جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 25543 14:25 1394/11/06
گشودن دایره اصلاح طلبی

گشودن دایره اصلاح طلبی

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
گشودن دایره اصلاح طلبی

گشودن دایره اصلاح طلبی

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا خوشبخت ۱- رد صلاحیت گسترده تعداد زیادی از اصلاح طلبان توسط هیئت های نظارت، این جریان سیاسی را در موقعیتی دشوار قرار داده است. اصلاح طلبان بعد از سه دوره انفعال در انتخابات مجلس شورای اسلامی قصد داشتند با حضور فعال در انتخابات اسفند ماه گام مهمی برای تحکیم موقعیت سیاسی خود بردارند. تجربه سال های اخیر نشان می دهد که راهبردهای اتخاذ شده در هر انتخابات؛ سهمی قاطع در سرنوشت سیاسی هر جریان سیاسی در سال های بعد از آن خواهد داشت. ۲- نخستین مفروض یادداشت حاضر آن است که تحریم یا عدم مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات در اغلب موارد رویکردی نادرست به این مقوله است. تجربه های متعدد پیشین نشان می دهد که راهبرد عدم مشارکت در کوتاه مدت به ناامیدی فعالان سیاسی اصلاح طلب و در بلند مدت به افزایش شکاف میان این فعالان با کلیت نظام سیاسی منجر خواهد شد. شکافی که نه برای سرنوشت کشور و نه موقعیت سیاسی نیروهای اصلاح طلب عواقب مثبتی به دنبال نخواهد داشت. تاکنون تحریم انتخابات هیچ عایدی سیاسی ملموسی در کوتاه مدت و بلند مدت برای گروه های سیاسی نداشته است. ۳- دومین مفروض این یادداشت، عدم تغییر جدی در وضعیت کاندیداهای رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت شده است. اگرچه هنوز این امید وجود دارد که رایزنی رئیس جمهور و رئیس مجلس و سایر چهره های سیاسی با شورای نگهبان به تایید صلاحیت عده بیشتری از نامزدهای نزدیک به جریان اصلاح طلب منجر شود. با این حال و باز هم با اتکا به تجارب پیشین بحث در مورد بهترین راهبرد برای نیروهای سیاسی اصلاح طلب با فرض حفظ وضع موجود کاملا منطقی به نظر می رسد. ۴- ایدئولوژی و هویت از ارکان سیاست و سیاست ورزی در هر جامعه ای هستند و تصور امر سیاسی بدون این دو دشوار است. با این حال نگارنده این سطور معتقد است که سیاست ورزی در جامعه ایران بیش از حد در سیطره رویکردهای ایدئولوژیک بوده است. چنین امری به خصوص با توجه تحولات شتابان جامعه ایران می تواند بسیار آسیب زا باشد. کم توجهی به ملاحظات عملگرایانه و نتایج عینی فعل و انفعالات سیاسی و باقی ماندن در چنبره جدال های ایدئولوژیک می تواند پنجره های بسیاری از فرصت ها را به روی تحول خواهان مسدود کند. نگاهی پیشینه گرا به امر هویت و نادیده گرفتن ماهیت سیال و پویای آن نیز نتایجی مشابه دارد. پبشینه البته بخشی لاینفک از هویت سیاسی هر جریانی است با این حال تعریف هویت تنها در پرتو پیشینه سیاسی ممکن است به قطع ارتباط آن با تحولات عینی اجتماعی و سیاسی منجر شود و به خصوص امکان ایجاد ائتلاف های جدید را سلب نماید. ۵- با توجه به مقدمه پیش گفته کاستن از تمرکز بر مسائل ایدئولوژیک و هویتی و توجه بیشتر به ملاحظات عملگرایانه در انتخابات پیش روی مجلس می تواند فرصت های مهمی را برای اصلاح طلبان و تحول خواهان مهیا نماید . یکی از مهم ترین نمودهای چنین مسئله ای را می توان در مسأله حمایت از نامزدهای اصولگرایان میانه رو در برخی از حوزه های انتخابیه جستجو کرد. حمایتی که بر مبنای ملاحظات عملگرایانه و عملکرد این افراد در مجلس، فارغ از پیشنیه سیاسی و ایدئولوژیک این افراد صورت می گیرد. با وضعیت فعلی رد صلاحیت ها، در بسیاری از حوزه های انتخابیه، نامزدی از جریان اصلاح طلب حضور نخواهد داشت. در برخی از این حوزه ها اصلاح طلبان می توانند از نامزدهای اصولگرای میانه رو حمایت کنند. نیروهای اصلاح طلب در اتخاذ چنین رویکردی نباید چندان نگران واکنش منفی پایگاه اجتماعی خود باشند، زیرا از یک سو مشخصات بدنه اجتماعی این گروه ها به لحاظ تحصیلی، سنی و .... امکان گفتگو و اقناع آن ها را درباره رویکردهای اتخاذ شده فراهم می کند و از سوی دیگر در بسیاری موارد ملاحظات ایدئولوژیک و هویتی درنزد فعالان سیاسی پررنگ تر از بدنه و پایگاه اجتماعی این گروه هاست. ۶- مدت های طولانی است که در میان نیروهای اصلاح طلب سخن از بازگشت به عرصه اجتماعی گفته می شود. بر این مبنا اصلاح طلبان برای تحکیم موقعیت خود در عرصه سیاسی نیازمند بازیابی و قوام بخشیدن به پیوند خود با گروه های اجتماعی هستند. این سخن به خصوص در برهه های شکست اصلاح طلبان در عرصه سیاسی بیشتر به گوش می رسد. با این حال این جریان تاکنون توفیق چندانی در این زمینه نداشته است و هنوز ارتباط ارگانیک و سازمانی بین این جریان سیاسی با بدنه اجتماعی آن چندان قوی نیست. در به وجود آمدن و تداوم چنین وضعیتی به احتمال زیاد عوامل متعددی دخیلند، اما یکی از این عوامل به نگاهی بازمی گردد که ارتباط با بدنه اجتماعی را به رویکردی یکسویه تقلیل می دهد که در آن گروه های اجتماعی باید به آن عنوان یک «شیء» از سوی فعالان سیاسی بسیج شوند؛ به جای آن که ارتباطی دوسویه و پیوندی متقابل و پویا میان دو طرف برقرار باشد. ۷- ثبت نام افراد زیادی برای نامزدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی، هر عاملی که داشته باشد در حال حاضر برای اصلاح طلبان یک فرصت است. به احتمال زیاد در میان تایید صلاحیت شدگان یافتن چهره های مستقل و کمتر شناخته شده که دارای تخصص و توان لازم برای بر دوش کشیدن مسئولیت نمایندگی مجلس باشند، مقدور است. حمایت اصلاح طلبان از این چهره ها نه تنها می تواند آن ها را در رسیدن به هدف مهم کاستن از وزن افراطیون در مجلس آینده یاری دهد، فرصتی برای برقراری پیوند با گروه های اجتماعی است. پیوندی که نه یکسویه و انتزاعی بلکه دوسویه و واقعی است و در صحنه واقعی عمل سیاسی شکل می گیرد. به عبارت بهتر به جای آن که بدنه سیاسی اصلاح طلبان همواره در جستجوی حمایت گروه های اجتماعی باشد، با حمایت از برخی افراد و چهره های کمتر شناخته شده می تواند دایره اصلاح طلبی را بگشاید. حتی اگر این افراد در رقابت برای ورود به مجلس شکست بخورند، جریان اصلاح طلبی از سایر ثمرات چنین اقدامی بهره مند خواهد شد. به صحنه آمدن و معرفی شدن چهره های جدید و نزدیک شدن با لایه های اجتماعی مختلف در شهرهای بزرگ و کوچک در جریان یک رقابت عملی و واقعی سیاسی از جمله این ثمرات است. ۸- ساختن فرصت از چالش ها، از مهم ترین و سرنوشت ساز ترین مهارت های یک جریان سیاسی است. چنین کاری در بسیاری مواقع نیازمند دگرگون کردن دیدگاه ها و فاصله گرفتن از روش ها و نگرش های مالوف است. جریان اصلاح طلبی یک بار چنین کاری را در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ انجام داد. پیروزی در آن انتخابات ثمرات بسیاری برای کشور و نیروهای سیاسی اصلاح طلب داشت. امری که می تواند در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی تکرار شود و به نظر می رسد که مهم ترین لازمه آن گشودن دایره اصلاح طلبی با محوریت ملاحظات عملگرایانه است.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |