بخش سوم
رویا ایلکا
هفته دفاع مقدس که به مناسبت ارزشهای حاکم بر نظام دفاعی ایران و به دلیل گرامیداشت یاد روزهای آغاز تهاجم رژیم بعثی صدام حسین به ایران نامگذاری شده است، فرصتی را فراهم میکند که هر ساله در محافل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مناسبتی برای بررسی شرایط آن دوران از لحاظ اقتصادی و سیاسی و مدیریتی پرداخته شود. رسم ارزشمندی که ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان این جنگ تحمیل هشت ساله، دستآوردهای مدیریتی و تجارب دولتمردان آن دوران مورد بازبینی و بازخوانی قرار بگیرد.
مؤسسه دین و اقتصاد به همین مناسبت در سالهای اخیر همزمان با فرارسیدن هفته دفاع مقدس و روزهای پس از آن زنجیرهای از سخنرانیها و نشستهای علمی را تدارک میبیند که در خلال آنها تجارب کشورداری و مدیریت در بحرانیترین دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی را که با رهبری حضرت امام خمینی و مدیریت نخست وزیر و دولت دوران دفاع مقدس به دست آمده است مورد بررسی موشکافانه قرار بگیرد.
روزنامه جهان اقتصاد به دلیل اهمیت تاریخی و ضرورت یادگیری نهادهای متولی برنامهریزی و اداره امور کشور و نیز نسلهای پرسشگر امروزی، خود را مکلف به انتشار محتوای این نشستها به طور مشروح میداند. نشست روز پنج شنبه اول مهر ماه این مؤسسه از این مجموعه نشستها به رونمایی از کتاب "میِر نامیرا" اثر پژوهشی آقای دکتر میکائیل عظیمی درباره زندگی و فعالیتهای اقتصادی اجتماعی استاد فقید میر مصطفی عالینسب، مشاور اقتصادی مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر دوران جنگ تحمیلی اختصاص داشته است.
در خلال این نشست آقایان دکتر فرشاد مؤمنی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رییس مؤسسه دین و اقتصاد، دکتر علی رضاقلی پژوهشگر حوزه جامعهشناسی و علوم سیاسی و نویسنده دو کتاب جامعهشناسی خودکامگی و جامعهشناسی نخبهکشی و دکتر سید محمد رضا بهشتی استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران و مدیر گروه فلسفه فرهنگستان هنر در باره ویژگیهای استاد فقید میر مصطفی عالینسب و نیز ویژگیهای کتاب مورد بررسی با عنوان " میرِ نامیرا" سخنانی گفتند که در چند بخش گزارش مشروح این گفتارها را به نظر شما خوانندگان ارجمند میرسانیم. در بخش پیشین این گزارش سخنان دکتر فرشاد مؤمنی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی را به نظر شما رساندیم و دومین بخش از این گزارش نیز بخشی از سخنان آقای علی رضاقلی پژوهشگر حوزه جامعهشناسی و علوم سیاسی را منتشر کردیم. اینک توجه شما را به بخش پایانی سخنان علی رضاقلی جلب میکنیم:
علی رضا قلی در سخنان خود درباره شیوه فعالیت اقتصادی استاد فقید میرمصطفی عالینسب کفت: آقای عالینسب همانگونه که در این فیلم مشاهده کردید در تجارت کاملا ادم موفقی بود ولی چون تجارت و دلالی را حیف میل اموال ملی و وابسته کردن ایران به خارج میدانست، تجارت را کنار گذاشت و به تولید روی آورد. حال یک سوال برای اقتصاددانها در اینجا طرح میکنیم که از زمانی که ما تاریخ را میشناسیم چرا ایرانیها عمدتا به دنبال دلالی کردن بودند؟ چرا دلالی را به تولید ترجیح میدهند؟ این سوالها دارای جوابهای نظری مبسوط و مشخصی است در قسمت دوم مختصری به آن میپردازیم.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: اقای عالینسب ویژگیهایی داشت که در همه صنعتگران جمع نمی شود این مشخصات کنار هم اقای عالینسب را بوجود اورد ایشان بسیار مرد وطن دوستی بودند ایران را دوست داشت و در هر حوزه ایی که باور داشت ایران در ان پیشرفت میکند در ان جا حضور پیدا میکرد هم از حیث گفتاری هم از حیث مالی که باز کردن این بحث را به دوستان دیگری واگذار میکنم. یکی دیگر از ویژگیها عدالت خواهی و تلاش خستگی ناپذیر برای فقرزدایی بسیار زیاد در ایشان وجود داشت تا حدی که پیش خود میگفتم این کارها چیزی را در حد وسیع حل نمیکند، برای مثال با ماشین خود در روزهای تعطیل برای فقرا و به ویژه بیکاران و کارگرها غذا توزیع میکرد و این کار را بارها انجام داده بود باور داشت حال که کارگرها بی کار هستند شکم آنها را سیر کنیم، تا این حد دغدغه عدالت داشت. در ضمن اقای عالینسب یک آدم اخلاقی بود. اخلاقی عمل کردن تا اخلاقی توضیح دادن خیلی باهم تفاوت دارد، شما الان به این نتیجه رسیدید که معلمهای اخلاق به شدت میتوانند در عمل با عقاید و اخلاق فاصله بگیرند این را اگر ۵۰ سال پیش گفته میشد تجربه این کار را چندان نداشتید. ولی اقای عالینسب اخلاقی بود و اخلاقی هم عمل میکرد یعنی وقتی بیمه نبود به هزینه خود کارگرهایش را بیمه کرد در ماه رمضان ساعت کار کارگرهای خود را کم میکرد، برای کارگر خود خانه میساخت. این کارها عملی است دست در جیب کن و قید پول را بزن در بیاور برای مردم کار کن.
علی رضاقلی ادامه داد: این مشخصات کنار هم اقای عالینسب را منحصر به فرد کرده بود. ویژگی دیگر این بود که روابط عمومی فوقالعاده قوی داشت. با آیت الله بروجردی و روحانیت ارتباط داشت و هزینه مکتب اسلام را هم پرداخت میکرد مکتب اسلام اولین مجله اسلامی که درست شد با اقای شریعتمداری با آقای بهشتی با آقای اردبیلی و مطهری نیز اتباط داشتند و خط میدادند. با ملی مذهبیهای آن دوران مانند آقای مهندس بازرگان همچنین با اقای علامه جعفری هم ارتباط داشتند با دانشجویان نیز ارتباط داشتند و بعد برای دانشجویان کلاس تشکیل میدادند درس میدادند و فتوکپی هم تهیه میکردند به جمع دانشجویان تحویل میدادند. این ارتباط داشتن ویژگی فوقالعاده اقای عالینسب بود. اقای عالینسب یک چهره دینی نیز داشتند خیلی متدین بود، یک چهره خاص معنوی هم داشت که ما در اینجا به آن نمی پردازیم، در همین حد که هروقت آقای علامه جعفری به خانه آقای عالینسب میرفت در درب خانه ایشان به احترام ایشان و به دلیل ویژ گی دو زانو مینشست. ویژگی دیگر ایشان خیر بودن ایشان میباشد از جمله مدرسهسازی از آذربایجان شرقی تا خوزستان و بلوچستان تا همین اواخر عمر خود به کار خیر میپرداخت.
وی ادامه داد: ویژگی دهم اقای عالینسب اهل علم اکادمیک بود یعنی درس خوانده بود پیش خود و خوب درس میخواند برای مثال نظرات خود را در حاشیه کتاب فردریک لیست و مارکس و امثال او وارد میکرد. خیلی خب، اگر این کتاب را بخوانید با ویژ گیهای اقای عالینسب آشنا میشوید. افراد را با این چند دهه اقتصاد ایران آشنا میکند تقریبا از دهه ای که انقلاب شروع شد تا الان، این دولتها یکی یکی آمار و اطلاعاتهایشان جمع آوری شده است یک بخشی را آقای مومنی به آن پرداخته است، یک بخش هم آقای عظیمی. در واقع اگر یک کسی این کتاب را با دقت بخواند با این فاصله اقتصاد ایران با عدد و رقم و با دقت آشنا میشود در اینجا بخشی از کتاب متمرکز میشود برروی زمانی که خود آقای عالینسب در سیاست ورود پیدا کرد یعنی به پیش شهید رجایی و میر حسین موسوی رفت و کار اقتصادی را به عهده گرفت که یکی دیگر از ویژ گیهای او به شمار میرود در حقیقت توفیقات که زمان جنگ به دست آمد و کم توفیقاتی نبود و نصیب ایران نمیشد، یعنی اگر ایشان نبودند دچار مشکلات زیادتری میشدیم.که در این فیلم دوباره به این اشاره شد.
او اضافه کرد: یعنی شما کتاب را که بخوانید با ده دوازده مورد ویژ گی اقای عالینسب به اضافه صنایع وپیدایش این صنعت آشنا میشوید، با چندین دهه اقتصاد ایران و بالیدن و فروافتادن آن با عدد و رقم اشنا میشوید و با این حجم کم کتاب آشنا شدن با این مقادر بسیار خوب میباشد. که این ویژ گی کمی هم نیست. اما بهتر است در تجدید چاپ بازنگری شود و نکاتی که گفته میشود توجه شود تا کتاب تکمیل شود و خواننده را کم سوالتر کند و پر اطلاعاتتر کند.
یکی از این نکات طرح روی جلد کتاب است،که باید عوض شود یکی اسم کتاب که باعث تقسیم بندی کتاب به زیرشاخهها نمی شود. اسم اقای عالینسب به این صورت است که میر مصطفی سید عالی نسب ،میر در ادبیات گذشته به معنی کسی که مادرش نیز سید است. این میر یک معنی دیگری نیز دارد بن مضارع مردن است میگویند سخت میر یعنی سخت میمیرد، معنی دیگه مخفف میرزا است، میرزا مخفف امیرزاده است در گذشته امیر زادهها میتوانستند درس بخوانند بعدها به انها میرزا میگفتند. مانند میرزا تقی خان امیر کبیر. نثر کتاب فاقد هیجان است،کتاب باید به گونه ای باشد که خواننده ان را به اصطلاح زمین نگذارد. نکته دیگر این که اقای مومنی بین پانزده تا بیست مورد از مهمترین چالشهای اقتصاد ایران را کار کرده است اما هیچکدام فهرست ندارد برای مثال تعدیل،تعدیل برای دانشجوی غیر اقتصادی از جمله علوم اجتماعی مفهوم مشخصی ندارد بهتر است تحت عنوان فهرستی درآاید و به توضیح تعدیل بپردازد. این نکات باعث تکمیل کردن بیشتر کتاب میشد تا شخص مراجعه کننده متوجه مطالب داخل کتاب شود و کجا هست بعضیها از نمایه استفاده میکنند یعنی کلمات کلیدی را انتهای کتاب قرار میدهند تا خواننده به مفاهیم دسترسی پیدا کند. مهمترین نکته در این مورد است که اطلاعات داخل کتاب،کنارهم در داخل کتاب چیده شده است که ذیل یک چارچوب نظری که مبحثی را باز کرده باشد، نقد کرده باشد، که راه حل ارائه شده باشد، وجود ندارد. فصلنامه اقتصاد سیاسی تحول همه جانبه در شماره زمستان سال ۱۳۸۵ خود مقاله ای از نورث و همکاران منتشر کرد با عنوان چارچوب مفهومی برای تفسیر تاریخ مکتوب بشری که در حوزه اقتصاد سیاسی بررسی کرده بود و چم وخم اینها را بدست اورده بود که فوق العاده عالی بود اینها بعدها از طریق کتاب در سایه خشونت این ۳۰- ۴۰ صفحه را باز کردند و برای بنگلادش را به یک شخص دیگری به نام مشتاق خان دادند این شخص این کتاب را در چهارچوب اقتصاد نهادگرایی ریخته وبه تجزیه و تحلیل پرداخته است یعنی عدد و رقمها را در داخل آن چهارچوب قرار داده و توضیح داده است. میتوان از آن تلاشها الگو گرفت و به صورت روشمند اقتصاد سیاسی ایران را نیز تحلیل کرد. این یک کار بایسته است که در ادامه حتما باید انجام شود.
علی رضا قلی در ادامه گفت: خواهش میکنم، شما کتاب غازانخان را بخوانید. تاریخ مبارک غازانی. فصل سوم را بخوانید. فصل اول و دوم را هم نمیخواهد بخوانید. در آن زمان این کشور را چنان فسادی گرفته بود که اصلا نمیشد امید داشت که بشود این کشور را اصلاح کرد چگونه اصلاح کرد این آدمها که آن جا نشسته بودند مگر چهقدر میفهمیدند. یک رشیدالدین فضلالله بود و دوستانش که شب تا صبح مینشستند بحث میکردند که از کجا اصلاح کنیم چگونه اصلاح کنیم اینها چگونه این کار را میکردند. حافظهی تاریخی این کشور در مورد این تجربیات را ببینید اینها همین طور که میرفتند ذهنشان به جایی میرفته که تقریبا ۵۰- ۶۰ درصد کلمات کلیدی و بنیانی ِ نهادیشان را بعدها نهادگرایان بسط دادند. من نمیگویم از روی آنها برداشتند بسط دادند ولی حداقل این است که بگوییم مشابه این تجربیات را اینها برداشتند بسط دادند. حالا بعد جلوتر در اسطورههای ما هم منعکس است. آن جا هم نمیخواهم وارد شوم. خوب چهطور آنها دیدند و گفتند الان من با یک کتابی مواجه میشوم که در این مورد نوشته شده و نه در لابلای سطورش و نه در مقدمه و نه در مؤخرهاش هیچ جا من را ارجاع نمیدهد که این ظهور ِتاریخی کار آنطرفها است. آقای ملکیان یک حرفی دارد میگوید وقتی ما کتاب میخوانیم، خودشان میگویند من وقتی کتاب میخوانم نگاه میکنم ببینم چهقدر این کتاب رنج بشر را کم میکند. یا به چه دردی میخورد. من وقتی کتاب میخوانم میگویم این چهقدر مردم را آشنا میکند با فضای واقعیت نسبت به ایران یا سیاستِ ایران یا اقتصادِ ایران یا اقتصادِ سیاسی ِ ایران. این کتاب میتواند این کار را بکند. از این زاویه نگاه میکنم برمیگردم و این نقدها را به آن پیدا میکنم.
ادامه این گزارش را در شماره بعدی جهان اقتصاد بخوانید.