غلامرضا رحیمی: چندی پیش در جریان تهیه نوشتهای در مورد اوضاع و احوال شرکتهای خصوصی خدمات مهندسی، و بررسی توان موجود این نوع شرکتها متوجه دو حقیقت شدم یکی آنکه این ظرفیت بسیار بزرگتر از مجموعه هزینههای عمرانی کشور است. ظرفیتی که درصورت بهکارگیری علاوه بر کاهش بسیاری از مشکلات مربوط به بیکاری تحصیل کردهها و کارگران فنی، موجب گردش چرخ بسیاری از صنایع دیگر هم میشود.
موضوعی که همه میدانند گیرش سرمایه بوده و متاسفانه تامین آن در این اوضاع نامناسب بانکی و روابط مالی خارجی از کنترل دست اندرکاران این صنعت بیرون بوده و آنها بیشتر به آرزو برای رفع این موانع روی آورده اند. اما حقیقت دوم همزمانی رکود و بیکاری شرکتهای مهندسی، با افزایش تعداد شرکتهای ثبت شده مهندسی است. جالب است، رکود موجب ثبت شرکتهای بیشتری، حداقل در چند سال گذشته شده است. با کمی جستجو متوجه شدم که این روند در برخی کسب های دیگر هم کمابیش روی داده است. اگر شک دارید به محیطهای اداری تجاری اطرافتان نگاه کنید. این موضوع حتی در برخی رستهها از طریق یک جستجوی ساده اینترنتی هم آشکار میشود. برای درک این اتفاق با چند فعال این حرفه صحبت کردم، از نطر آنها دلیل اصلی این رویداد، امید است. به این ترتیب که بسیاری از موسسان شرکتهای جدید هم از عملکرد سازمانها و شرکتهایی که برای آنها کار میکردند سرخورده شده و هم امیدوار بودند که بر روی پای خود ایستاده و از بحران رکود عبور کنند. وقتی که این سرخوردگی را با دو نفر از پیش کسوتان این حرفه که به عنوان کارآفرینان برجسته این حرفه هم شناخته می شوند، طرح کردم، هر دو نکتهای را به من گفتند که شاید دانستنش برای بسیاری از دست اندرکاران این شرکتها و کاسبیهای جدید التاسیس بیفایده نباشد. آنها معتقدندکه ایرادی ندارد جوانان از عملکرد پیش کسوتان دلخور باشند زیرا که روزگاری ما همین حس را تجربه کرده و راهی را رفتیم که فکر میکردیم درست است. اما جوانان بدانند که ما فقط امیدوار نبودیم، ما برای موفقیت همان کاری را نکردیم که نسل قبلی میکرد برای راه جدید راهکار جدید لازمه، ما برای موفقیت این راهکار، همه توان و تمرکزمان بر روی هدفی بود که عاشقش بودیم.