مهمترین اصل برای رسیدن به بستری مناسب و آمادهسازی شهروندان برای مشارکت در مدیریت شهری، دورشدن پارلمان شهری از دعواها و جنجالهای سیاسی و حزبی است، وقتی منابع مالی و فرهنگی صرف مناقشات سیاسیشود، آسیبپذیری شهر بالامیرود.
مهدی اسدبیگی، از جمله مدیران و کارشناسان حوزه مدیریت شهری است که معتقداست نباید بافت شورایشهر سیاسی باشد، چراکه ورود سیاسیون به این حوزه سبب میگردد تا بخش عمدهای از توان شهرداری و شورا صرف دعواها و جنجالهای سیاسیشده و بالطبع بودجه که باید صرف توسعه و حفظ زیرساخت و نگهداشت شهر در حوزههای مختلفشود، بیهوده تلف میشود.
وی در گفتگو با خبرنگار جهان اقتصاد به تشریح ساختار شورای شهر پرداختهاست.
_ اصولا بافت و ساختار شورایشهر به عنوان پارلمان شهرچگونه بایدباشد و چه افرادی با چه سوابقی باید در این حوزه مدیریتی فعالیتکنند؟
یکی از بزرگترین مشکلات کشور این است که در ایران همه چیز به نوعی به سیاست گره خورده و مردم هم تمایل دارند که با هر موضوعی به نوعی برخورد سیاسی کنند؛ شورایشهر و شهرداری بخصوص در کلانشهری مثل تهران از این قاعده مستثنی نیست و بلکه بعنوان ملاک شناخته می شود. اگر به کشورهای پیشرفته و کلانشهرهای دنیا نگاه کنیم می بینیم که احزاب و جناح ها و نگرش های سیاسی در حوزه مدیریت شهری آنطور که در تهران شاهد دخالت سیاسیون هستیم، دخالت ندارندو به نوعی شهرها تخصصی و کارشناسی مدیریت می شود.ما برعکس عمل می کنیم یعنی بحث آبگرفتگی خیابان و ترافیک شهری و ... را می آوریم در فضای سیاست زده مسموم و بجای چاره اندیشی و کمک گرفتن از متخصص کار، طرف مقابل را محکوم می کنیم و جاروجنجال راه می اندازیم؛ درحالی که شورا باید محل جمع شدن افراد متخصص در بخش های مختلف مدیریت شهری باشد تا برای توسعه ی زیر ساخت های شهر، نگهداشت و مقابله با بحران های شهری و آسیب های اجتماعی برنامه ریزی و کارکارشناسی و تخصصی کنند.
برای شورایشهر مردم به لیست سیاسی که محل کارش در مجلس شورای اسلامی و احزاب است رأی میدهند و مدیران و کارشناسان شهری را بدل میکنند به کارگر و برده مناقشات سیاسی و بعد توقع دارند و داریم که شهر براساس اصول و قواعد علمی مدیریت شود. در واقع بجای اینکه مثلا از بین سی نفر مدیر فعال در حوزه خدمات شهری فردی برای عضویت در شورا انتخاب کنیم، از بین دویست نفر فعال سیاسی و اقتصاد بینالملل و شاعر و دانشجوی رشته علوم سیاسی برای عضویت شورایشهر انتخاب میکنیم و این به نظر من یعنی فاجعه! چون شهر در بیبرنامگی و بیسامانی تمام و کمال و بطور غیرحرفهای مدیریت میشود. هرچند اینکه بگوییم که چهرههای سیاسی نبایند باشند هم حرفی اشتباه است اما نکته اینجاست که تعادل و همخوانی ندارد؛ معتقدم اگر احزاب هم میخواهند به این حوزه ورودکنند لااقل افرادی باشند که ساختار روز در حوزه مدیریت شهر را بدانند.
- پس با این وجود راهی برای توسعه شهر نیست. این مشکل چگونه و چطور حل میشود؟ اگر بخواهیم به حکمرانی خوب در شهر برسیم چه اتفاقی باید بیفتد؟ چه موانعی باید ازبین برود؟
مفهوم حکمرانی خوب درمدیریت شهری با دعواهای سیاسی انجام نمیشود. در واقع دو بخش باید دراین حوزه فعال شده و فرهنگسازی کنند؛ اول شما بعنوان رسانه و مرکز مهم آموزش و بعد آموزش وپرورش و مراکز علمی و آموزشی؛ مهمترین اصل برای رسیدن به بستری مناسب و آمادهسازی شهروندان برای مشارکت در مدیریت شهری، دورشدن پارلمان شهری از دعواها و جنجالهای سیاسی و حزبی است؛ وقتی منابع مالی و فرهنگی خرج مناقشات سیاسی شود، آسیبپذیری شهر بالا میرود. ببینید رسانه موظف است تا به دور از گرایشات سیاسی خود، به شهروندان بیاموزد که مدیریت شهر باید بدور از نگاههای سیاسی باشد و کمک کند تا مدیران و کارشناسان شهری با مردم ارتباط داشته و بحث آموزش شهروندی را مدیریت کنند؛ اجازه بدهید یک مثال بزنم، روز جمعه گذشته تهران و خیلی از شهرها شاهد بارندگی شدیدی بودو بخشی از خیابان ها و معابر شهر دچار آبگرفتگی شد و بالطبع شهروندان با مشکل تردد مواجه شدند؛ بلافاصله دعوای سیاسی شروع شد که مثلا شهردار تهران که کاندید ریاست جمهوری است فلان کند که اصلا نمی خواهم وارد شوم، اما انصافا شما بعنوان یک فرد بی طرف بروید و بررسی کنید ببینید آیا رسانه ای گفت که نقش مردم در این آبگرفتگی ها چیست؟ از داخل معابر و جوی ها چه چیزهایی بیرون آمده بود ؟ وقتی بخش اندکی از شهروندان هنوز معتقد به استفاده از سطل و مخزن زباله نیستند و مثلا زباله های منزل و مغازه را داخل جوی و نهر آب می ریزند، شهرداری چکار باید بکند؟ ریشه این موضوع و این نوع رفتار در عدم تعهد اعضای شورایشهر است.
_ چرا؟
چون باید در طول مدت عضویت در شورا، شهرداری و رسانه و مراکز آموزشی را مقید به فرهنگ سازی می کرد و بجای اینکه وقوع چنین ناهنجاری را به مسایل سیاسی ربط دهد، بدنبال ریشه های فرهنگی و پیدا کردن راهکار آن می رفت. شورایشهر نباید بطور کامل سیاسی باشدچون تمام وقت شورا صرف منازعات سیاسی می شود، چون هر کار شهردار و شهرداری تعبیر سیاسی می شود، چون مدیران شهری بواسطه فضای حاکم در شوراسیاسی می شوند؛ تنها راه خروج از این شرایط هم به شهروندان بسته است که لااقل در این دوره افراد اصلح پیداکرده و راهی شورایشهر کنند و بعد هم مطالبات خود را پیگیری کنند.