محمود میر لوحی*
کشورمان درمرحله گذار قراردارد درجهان پیرامونی ما البته کشورهایی عقبتر از ما نیز وجود دارند که فاقد ساختارهای حزبی دقیق هستند، در بسیاری از کشورهای صندوق انتخابات فصلالخطاب است و احزاب صحنه اصلی انتخابات را میچرخانند. درچنین شرایطی نسبت جناحهای سیاسی وحتی قوا نسبت تعریف شده است. برای نمونه دربسیاری ازکشورهای توسعه یافته استقلال این دستگاه به رسمیت شناخته شده. در ایران ساختار حزبی و تفکیک قوا دارای ویژگیهای خاص خود است بهگونهای که عدم وجود ساختار حزبی در دهه ۸۰ باعث شد فردی به نام احمدی نژاد، رئیس قوه مجریه گردد. او و یارانش بدون پشتوانه حزبی به مقامات حکومتی رسیدند و چون حضور آنها ساختارمند نبود و رئیس جمهور وقت از امکانات و رسانههای ملی برخوردار شده بود، خود را موظف به پاسخگویی نمیدانست و هرگونه اقدام از سوی نهادهای نظارتی از نظر او فاقد وجاهت قانونی بود. بهگونهای که تخلفات قانوی در آن هشتسال رو به افزایش گذاشت. تا جایی که با دستور رئیسجمهور بودجه مصوب مجلس جابجا و بعضا حیف و میل شد که البته در زمان مسئولیت احمدی نژاد با این مورد برخوردی صورت نگرفت. در نتیجه رئیس جمهور سابق خود را حق به جانب تلقی کرد. به طوری که هم اکنون نیز بر اساس همان عدم پاسخگویی هوادان و یاران احمدی نژاد خود را ذی نفع و حق به جانب میدانند و حاضر به پاسخگویی در دستگاه قضایی نسبت به عملکرد خود نیستند. هرچند به رفتار احمدی نژاد و همراهان او اعتراض وارد است اما علت پیدایش چنین پدیدهای در تاریخ جمهوری اسلامی را باید درعدم وجود ساختار قدرت در ایران دانست. این افراد ازحاشیه امن دوران حکمرانی خود هنوز هم استفاده میکنند. سوال این است که چرا در آن زمان که این افراد تخلفات قانونی انجام میدادند با آنها برخورد نشد. اما از سوی دیگر شاهد هستیم که جریان اصلاحات به رغم اعتراضاتی به احکام صادرعلیه آنها درگذشته به قانون و این احکام تمکین میکردند. جریان اصلاحات تجربه تاریخی کشور از زمان مشروطیت تا ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی را با خود همراه دارد. از این رو قانونگرایی را در راس امور خود میداند. حتی اگر این قانونگرایی برخلاف میل آنها باشد. زیرا اصلاحطلبان اعتقاد دارند اگر قرار باشد به قانون فعلی احترام گذاشته نشود؛ آنگاه سنگ بر روی سنگ بند نخواهد شد. جریان اصلاح طلب راهبردی را د نظر دارد و آن اینکه نهادهای انتسابی را کمک کند تا به سوی بیطرفی هدیت شوند تا این نهادها همواره مورد احترام همه باشد. بهگونهای که اگر قوه قضائیه وارد برخورد با فساد و اختلاسها میشود، تمام افکار عمومی به یاری آنها بیایند. از این جریان اصلاحات با این نگاه و با تدبیر و گفت و گو و با کار فکری و نظری به دنبال حل مشکلات جامعه است و با مطالبه و نرمی به دنبابل حل مشکلات قانونی است. جریان اصلاحات جریان دامنه داری است که و راهبرد اصلاح از درون را برای کشور در نظر دارد از این رو به اجری قانون حتی قانون بد احترام می گذارند.
*فعال سیاسی اصلاح طلب