دکتر روح اله کهن هوش نژاد-میگویند انقلاب انرژی رخ داده است. نفت شیل را تغییردهنده بازی مینامند، زیرا رهبری این انقلاب را بر عهده داشت. انقلاب انرژی برای تولیدکنندگان متعارف عضو و غیرعضو اوپک پیامدهایی را به همراه داشت. پیشرفتهای اخیر در زمینه تولید سوختهای فسیلی برای ایالات متحده میتواند آغازگر عصر فراوانی انرژی و استقلال انرژی این کشور باشد، بهطوری که بسیاری از تحلیلگران دوران افول انرژی ایالات متحده را تمامشده میدانند. با این حال، برخی دیگر نسبت به استقلال انرژی ایالات متحده هشدار چندان مطمئن نیستند. آنها معتقدند رشد تقاضای انرژی ایالات متحده در آینده متکی به واردات خواهد بود. برخی تحلیلگران اذعان میدارند که انقلاب انرژی یا بطور دقیقتر انقلاب شیل اتفاق افتاده است، اما پیشبینی میکنند تاثیر بلندمدت این انقلاب بر سهم بازار تولیدکنندگان عمده اوپک مانند عربستان سعودی به اندازهای که قبلاً عقیده داشتهاند، جدی نیست. آنها معتقدند علیرغم لفاظیها، ایالات متحده آمریکا، که در زمینه انقلاب شیل پیشرو است، تا زمانی که مصرف انرژیاش کاملاً کاهش نیابد، به استقلال در زمینه انرژی نخواهد رسید.
این لفاظیها از زمان شعار مشهور "کندن، و کندن به هر قیمتی" در سال ۲۰۰۹ مشهود بوده است. این شعار اولین بار در مجمع ملی جمهوریخواهان توسط مایکل استیل مطرح شد. وی مدتی بعد به ریاست کمیته ملی جمهوریخواهان انتخاب شد. پس از اینکه معاون نامزد جمهوریخواهان در مناظرهاش با جو بایدن از این شعار استفاده کرد، عبارت مذکور محبوبیت پیدا کرد و سر زبانها افتاد. اما این شعار پس از نشت نفت دیپ واتر هورایزن در سال ۲۰۱۰ در یکی از دکلهای حفاری بریتیش پترولیوم در خلیج مکزیک تبدیل به یک شرمساری شد و شعار " نشت دادن، و نشت دادن به هر قیمتی" جای آن را گرفت.
به هرحال، جای بحث نیست که اندازه شوک عرضه نفت و گاز ایالات متحده بسیار بزرگ بوده به طوریکه تولید نفت از ۱ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۳٫۵ میلیون بشکه در نیمه دوم سال ۲۰۱۴ رسید و عرضه گاز شیل که در سال ۲۰۰۶ قابلچشمپوشی بود، در سال ۲۰۱۳ به بیش از ۱۱ هزار فوت مکعب افزایش یافت.
لذا امروزه در بازار نفت همه جا صحبت از افزایش تولید نفت از میادین نفت شیل و سایر منابع غیرمتعارف نفت در جهان به میان میآید. اما تولید نفت بیش از آنکه به قدرت چاههای نفتی برای پمپاژ نفت بیشتر بستگی داشته باشد، به قیمت نفت و عوامل اقتصادی مربوط به آن وابسته است. تولید نفت شیل بسیار پرهزینه است. بدون تردید ما در عصر نفت شیل زندگی میکنیم و به وضوح دیدیم که چگونه این منبع جدید بازار را تحت تأثیر قرار داد و قواعد بازی را دگرگون ساخت. امروزه ایالات متحده با پیشی گرفتن از روسیه و عربستان به بزرگترین تولیدکننده جهان تبدیل شده است.
انقلاب نفت شیل که در سال ۲۰۱۴ به اوج خود رسید و شرکتهای نفت شیل از سال ۲۰۱۶ موفق به جلب توجه بانکها برای گرفتن وام و تأمین مالی پروژههای خود شدند. اما اکنون که در ماههای پایانی سال ۲۰۱۹ به سر میبریم، برخی از مطالعات نشان میدهد بانکها دیگر به این مسأله اهمیت چندانی نمیدهند و پیشبینی میشود تأمین مالی این شرکتها-اعم از وام و فروش سهام - روند نزولی به خود گرفته و پروژههای نفت شیل عموما از محل وجه نقد حاصل از عملیات شرکتها اداره شوند. اما آیا با نفت زیر ۶۰ دلار، این کار امکانپذیر خواهد بود؟ به نظر میرسد پاسخ منفی است. به علاوه، تقاضا نیز به دلیل جنگ تجاری آمریکا علیه چین کاهشی خواهد بود.
براساس گزارش جدید شرکت حقوقی هاینس اند بون، در سال جاری ۲۵ شرکت از شرکتهای نفت شیل اعلان ورشکستگی کردهاند که بالاترین میزان در سه سال گذشته بوده و این رقم تا پایان سال نیز افزایش خواهد یافت. البته سال ۲۰۱۶ با ۵۸ ورشکستگی همچنان بدترین سال برای نفت شیل به شمار میآید.
آنچه که در سالهای گذشته باعث نجات شرکتهای نفت شیل و ادامه تولید آنها شد، کمک مالی سرمایهگذاران و وامدهندگان بود زیرا آنها از قبل در این شرکتها سرمایهگذاری کرده بودند و نمیخواستند تمام سرمایه خود را از دست بدهند. اما تکرار چنین کاری در بلندمدت چندان محتمل نیست.
مسأله اینجاست که سرمایهگذاران و سفتهبازان بورسهای نفتی معتقدند تقاضا کاهش خواهد یافت و بر قیمت فشار خواهد آورد. لذا ممکن است قیمت در اوایل سال ۲۰۲۰ به زیر ۵۰ دلار نیز برسد. این امر به نوبه خود باعث کاهش عرضه به ویژه از سمت تولیدکنندگان نفت شیل و در نتیجه افزایش مجدد قیمتها خواهد شد.