دکتر روح اله کهن هوش نژاد-تحلیلگر اقتصاد انرژی-در سال های ستیز و در عصر ملی کردن منابع طبیعی، ایجاد اوپک از نگاه شرکت های نفتی بین المللی یک چالش انقلابی در برابر منافع اقتصادی و سلطه آنان بر بازارهای جهانی نفت بود. در مقابل، کشورهای اوپک این سازمان را به مثابه نقطه عزیمتی برای رسیدن به استقلال کامل سیاسی و اقتصادی از غرب و اجرایی نمودن اصل حاکمیت دائمی ملت ها بر منابع طبیعی می دانستند. حدود یک ده به طول انجامید تا اوپک بتواند به بلندپروازی های خود جامه عمل بپوشاند. در سال ۱۹۷۰ اوپک موفق شد قیمت نفت خام سبک عربی را از بشکه ای ۸/۱ دلار به بشکه ای ۲/۲ دلار برساند. با سیطره کشورهای اوپک بر بازار و به دلیل هراس ایجاد شده از بحرانهای خاورمیانه، قیمت نفت خام از بشکهای ۲ دلار به بشکهای ۱۲ تا ۱۵ دلار افزایش یافت. این اولین بحران بزرگ نفتی بود که شهروندان کشورهای اصلی مصرفکننده نفت شاهد آن بودند. قیمت نفت خام سبک عربی در سال ۱۹۷۴ به بشکهای ۶/۱۱ دلار رسید که معادل ۶/۵۵ دلار به دلار سال ۲۰۱۴ است. در سپتامبر ۱۹۸۰، جنگ عراق و ایران باعث شروع مسابقهای واقعی برای نفت شد. تمام طرفهای درگیر از جمله شرکتهای نفتی، دولتهای کشورهای مصرفکننده، صنایع و واحدهای مسکونی، ذخیره خود را به بالاترین حد ممکن رسانیدند. قیمت نفت افزایش یافت و به ۴۰ دلار در هر بشکه برای سبکترین نوع نفت خام رسید. بدین ترتیب قیمت نفت طی سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۵ دو برابر شد. قیمت نفت در سال ۱۹۸۰ حدود ۳۷ دلار بود که در حال حاضر بیش از ۱۰۰ دلار ارزش دارد. اما تقاضای نفت در نیمه دهه ۱۹۸۰پس از سپری کردن یک سال تجربه افزایش قیمتها، کاهش شدیدی یافت. تلاشهای اوپک برای کاهش عرضه و دفاع از قیمتها آغاز گردید به گونهای که این سازمان در سال ۱۹۸۵ تولید خود را از ۳۰ میلیون به ۱۶ میلیون بشکه در روز رساند، اما ظرفیتهای جدید مکزیک، آلاسکا، دریای شمال، چین و روسیه به میدان آمدند و سهم بازار اوپک را تصاحب کردند. تولیدکنندگان کم هزینه خلیج فارس روی هم رفته توانستند نیازهای درآمدی خود را از تولید نفت و بدون افزایش سهم بازار تأمین کنند. حجم تولیدی کشورهای غیراوپک به مرور زمان افزایش پیدا کرد.
در سال ۲۰۱۴، فروکش کردن تنشهای ژئوپلتیک و تداوم بالا بودن قیمتها منجر به افزایش تولید جهانی شد تا دوران اوج نفت با سقوط شدید قیمتها به پایان برسد. قیمت نفت برنت براساس داده های بلومبرگ از حدود ۱۱۵ دلار در ژوئن به ۴۶٫۶ دلار در ژانویه ۲۰۱۵ رسید. در آغاز افت قیمت، اعتقاد غالب در بازار بر این بود که اوپک تولید خود را جهت حمایت از نفت ۱۰۰ دلاری (منصفانه از نظر اوپک) کاهش خواهد داد. این اعتقاد تا ۲۷ نوامبر یعنی روز جلسه ۱۶۶ عادی ادامه داشت. در آن روز برنت به عنوان شاخص قیمتگذاری نیمی از نفت خام جهان در حدود ۷۲ دلار داد و ستد می شد. موسسه استاندارد چارترد در گزارشی قبل از جلسه اشاره می کند که "انتظار کاهش تولید وجود دارد ولی گزینه دیگری هم روی میز هست که طبق آن اوپک می تواند اجازه دهد بازار خودش را متعادل کند و البته این گزینه ممکن است به یک دوره طولانی از قیمت های پایین منجر گردد". ظاهرا توافق بر سر حفظ هدف تولید ۳۰ میلیون بشکه در روز، به منزله آن است که وزیران اوپک اجازه کامل به بازار دادهاند که خودش را متعادل کند. سقوط قیمتها پس از جلسه ادامه یافت و به کمترین میزان در ۶ سال اخیر رسید. با این حال تصمیم اوپک به این مفهوم بود که هیچ چیزی در بازار برای حمایت از کف قیمت وجود ندارد.
سرعت، بزرگی و طول دوره افت قیمت ۲۰۱۴ بسیاری را بر آن داشت تا آن را با بحران قیمت قبلی در سالهای ۱۹۸۵-۱۹۸۶ مقایسه کنند. با این وجود هرچند که افت سال ۲۰۱۴ ویژگی های مشترک زیادی با بحران قیمت قبلی دارد ولی تفاوت آن با بحران قبلی بنیادین است.
اولین و مهم ترین شباهت این است که هر دو بحران قیمت پس از دوره طولانی قیمت های بالای نفت رخ دادند. افت قیمت ۱۹۸۶ نتیجه تلاش های اوپک برای افزایش و حمایت از قیمت های بالا در سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵ بود. قیمت نفت بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۶ چهار برابر افزایش یافت. قیمت های آن دوره ۱۲ ساله در سال ۱۹۸۰ به قله ۳۶٫۸ دلاری رسید که ارزش پولی آن در حال حاضر بیش از ۱۰۰ دلار است. جهش ده برابری بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۸۰ نشان می دهد که افزایش قیمت ها در یک دوره کوتاه بسیار زیاد بود. بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ قیمت همواره نزولی بود ولی با این حال در سال ۱۹۸۵ هنوز قیمت نه برابر بیشتر از سطح قیمتی سال ۱۹۷۳ بود. وضعیت در سال ۲۰۱۴ مشابه بود. متوسط قیمت سال ۲۰۱۳ با رقم ۱۰۸٫۶ دلار دو برابر متوسط قیمت سال ۲۰۰۵ بود و نفت شاخص برای سه سال متوالی پس از سال ۲۰۱۰ با قیمت بالای ۱۰۰ دلار داد و ستد می شد.
دومین شباهت نتیجه شباهت اول است. چون قیمت بالا بود پس بنابراین عرضه نفت توسط تولیدکنندگان غیراوپک از منابع جدید و دشوارتر طی یک زمان طولانی افزایش یافت. این افزایش در واقع حاصل افزایش سرمایه گذاری ها بود. در هر دو مورد سالهای ۱۹۸۶ و ۲۰۱۴ بازار با اشباع نفتی رو به رو شد. در هر دو مورد چالش مشابهی برای اوپک به وجود آمد که عبارت بود از جایگزینی بشکه های نفت غیراوپک با بشکههای اوپک. سهم اوپک از کل تولید نفت جهانی در آغاز دوره ۱۲ ساله منتهی به ۱۹۸۵ بالغ بر ۶۵ درصد بود. در پایان دوره یعنی سال ۱۹۸۵ این سهم به ۴۰ درصد افت کرد.
اما تفاوت آشکار این دو واقعه آن است که قبل از اولین شوک نفتی در سال ۱۹۷۳ میزان عرضه نفت تولیدکنندگان غیراوپک در مقایسه با تولید نفت اوپک همواره کمتر بوده و از آن زمان عرضه نفت توسط تولیدکنندگان غیراوپک شروع به افزایش تدریجی کرد. این افزایش تا جایی پیش رفت که چند سال قبل از سقوط قیمت ۲۰۱۴ فاصله زیادی بین دو گروه وجود نداشت و تولیدکنندگان غیراوپک به راحتی توانستند در مقایسه سالانه به اوپکی ها برسند و یا حتی از آنها پیشی بگیرند. اگر تولید نفت بلوک اتحادیه جماهیر شوروی را به حساب نیاوریم، مجموع تولید روزانه نفت اوپک در سال ۱۹۷۳ رقم ۳۰٫۹۹ میلیون بشکه در روز بود. این مقدار تولید اوپک کمی بیشتر از دو برابر تولید غیراوپک بود. به دلیل سیاست اوپک در حمایت از قیمت بالای نفت در دوره ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵ این برتری تغییر یافت و تولید غیراوپک در سال ۱۹۸۵ به رقم ۲۳٫۰۵ میلیون بشکه در روز رسید. این در حالی بود که تولید اوپک در همان سال ۱۵٫۴۵ میلیون بشکه در روز بود. اوپک در بازار امروز نفت با منابع عرضه کننده زیادی رقابت می کند و برتری اوپک در بازار به یک خاطره تبدیل شده است. در سال ۲۰۱۳ کل تولید نفت اوپک (نفت خام و سایر میعانات) در محدوده ۳۶٫۸ میلیون بشکه در روز بود که نشان از افت ۱٫۸ درصدی به نسبت سال ۲۰۱۲ داشت. اما در سال ۲۰۱۳ عرضه نفت غیراوپک بدون احتساب بلوک شوروی با رشد ۲٫۷ درصدی به نسبت سال ۲۰۱۲ به رقم ۳۶ میلیون بشکه در روز رسید.
رشد تقاضا و معرفی منابع نفتی دشوارتر دو عنصر اصلی هستند که باعث تفاوت بحران های سال ۱۹۸۶ و ۲۰۱۴ می شوند. در سال ۱۹۸۶ نفت متعارف اوپک با نفت متعارف غیراوپک رقابت می کرد. اما از سال ۲۰۱۴ با ورود منابع غیرمتعارف نفتی همچون نفت شیل در آمریکای شمالی، ماسه های نفتی در کانادا و پیشرفتهای منابع هیدروکربوری زیر لایه های نمکی در برزیل رقابت بسیار هولناکتر شد.
حمایت احتمالی از قیمت های بالای نفت در سال ۲۰۱۴ برای اوپک به منزله طول عمر بیشتر انقلاب نفت غیرمتعارف بود و باعث اعمال فشار بیشتر بر قیمت ها و بازار نفت جهانی می شد. انقلاب نفتی شیل که در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ به واسطه قیمتهای بالا تقویت گردید، ایالات متحده آمریکا را قادر ساخت تا قسمتی از قدرت از دست رفته نفتی خود را با افزایش تولید روزانه از ۷٫۵ میلیون بشکه به ۱۰ میلیون بشکه از سال ۲۰۱۰ تا پایان ۲۰۱۳ به دست آورد. هیچ کشوری در اوپک قادر به افزودن این مقدار تولید در دوره مشابه نبود. حتی عربستان که برای جبران کاهش تولید ناشی از تنش های سیاسی سال ۲۰۱۱ به بعد جهان عرب، اقدام به باز کردن شیرهای نفتی کرده بود نیز چنین افزایش تولیدی را تجربه نکرد.
بنابراین، آنچه بیش از پیش اهمیت پیدا میکند سهم بازار است زیرا تولید و تقاضا بهگونهایست که تولیدکنندگان دیگر به جای آنکه کیک بزرگ و روبه رشد بازار نفت را همچون گذشته پیشروی خود داشته باشند و آن را به راحتی باهم تقسیم کند، باید در بازاری محدود و متناهی رقابت کنند. البته هنگامی که تقاضا حالت یکنواختی دارد، باز هم توسعه میادین جدید اتفاق میافتد تا بتواند افت تولید میادین قبلی را جبران کند. اما روی هم رفته تولیدکنندگان بر سر سهم بازار با تقاضای ثابت یا کاهشی رقابت خواهند کرد.