در حالی که تنها یک هفته تا برگزاری انتخابات اتاق اصناف تهران زمان باقی مانده، تنها یک ائتلاف، رسما ً حضور خود در عرضه رقابت را اعلام کردهاست.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، در شرایطی که پیشبینی میشد در انتخابات اتاق اصناف تهران، حداقل سه ائتلاف اعلام موجودیت نمایند، اما تا کنون فقط ائتلاف تغییر و توسعه به سرلیستی علی فاضلی حضور خود در عرصه رقابت انتخاباتی را قطعی کردهاست.
براساس پیشبینی صاحبنظران، حضور دو ائتلاف دیگر در میدان رقابت انتخاباتی اتاق اصناف تهران محتمل بود و پیشبینی میشد، یکی از این دو ائتلاف از دل طیف سنتی بازار و با حضور چهرههای نزدیک به حزب مؤتلفه اسلامی و جامعه انجمنهای اسلامی بازار بیرون آمده و ائتلاف دیگر فهرست انتخاباتی خود را با معرفی نیروهای نزدیک به جبهه پایداری تجهیزکند.
اما گویی برنامههای دو طیف دیگر خصوصا، گروه نزدیک به جبهه پایداری آنگونه که پیشبینی میکردند، از آب در نیامده و تا کنون ائتلافی اعلام حضور نکردهاست.
برخی کارشناسان حوزه اصناف این تعلل در اعلام لیست ائتلافی را پذیرش ضعف و ناتوانی در برابر ائتلاف تغییر و توسعه دانسته و پیشبینی میکنند که دو گروه دیگر از ارائه لیستهای جداگانه سرباز زده به دنبال ایجاد یک ائتلاف هستند تا بتوانند آراء خود را تجمیعکنند.
آنچه مسلم است چهرههای نزدیک به حزب مؤتلفه اسلامی و جامعه انجمنهای اسلامی بازار از مقبولیت نسبی برخوردار هستند، اما چهرههای منتسب به جریان پایداری، به خوبی میدانند که شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند و اگر به صورت فردی یا در قالب لیستی مستقل در انتخابات حاضر شوند، شانسی برای پیروزی ندارند.
اما سؤال اصلی این است که چهرههای نزدیک به جبهه پایداری، با چه برنامهای برای حضور در هیأت رئیسه اتاق اصناف تهران هدفگذاری کردهاند؟
در بررسی بیوگرافی نامزدها این گروه آنچه بیش از همه جلب توجه میکند، تغییرات مکرر مواضع سیاسی این افراد در سالهای گذشته است، چنانکه بسیاری از ایشان در مقاطعی اصلاحطلبی پیشه کردند و با تغییر جهت وزش باد، اصولگرایی را به عنوان اندیشه برتر سیاسی پذیرفتند و با فاصله گرفتن پایداریها از جریانهای اصلی اصولگرایی، به رنگ پایداری درآمدند.
این تحول و تغییر نگاه سیاسی در جریان پایداری متوقف نشد و با متولد شدن تدبیر وامید ایشان نیز امید به تدبیر بستند و گویی آنطور که توقع داشتند کیسههایشان پر نشد و اینبار با سرعتی بیشتر تغییر موضع دادند و از آنجاییکه پرچم هیچ گروه سیاسی آنگونه که ایشان میپسندند، در جریان باد نبود و به دلیل تغییر مکرر موضع از هیچ گروهی روی خوش ندیدند، بار دیگر به دامن پایداری برگشتند.
حال این سؤال مطرح است، افرادی با این تزلزل مستمر در باور و عملکرد، در اتاق اصناف دنبال چه هستند و اتاق برای ایشان صحنه کدام بازی جدید است؟
شاید همین رنگ به رنگ شدن، هشداری باشد برای جریان سنتی بازار که در حال مذاکره برای رسیدن به ائتلاف با پایداریها است و در مرتبه بعد هشداری باشد برای جامعه صنفی تهران و کشور که حضور افرادی که حتی در پایداری بودنشان پایدار نیستند، در رأس عالیترین نهاد اصناف چه تبعات منفی میتواند به دنبال داشته باشد.