چهارشنبه 05 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 53871 11:18 1395/11/20
چرا یاوه گویی های ترامپ علیه ایران و چین را باید جدی گرفت؟

چرا یاوه گویی های ترامپ علیه ایران و چین را باید جدی گرفت؟

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
چرا یاوه گویی های ترامپ علیه ایران و چین را باید جدی گرفت؟

چرا یاوه گویی های ترامپ علیه ایران و چین را باید جدی گرفت؟

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

خبرگزاری آریا نوشت: صباح علی الشاهر نویسنده عراقی در مطلبی در روزنامه رأی الیوم چاپ لندن نوشت: «کسی که آغازگر جنگ است از قبل تهدید نمی کند بلکه لحظه مناسب را برای حمله انتخاب می کند به طوریکه این حمله برای طرف مقابل قابل پیش بینی نباشد البته خردمندان و نه دیوانگان چنین می کنند، ما در حال حاضر با دیوانه ای رو به رو هستیم که عوام فریب است و به ایجاد سر و صدا علاقه دارد، وی با پیشینیان خود و با دولتی که آن را سست و ضعیف می داند تفاوت دارد از اینرو باید تهدیدات او را جدی گرفت.»

جنگ دشوار با چین جنگ ترامپ با غول درنده ای [ چین] که در شرقی ترین نقطه واقع شده است از هر نظر، جنگی دشوار به نظر می آید. به نظر می رسد بر خلاف آمریکا در چین رأی و نظر مخالفی وجود ندارد در چین هیچ حزبی نیست که در کمین خطاها و لغزش های دولت باشد و میلیون ها نفر را حتی پیش از آنکه رئیس جمهور جدید کارش را آغاز کند به خیابان ها گسیل کند. چین کشوری است که تقریبا همه چیز در آن بیش از آنکه علنی باشد پنهان است از اینرو صِرفِ مزاحمت ایجاد کردن برای چین و نه جنگ بر ضد این کشور هرگز نمی تواند یک سرگرمی باشد و افزون بر آن در طول دهها سال میلیون ها چینی در مناطق مختلف و با عناوین گوناگون حضور یافته اند و چنانچه تجاوز علنی و آشکار به کشورشان شود واکنش نشان خواهند داد. همیشه فرد بدهکار در برابر طلبکار خود از نظر قدرت و اجرای خواسته ها در سطح پایین تر قرار دارد اما این موضوع برای گروه ها و مافیای تبهکار متفاوت است و آنها برای خلاص شدن از وضعیت موجود چنانچه فرد طلبکار از آنها ضعیف تر باشد جنگ ویژه خود را در برابر او به راه می اندازند اما آیا ترامپ در حال حاضر اطمینان دارد که چین از آمریکا ضعیف تر است؟ در زمان ما معیار قدرت چیست؟ در درجه نخست معیار قدرت به توانایی اقتصادی است و هیچ کس در این خصوص که امروز اقتصاد چین از آمریکا قوی تر است اختلاف نظر ندارد و همین بس که چین طلبکار و آمریکا بدهکار است. معیار دوم قدرت، توانایی نظامی است. درست است که توانایی نظامی آمریکا هیچ جای بحثی ندارد و این کشور در همه جا پایگاه نظامی دارد اما هیچ کسی شک ندارد که ارتش چین اگر از نظر تجهیزات قوی نباشد از نظر نفرات قوی ترین ارتش است و این در حالی است که ارتش چین از نظر تجهیزات هم جزء قوی ترین ارتش ها به شمار می آید و این موضوع اخیرا آشکار شده است، از طرفی پایگاه های آمریکا در مناطق مختلف جهان که هدف آن امکان حمله فوری آمریکا به هر مکان از فاصله نزدیک است برای دیگران شکاری آسان و در دسترس خواهد بود به ویژه اگر حمله کننده، هم طراز یک سازمان تروریستی نباشد بلکه کشوری در سطح چین باشد. نویسنده در ادامه چنین می نویسد چه بسا برخی بگویند که از تهدیدهای ترامپ بر ضد چین در حوزه اصلاح روابط تجاری با چین و جبران خسارت های وارده به صنایع آمریکا به دنبال نفوذ محصولات چینی نه فقط در آمریکا بلکه در همه بازارهای جهان باشد؛ موضوعی که باعث تعطیلی هزاران کارخانه در آمریکا و انتقال برخی از آنها به چین و همچنین باعث شود تا آمریکا بیشتر بازارهای خود را از دست بدهد. این یاوه گویی های ترامپ در حوزه ایده های تجارتی وی قرار دارد چرا که وی در نهایت مردی است که در حوزه کسب و کار و تجارت فعالیت دارد.

تهدیدهای ترامپ بر ضد ایران متفاوت است به نوشته نویسنده، شاید این برداشت از تهدیدهای ترامپ بر ضد چین واقعی تر باشد اما تهدیدهای ترامپ بر ضد ایران متفاوت است چون ایران از نظر قدرت و تأثیرگذاری مانند چین نیست و برای ترامپ تله ای آسان تر به شمار می آید به ویژه آنکه روابط ایران با کشورهای اطراف مطلوب نیست از این رو ترامپ در این رویکرد خود حامیانی در منطقه خواهد داشت که قدرت مالی مورد نیاز وی را تأمین می کنند و برای زدن ضربه دردناک به ایران از هیچ کمکی دریغ نمی کنند، افزون بر آن ترامپ از جمله افراد پشتیبان حمله به ایران بوده است و بر خلاف توهمات برخی، این موضوع به سبب عقاید یا دشمنی ترامپ با اسلام و مسلمانان نیست بلکه به سبب منافع مالی شرکت های وابسته به ترامپ در کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) است، همچنین برای فعال سازی صنایع اسلحه که دچار ضعف شده است آغاز جنگ، مهم و ضروری و برای پویاسازی آن هزینه میلیاردی کشورهای خلیج (فارس) الزامی است. بنا به اعتقاد نویسنده این جنگ (بر ضد ایران) از چند نظر برای ترامپ سودمند و وی معتقد است که با جنگ ضد ایران می تواند بزرگی و شکوه آمریکا را در منطقه بازگرداند و با این جنگ جایگاه اسرائیل که طرف های عربی برای عادی سازی روابط با آن هیچ ابایی ندارند تقویت خواهد شد، همچنین ادب کردن ایران یاغی برای چین حامل پیام خواهد بود که هدف اصلی و واقعی همین است اما آیا امور به این شکل خواهد بود؟ اگر عراق از دست آنها خارج شود چه خواهد شد؟ اگر پایگاه های آمریکا در خلیج (فارس) هدف حمله قرار بگیرد چه خواهد شد؟ اگر کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) هدف حملات موشکی قرار بگیرد و آتش جنگ در منطقه خلیج (فارس) شعله ور شود چه روی خواهد داد؟ اگر به اسرائیل حمله شود چه می شود؟ و در پایان اگر آمریکا از منطقه بیرون رانده شود چه خواهد شد؟



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |