غلامرضا رحیمی
کارشناس مدیریت پروژه
طی یادداشتهای مرتبط با روشهای نابودی چرخ ، در مورد نتایج بهکارگیری برخی از ابزارها، مثل پتک برای نابودی چرخ برنامهریزی آنهم در اقتصادی دولتی و اره زنگزده برای توزیع عدالت یارانهای که البته با کمی تغییر زاویه کوچک، به عدالت در فقر و از کار افتادن چرخ ثروت ملی تبدیل شد، نوشتم. اما همه روشهای نابودی چرخ لزوما مکانیکی نیستند که در واقع برخی شیمیایی هستند. از خیلی وقت پیش از اسید برای انتقام و حذف رقیب استفاده شده، و دلیلی ندارد که از آن برای نابودی چرخ استفاده نشود.طریقه اسیدپاشی اما مهم است، مثلا برخی اسیدها فوری عمل کرده و برخی بتدریج و جالب است که اگر چند اسید را با هم مخلوط کنیم ابتدا اسید ضعیفتر که کندتر عمل میکند وارد واکنش شده و بعد اسید قویتر که بیاید و کار را تمام کند. در مورد چرخ مورد اشاره ما هم به همین ترتیب عمل شد. بخش خصوصی سالها در رقابت با شرکتهای دولتی ضعیف مانده بود و رشد نمیکرد و در واقع در محیطی اسیدی اما با قدرت کم ضعیف ماند. زمانی که بهر دلیلی همگان به این نتیجه رسیدهاند که برای تقویت چرخ اقتصاد، کشور باید به سمت خصوصیسازی حرکت کند، یکباره با سر و صدا و بوق و کرنای فراوان خصوصیسازی، بخشینو و بدیع در اقتصاد کشور شکل گرفت. این بخش خیلی فوری دارای نام و شناسنامه شده و برخی او را شبه دولتی و برخی دیگر خصولتی نامیدند و جالب اینجا که برخی هم فوری به توجیه لزوم وجودآن پرداختند، انگاری که کشور مشکلش نبود چرخ خصولتی بوده و نه خود اقتصاد که باید روی آن بچرخد. و بدین ترتیب چرخ مسئلهدار بخش خصوصی حالا علاوه بر رقبای دولتی باید که باید با خصولتیها هم رقابت میکرد. خوب نتیجه خیلی زود معلوم شد، چرخ ضعیف بخش خصوصی بتدریج اما به سرعت همانطور که اسید قوی خصولتیها عمل میکرد از حرکت ایستاد. حالا دیگر روشن است، خصولتیها هر وقت لازم باشد با بخش خصوصی رقابت کنند، خصوصی بوده و تابع مقررات و نظارت بالادستی نیستند و هر وقت هم که دولت نیاز داشته باشند تابع اوست. انگاری که مشکل، وجود چرخ ضعیف بخش خصوصی بوده و نه اقتصاد دولتی.