گروه سیاسی- اقتصاد ایران مانند همه کشورهای جهان با سیاست و مسائل سیاسی ارتباطی مستقیم دارد. اثرگذاری متغیرهای سیاسی بر وضعیت اقتصاد کشور به دلیل مختصات خاص کشورمان شاید از بسیاری از کشورهای جهان هم بیشتر باشد. در میان بازار سرمایه کشور به عنوان حرارت سنج اقتصاد کشور می تواند نمونه بسیار خوبی برای بررسی تاثیرات تحولات سیاسی بر اقتصاد باشد. مطالعه دقیق این تاثیرات احتمالا می تواند در یافتن راهکارهای مناسب برای معضلات اقتصادی ایران تاثیسری به سزا داشته باشد. در این میان قطعا نقش مطالعات آکادمیک بسیار کلیدی است.
برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ آقای محمد زارع فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته اقتصاد انرژی از دانشگاه تربیت مدرس رفتیم. زارع، پایان نامه کارشناسی ارشد خود را با موضوع تاثیر چرخه های سیاسی بر بازدهی بازار سرمایه در ایران تالیف کرده است.امروز بخش اول این گفتگو از نظر شما خواهد گذشت. مطالعه این مصاحبه به خصوص در حال حاضر که در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار داریم، می تواند در روشن شدن ذهنیت خوانندگان در مورد تاثیر متغیرهای سیاسی بر بازار بورس موثر باشد.
ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. در صورت امکان مقدمه ای درباره کاری که انجام دادید برای خوانندگان ما بگویید؟ پژوهش شما چه روشی داشته و به چه نتایجی رسیده است. در مرحله بعد سعی خواهیم کرد که به سرعت جزئی تر به بررسی پژوهش شما بپردازیم.
کاری که من انجام دادم دو جنبه داشت. نخستین جنبه بررسی مسائل سیاسی و به طور خاص انتخابات و تأثیر انتخابات بر روی بازار بورس و جنبه دوم جنبه محاسباتی بود که تقریباً میتوان ادعا کنم که پیش از این در ایران انجام نگرفته بود. من تصمیم گرفتم این پژوهش را انجام دهم. مدل پژوهش من بر اساس مطالعاتی بود که در استرالیا انجام گرفته بود. نتایج به دست آمده هم تا حدودی شبیه به مطالعات انجام شده قبلی در کشور بود و البته در بعضی از موارد هم متفاوت بود و میتوان گفت دستاورد نوینی برای مطالعات انجام شده داخلی به دست داد.
----ممنون میشوم که این دستاوردها را برای ما به صورت خلاصه تشریح کنید.
اینکه اول روشی که در برآورد مدل و اقتصاد سنجی استفاده شد تا بحال در ایران استفاده نشده بود. این روش SV یا نوسانات تصادفی با استفاده از رویکرد بیزین که تا بحال در ایران در هیچ مطالعه ای استفاده نشده بود. و دوم اینکه در قسمت نتایج اقصادی و سیاسی یک مقدار از مطالعات انجام شده قبلی را تأیید میکرد و یک مقدارش را رد میکرد.
----خب چه چیزهایی را تأیید و چه چیزهایی را رد میکرد؟
به عنوان مثال بعضی از مطالعات تاکید داشتند که چرخههای انتخاباتی در ایران تاثیری بر بازار بورس ندارند. ولی مطالعه من این دسته از مطالعات را رد میکرد و نشان میداد که چرخههای انتخاباتی بر بازار بورس در ایران تأثیر دارند و البته با این کار مطالعاتی را که در جناح مقابل بودند تأیید میکرد.
البته لازم است که روی این مسئله تاکید کنم که مطالعاتی که پیش از این انجام شده بود اکثراً بازه زمانی کوتاه مدتی را مورد بررسی قرار داده بودند. مثلاً یک دوره انتخابات را مد نظر قرار داده بودند. یا در یک مطالعه دیگر فقط دولت هشتم و نهم را مورد بررسی قرار گرفته بود.
من در ابتدای کارم با این مسئله مواجه شدم که مطالعاتی قبلی یک دولت یا نهایتاً دو دولت و دو چرخه انتخاباتی را در نظر گرفته بودند و بازه زمانی مورد مطالعه آنها محدود بود من تصمیم گرفتم مطالعه را از ابتدای زمانی که دادهها در اختیار ما است تا آخرین جایی که ممکن بود، انجام بدم. یعنی از ابتدای سال ۷۰ تا شهریور ماه سال ۹۳٫
----پیش از آن که بحث را با هم ادامه بدهیم فکر میکنم لازم باشد که شما پیشنیه ای از مطالعاتی که در سطح جهان در مورد تاثیرات انتخابات و چرخههای انتخاباتی بر بازار سرمایه وجود را برای خوانندگان ذکر کنید
در دنیا هم مطالعات همیشه با هم منطبق و هم نظر نیستند. مطالعاتی که انجام شده بیشتر در مورد دو کشور استرالیا و امریکا است.
در مطالعاتی که در مورد استرالیان انجام شده بود، است برخی از مطالعات به این نتیجه رسیده بودند که انتخابات فدرالی استرالیا تأثیر چشمگیری روی نااطمینانی بازار دارد و در زمان اعلام نتایج رأی گیری، تلاطم بازار سهام افزایش پیدا میکند.
مطالعه دیگری در استرالیا به این نتیجه رسیده بود که وقتی که احزاب غیر کارگری در قدرت باشند، بازده بورس افزایش پیدا میکند
مطالعاتی که در آمریکا صورت گرفته است نشان میدهد، که حزب جمهوری خواه نسبت به حزب دمکوکرات تمایل بیشتری دارد که برای پیروزی در انتخابات در بازار بورس دست کاریهای سیاسی انجام دهد. یعنی وقتی که خود حزب جمهوری خواه بر مسند قدرت است، در بازار بورس دخالت کند اعم از این که در تعیین قیمتها دخالت کند یا در شرایط اقتصادی، در وضع مالیاتها دخالتهایی انجام دهد تا نتیجه انتخابات را به نفع خودش رقم بزند.
بله اما در عمل یک مطالعه نشان میداد که وقتی که کاندیدای دموکرات در انتخابات پیروز میشود تلاطم در بازار بورس کاهش پیدا و بازدهی سهام هم افزایش پیدا میکند.
البته لازم است به این نکته اشاره کنم که در مورد این مطالعات مخالفتهای زیادی هم وجود دارد به این معنی که مثلاً مطالعه ای انجام میشود و به نتایجی میرسد و بعد پژوهشگران دیگری این مطالعه را به جهت دار بودن متهم میکنند.
----ممکن است در مورد مفهوم چرخه انتخاباتی برای خوانندگان مان توضیحاتی ارائه کنید؟
ببینید، کلاً سیاستمدارها مخصوصاً سیاستمدارانی که بر مسند قدرت هستند، قبل برگزاری هر انتخاباتی تلاش میکنند که شانس موفقیت خود را در انتخابات افزایش دهند و و اگر نظام سیاسی آن بر اساس احزاب است منافع حزب خود را تأمین کنند.
در ادبیات نظری اقتصاد سیاسی، وجود دورههای انتخاباتی میتواند منجر به ادوار سیاسی در اقتصاد شود. در واقع سیاستمداران تلاش میکنند که در مقطع انتخابات شکوفایی اقتصادی را با اجرای سیاستهای انبساطی به وجود بیاوند. مثلاً این که شرایط اعتباری را تسهیل میکنند، نرخهای مالیاتی را کاهش میدهند و حتی قیمتها رو به طور دستوری پایین میآورند، تا نظر مردم را نسبت به انتخاب مجدد دولتی که الان سر کار است جلب کنند
و در عمل زمانی دولت فعلی میتواند موفق محسوب و در انتخابات برنده باشد باشد که این باور عمومی را در میان مردم ایجاد کند که شرایط اقتصادی خوب است شرایط خوب اقتصادی ضامن موفقیت سیاستهای اقتصادی دولت است.
وقتی که دولت سیاستهایی نظیر کاهش مالیاتها کاهش دستوری قیمتها و تسهیل شرایط اعتباری را در پیش میگیرد به طور اتوماتیک روی بازار بورس هم تأثیر میگذارد.
به عنوان مثلاً وقتی که مالیاتهای کاهش پیدا میکند، سود شرکتهایی که در بورس هستند افزایش یافته و بازار بورس رونق و تقاضا برای سهام این شرکتها افزایش پیدا میکند.
اما نکته مهم این است که برخی از مطالعات انجام شده نشان میدهد که در کوتاه مدت با اینکه رأی دهندهها در مورد مسائل اقتصادی نگران هستند اما تحت تأثیر شرایط مساعد اقتصادی کوتاه مدت قرار نمیگیرند.
----سرمایه گذارها یا رأی دهندهها؟
نکته مهم این است که در این جا رأی دهندهها و سرمایه گذارها را از هم تفکیک نمیکنند.
----یعنی کلاً تحت تأثیر شرایط کوتاه مدت تصمیم نمیگیرند؟
برخی از مطالعات به این نتیجه رسیدهاند. البته در این جا هم تناقض و تقابل بین مطالعات وجود دارد. بعضی از مطالعات به این نتیجه رسیدهاند که اگر سیاست مدارها برخی از سیاستهای انبساطی را قبل از برگزاری انتخابات به کار بگیرند این احتمال که شانس موفقیت و انتخاب خودشون را افزایش دهند، وجود دارد.
-----بسیار خب، به سراغ مطالعه شما راجع به ایران، و تأثیر انتخابات روی بازار سرمایه برویم. مطالعه نشان میدهد که انتخاباتها و چرخههای انتخاباتی چه تاثیراتی روی بازار سرمایه در ایران دارند؟
مطالعه من کلاً در چرخههای سیاسی روی انتخابات تمرکز میکند. و در بین انتخاباتهای مختلف هم روی انتخابات ریاست جمهوری تمرکز داشته است. یعنی مسائل مربوط به انتخابات مجلس را لحاظ نکردم.
نتیجه ای که در این مطالعه به دست آمد این بود که در بازه مورد مطالعه من که بازه سه ماهه قبل از انتخابات و بعد از انتخابات بود، تلاطم و نا اطمینانی در بازار سهام افزایش پیدا میکند. و در نتیجه بر بازده بازار سهام تأثیر منفی دارد. پس نتیجه ای که من به طور واضح به آن دست پیدا کردم این است که چرخه انتخاباتی با این تعریف که سه ماه قبل و سه ماه بعد از انتخابات را پوشش میدهد، تأثیر منفی بر بازده بازار بورس دارد.
البته مطالعات جدیدتری هم در این باره انجام شده است. چون به هر حال با گذر زمان حجم دادهها بیشتر و علاقه محققین هم به بررسی این موضوع خیلی بیشتر شده است.
به عنوان مثال مطالعه ای که در سال ۹۲ انجام شده به این نتیجه رسیده است که انتخابات اصلاً تأثیر معناداری روی بازده شاخص بورس در یک بازه زمانی یک ماه قبل از انتخابات نداره. البته مطالعه دیگری هم انجام شده است که دقیقاً مخالف این است.
آقای دکترکشاورز حداد از اساتید دانشگاه شریف پژوهشی انجام دادند که به این نتیجه رسیده است که تلاطم بازار سهام در روزهای قبل از انتخابات افزایش پیدا میکند و در دوره ای در یک بازه زمانی بعد از انتخابات هم ادامه پیدا میکند. این دقیقاً مشابه نتیجه ای است که من گرفتم. مطالعه من این مسئله را تأیید کرد که برگزاری انتخابات باعث افزایش تلاطم در بازار سهام میشود. و این افزایش تلاطم و نا اطمینانی بر بازده سهام تأثیر منفی دارد.
ادامه دارد.