه گرا، پیوند خردورزانه اقتصاد و سیاست» به مناسبت چهاردهمین سالگرد درگذشت دکتر حسین عظیمی عصر دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، این مراسم با حضور اساتید مطرح حوزه اقتصاد همچون بایزید مزدوخی، علی رضاقلی، ابوتراب طالبی، عباس شاکری، حسین راغفر، فرشاد مومنی، محمد فاضلی، عباس منوچهری، احمد میدری و کمال اطهری در دو پنل تحت عناوین «دولت و اقتصاد ایران» و «اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز» برپا شد.
در ابتدای این مراسم دکترعلی رضا قلی که با موضوع انبوه «فساد و بیداد در اقتصاد سیاسی ایران» به سخنرانی می پرداخت با بیان اینکه اقتصاد منفک از سیاست و سیاست منفک از اقتصاد نداریم،گفت: لذا جامعه بشری از ابتدای شکل گیری در دو جهت رقابت و کنترل خشونت گام برداشته است. برای کنترل خشونت احتیاج به منابع اقتصادی هست و بشر از طریق مالیات اقتصاد را دستکاری می کرد و نظم و قانون را نیز حاکم نمود و پیرو این اتفاق تولید افزایش یافت و به دنبال آن خشونت را کنترل می کرد.
وی با بیان اینکه رانتها اشکال متفاوتی دارند، گفت: مطالعه تاریخ نشان میدهد بشر برای کنترل خشونت به منابع اقتصادی نیاز دارد و برای منابع اقتصادی باید اقتصاد را دستکاری کند حالا یا از راه مالیات یا از راههای دیگر تا بتواند منابع اقتصادی لازم را فراهم و در پی آن خشونت را کنترل کند یعنی باید نظمی ارائه شود، سپس قانون و بعد از آن تولید را افزایش دهند؛ با تولید، راه افزایش پیدا میکند؛این فلسفه وجودی دولتهاست.
وی ادامه داد: از زاویه دیگر هم دولتهایی هستند که آمدهاند، نقش راهزن سیار را ایفا کردهاند و برخی دیگر نقش راهزن ساکن را؛ راهزنان سیار دوقسمی هستند؛ یعنی دو چهره دارند؛ یکی برای کنترل خشونت، ارائه نظم، تأمین رفاه، افزایش تولید و چهره دیگر این است که دریافتیهای خودشان را افزایش دهند.
رضاقلی با اشاره به اینکه سازمانی که بهعنوان دولت تشکیل میشود و افرادی که در آن جمع میشوند، یکسری اهداف جمعی دارند و فردی داردند،گفت: اگر اهداف فردی آنها کنترل و بر آن نظارت دقیق نشود و یا قراردادها بهسوی خوداجرائی نرود، رفتار فردی این افراد بهشدت رانتخوارانه میشود و هرکجا که بتوانند برای خودشان مصادره میکنند.
وی با بیان اینکه رانت همان غارت و مصادره قدیم است که امروز نام رانت گرفته است،گفت:تاریخ ایران فرایندهای مختلفی را در یک نظم دسترسی محدود پشتسر گذاشته، اما در آن گسست حاصل نشده است که از یک نظم ساختاری به نظم ساختاری دیگری برود درنتیجه رخدادهای گذشته تداوم پیدا میکند، ولی با اسامی، افراد و اشکال مختلف بعنوان مثال اگر میخواستند به گروهی رانتی بدهند، یک تکه زمین یا یک منبع اقتصادی دیگر در اختیار آنها میگذاشتند تا با این رانت کنترل خشونت و رانتخواری خودشان را انجام دهند اما امروزه تکهزمینی به آن شکل وجود ندارد که تقسیم شود؛ پس فرایندهای آن میتواند تغییر کند.
رضاقلی با بیان اینکه گسست از تاریخ وجود ندارد،افزود: اگر فردی بخواهد اقتصاد سیاسی را در ایران مطالعه کند؛ جز از مسیر تاریخ امکانپذیر نیست.
وی با بیان اینکه فهم معضل گذار، فهم پیچیدگیهای تعاملی است که انسانها با یکدیگر دارند،گفت: آنگاه که تاریخ را مطالعه کنید متوجه میشوید، خصوصیسازی چه معنیای میدهد؟ چه کسانی آن پشت جمع شدهاند؟ میخواهند چهچیزهایی را بردارند؟ وقتی خوب همهچیز را بردند و هیچ نماند، بانک را به ورشکستگی میکشانند؛ بعد که هیچ کدام از اینها نماند، دولت دوباره آنها را میخرد و ملی میکند؛ دوباره اینها را از منابع مردم درست میکنند و این چرخه ادامه دارد.
ادامه دارد