غلامرضا رحیمی
کارشناس مدیریت پروژه
درچند شماره قبلی این ستون، موضوع بیراههها را طرح کردم و از بیراههای بنام عدالت گفتم و در ادامه بررسی به دور زدن اشاره کردم و قرار گذاشتم که چند شمارهای را به بررسی خلاقیت بعضی از این راه بلدان برای دور زدن مقصد، بپردازم. معروفترین نوع دور زدن، ایجاد ابهام و تفسیر دلخواه است. یعنی اینکه مثلا دستور است مسئولیتهای دولت در امور اقتصادی به امور حاکمیتی تقلیل یابد و کلیه امور به مردم واگذار گردد، مخالف خلاق بهجای مخالفت با این دستور، در خود دستور بدنبال یک ابهام میگردد و البته بهدلیل استعداد فوقالعاده وی در دیوانسالاری دولتی کلمه مورد نظر خود را فوری یافته و دست بکار کاشت و پرورش ابهام از طرق مختلف میشود. همانند تعدد روشهای کاشت و تنوع تکنیکها در کشاورزی، ایجاد ابهام نیز متنوع است. با بعضی بهصورت ریشهای و بهصورت بذرپاشی عمل کرده و در بعضی نهال را مستقیم کاشته و برای تعدادی نیز پیوند میزنند. بذرپاشی از طریق طرح این پرسش که آیا مثلا اگر طرحهای عمرانی را به پیمانکاران بخش خصوصی بسپاریم، نقش حاکمیت در کنترل قیمت مناقصات چه میشود؟ و بعد خود نیز پاسخ میدهند بهتر نیست اینان رقبایی دولتی و یا تحت اختیار حکومت داشته باشند؟ این میشود بذری که کافیاست با طرح در محافل تصمیمساز حکومتی پرورش یافته و همه را از جمله تصمیمسازان را هم نگران کرده و متوسل به این راهکار.
پیوند زدن هم از انواع دیگر این روش هاست. در این نوع کشت و پرورش ابهام، ابهام بیربط دیگری را برداشته و ابهام مورد علاقه خود را به آن میچسبانیم، بعد ابهام جدید با بدنه ابهام قبلی بهتر رشد مییابد. مثلا چون موضوع جوانان و نگرانیهای آنان مهم است پس کنترل تیمهای فوتبال محبوب باید در کنترل مدیران حکومتی باشد. البته برای دو تا نشدن دستور، تغییر شکل کافیست، زیراکه هدف مهم است. بدین ترتیب پس از تصمیم واگذاری امور به بخش خصوصی و سر و صدا پیرامون آن، بدلیل طرح ابهام مهمی، اصل تصمیم سرجای خود ماند، فقط تغییر کوچکی در آن روی داد،کلمه خصوصی در عمل و نه در حرف شد خصولتی، همین. و چنین بیراههای فقط یک راه بلد را به مقصد میرساند.