پنج شنبه 06 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 52380 14:23 1395/11/06
کور سوی انسانیت

کور سوی انسانیت

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
کور سوی انسانیت

کور سوی انسانیت

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا امامی فرد-گروه فرهنگی وقتی که به دیدن نمایش رفتم و دکور کار شده در صحنه را دیدم متوجه شدم که با یک نمایشی مواجه هستم که شرایط مخوفی را می تواند هر لحظه به من القا کند. از آغاز نمایش حدس من  وقتی انسانهای سردرگم را بر روی صحنه دیدم درست از آب درآمد. یک حصار به شکل زندان در گوشه صحنه و چراغهایی که در بالا صحنه را مانند یک اتاق بازجویی درست کرده بود. بر روی صحنه انسانهایی با پوشش های مختلف وجود داشت. از کولی گرفته تا مردی با ظاهر هنرمند فرانسوی. همه و همه سردرگم بودند و نمی دانستند به کجا آورده شده اند. کم کم با جلو رفتن نمایش و گفت و گو میان بازیگران متوجه می شدی که باید موقعیت زمانی آن به سالهای قبل برگردد و این چینش مهندسی شده در دیالوگ ها از هر کسی بر نمی آید اما نویسنده این نمایش آرتور میلر است که جز هر کسی محسوب نمی شود و اگر غیر از این بود باید از میلر تعجب می کرد. آمدن سربازی با لباس مخصوص به جنگ جهانی این اطمینان را به مخاطب می داد که این نمایش در چه سالی اتفاق افتاده است. هر چه از ابتدای نمایش می گذشت، شرایط ترسناک و سر در گمی بیشتر حس می شد و در طول نمایش این سوال را در ذهن تو تکرار می کرد که قرار است سر این افراد چه اتفاقی بیفتد و نمایش قرار است چه بگوید. هنگامی که هر کدام از افراد که  داخل کوره به دلایل مختلفی می رفتند باعث می شد که کم کم با داستان و موضوع آن ارتباط بیشتری برقرار کنم اما با گذشت زمان منتظر بودم تا اتفاق خاصی در نمایش بیفتند مخصوصا وقتی تعداد افراد در صحنه کاسته می شد. اوج نمایش به لحظه ای بر می گردد که یک اشراف زاده با یک مجروح جنگ که وقتی از خانه به علت دعوا با همسرش بیرون زده و دستگیر شده و حالا به اینجا آمده دانست که حال یک اشراف زاده چنان دگرگون شود که باعث شود خود را به داخل کوره بیندازد تا آن مرد از آن مخمصه فرار کند.اما همه اینها خلاصه ای از داستان نمایش بود تا مخاطب را در جریان بگذارم. زیبا بودن نمایش باعث شد تا با کارگردان نمایش حادثه در ویشی، خانم منیژه محامدی مصاحبه ای مفصل داشته باشم که متن آن را در زیر با هم می خوانیم. چه شد که تصمیم گرفتید این نمایش را به روی صحنه ببرید؟ آیا موقعیت زمانی این نمایش با توجه به اینکه این نمایش حدود ۶۰ سال پیش نوشته شده مناسب سال ۲۰۱۷ است؟ به هر حال  من  تا به امروز سعی کرده ام هر نمایشی که کار می کنم فراخور شرایط باشد. شرایط جهان نیز به طریقی است که نمایشنامه هایی نویسنده هایی مانند آرتور میلر کاربرد دارد و بسیار آگاه دهنده است. من ۶ نمایشنامه از آرتور میلر ترجمه کرده ام و همه آنها به چاپ سوم و چهارم رسید و تا به امروز توانسته ام سه تا از آن ها را به روی صحنه برده ام. آرتور میلر  به مسائل اجتماعی بسیار اهمیت می دهد و حرف هایی که در زمان حکمرانی هیتلر زده شده، امروز می بینیم که در جهان همچنان وجود دارد. نسل کشی، از بین رفتن انسانیت، کودکانی که به کشور های دیگر پناهنده می شوند همه و همه در دنیای حال حاضر وجود دارد. درست است که آن زمان از کوره های آدم کشی استفاده می شده و ما این را نمی بینیم، ولی به معنی آن نیست که دیگر وجود ندارد و بهتر است بگوییم مدل آدم کشی ها تغییر پیدا کرده و هیچی عوض نشده است و با گذشت حدود ۶۰ سال از دوران هیتلر اما شاهد آن هستیم که جهان به همان شکل باقی مانده ا و زیاده روی نیست اگر بگوییم حتی بدتر شده است. این مسئله مربوط به کشور خاصی نیست، من همه جا را نگاه می کنم. در حال حاضر نه در خیابان های بلژیگ می توانی با خیال آسوده قدم بزنی و نه در خیابان های سوریه. همه جا نا امن شده و به تبع آن نیز انسان ها نیز تغییر پیدا کرده اند. باید قبول کنیم که انسانیت رو به زوال است ولی با این وجود، انسانهایی پیدا می شوند که هنوز پایبند به وجدانشان باشند. در این نمایش دیدیم که اشراف زاده ای به کوره رفت. ایا جای تعجب دارد؟ خیر، زیرا وقتی تحمل انسان لبریز شود دیگر برایش هیچ چیز مهم نیست، حال می خواهد اشراف زاده باشد یا شخصی دیگر. از نظر من، نمایش حادثه در ویشی برای این زمان حرف بسیاری برای گفتن دارد. آیا حادثه در ویشی یک نمایش سیاسی است و آیا این نمایش  می تواند در سالهای آینده هم کاربرد داشته باشد؟ البته من فکر نمی کنم این نمایش، سیاسی است. نظر من این است که سیاست یعنی شعار و من اهل شعار دادن نیستم. نمایش های آرتور میلر اصولا به مسائل اجتماعی می پردازد. میلر این نمایشنامه را در سال ۱۹۴۶ نوشته و در ۱۹۴۲ اتفاق افتاده است ولی هنوز می بینیم که در سال ۲۰۱۷ هم قابل قبول است و شاید ۲۰۰ سال دیگر هم برای مخاطبان قابل درک باشد. همان طور که در دوره ما نمایشنامه هایی یونانی مانند آنتیگونه و مده آ که در ۵۰۰ سال قبل نوشته شده کاربرد دارد. ایپسن و چخوف و یا برخی از نویسندگان، در قرن ۲۰ نمایشنامه هایی نوشته اند که سالهای سال از بین نخواهد رفت. این را به خاطر بسپاریم که تا انسان هست، جای بحث همیشه وجود دارد. آیا جشنواره تئاتر فجر می تواند به اقتصاد تئاتر کمک کند یا خیر؟ نمی دانم جشنواره بتواند به اقتصاد تاتر کمک کند یا نه ولی تا چند سال پیش که وزارت ارشاد بودجه ای برای جشنواره اجراهای سالیانه در نظر می گرفت هنرمندان راحت تر به فکر خلاقیت در آثارشان بودند چون دغدقه پول نداشتند و مجبور نبودند برای جلب تماشاگر نمایشهای به سمتی برود که بیشتر وقتها خالی از معنا ست ، حالا قرار است تاتر خصوصی شود  اما به چه قیمت!    وزرارت ارشاد باید به حمایت خود ادامه دهد  تا شاید راههای بهتری برای کمک به تاتر پیدا شود ، در کشور امریکا مردم هنر دوست می توانند از مالیات خود کم کنند و بودجه یی برای کار هنرمندان در نظر بگیرند  تا هنرمند با خیال اسوده به کارش بپردازد . امیدوارم ما هم بتوانیم چنین برنامه ای را در ایران پیاده کنیم.


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |