سعید تقیپور: در یادم هست زمانی که در دولت آقای خاتمی بورس تهران در تلاش برای وارد کردن معاملات نفت خام و فرآوردههای نفتی در زمره مبادلات بورس تهران اقدامهایی را انجام میداد، دبیرکل وقت بورس تهران در پاسخ به پرسش یک خبرنگار که از او درباره واکنش بیژن زنگنه وزیر نفت وقت که فردی را به عنوان نماینده ویژه برای ایجاد سازوکارهای مناسب و تأمین زیرساختهای لازم برای ایجاد بورس نفت منصوب کرده بود، پاسخ ظریف و هوشمندانهای داد که حاکی از تدبیر و پختگی او بود.
سید احمد میر مطهری در پاسخ به این پرسش خبرنگار با آرامش از حساسیت و توجه وزیر نفت به تأسیس و آغاز به کار بورس نفت تا این حد که یک نماینده ویژه برای آن تعیین کردهاند قدردانی کرد.
آن روز اهمیت و نکته سنجی پنهان شده در این پاسخ خیلی روشن نبود. اما امروز و پس از حدود نزدیک به پانزده سال از آن پرسش و پاسخ دست روزگار کار را به جایی کشانده است تا بورس انرژی در تهران بتواند مقدار ۲۸۰ هزار بشکه نفت خام را در یک فرآیند مزایدهای و با حضور و مشارکت سه خریدار جدی و پایِکار و با قیمتی نزدیک به قیمت فروش نفت خام ایران به مشتریان بینالمللی به فروش برساند.
در این میانه که چند عامل بسیار تعیین کننده وجود دارد یادآوری چند نکته مهم بسیار ضروری به نظرمیرسد:
وزارت نفت به دلایل متعددی درباره آغاز معاملات نفت خام در این سامانه و کیفیت و آثار آن تردید داشت و این تردید را هم پنهان نمیکرد. زیرا بیژن زنگنه در سالها متمادی تصدی خود در وزارت نفت همواره از ایجاد مأمنی برای تجمع و فرصتطلبی رانتجویان پرهیز کردهاست و در این باره هم بیشتر از ایجاد امکان فروش بهتر و یا بیشتر نفت خام (که او در این باره نگرانیای نداشته و ندارد) نگران ایجاد و جا افتادن سامانهای است که ممکن است پس از مدتی به محمل و محفلی برای رانتجویی گروهها ونهادهایی بدل شود که چشم طمع به ثروتاندوزی از سرمایه ملی ایرانیان داشته باشند.
در واقع میتوان این نگرانی را اینطور شرح داد که خرید و فروش نفت خام در بورس تهران بدون وجود معاملهگران خارجی که مصرف کننده نفت خام ایران باشند چه تأثیری بر بازار نفت ایران دارد؟ به علاوه در بازار بینالمللی فروش نفت ایران بدون واسطه یا با واسطه چه تفاوتهایی دارد که در فهرست فرصتهای رانتجویی قرار نداشتهباشد و به عبارت بهتر افزودن این مسیر برای فروش نفت چه گامی را در مسیر فروش بهینه و تأمین منافع ملی مردم ایران برمیدارد؟
این پرسشها نیاز به بررسی عمیق و جدی دارند و نمیتوان با پاسخ کوتاه و سنجیدهای مانند پاسخ سید احمد میرمطهری آنها را پاسخ داد.
درست است که در آن زمان قانون دیگری بر بورس تهران حاکم بود و امروز قانون تکلیف ایجاد و اداره بورسهای کالایی را معین کرده و بورس انرژی تهران هم بر همان اساس اداره میشود اما تعیین تکلیف قانونی گرهای از ابهامها و نگرانیهای موجود باز نمیکند.
ما میتوانیم این معامله را که روز یکشنبه در بورس انرژی تهران انجام شده است را به عنوان یک نقطه عطف تاریخی در نظر بگیریم و امید داشته بلاشیم که عرضه نفت خام در بورس تهران همانطور که قانون معین کرده و انتظار میرود از رانتجویی و مداخلات نهادهای غیر مسئول در امان بماند و به سرنوشت آنچه در باره مبادلات فرآوردههای نفتی در بورس کالای تهران گفته میشود، دچار نشود. یادآور میکنم که وزیر نفت چند روز پیش از این اشاره کرده بود که پنج میلیون تن قیر در کشور تولید میشود در حالی که شش میلیون تن از آن به وزارت راه برای پروژههای راهسازی تحویل داده میشود و چند میلیون تن از آن صادر میشود و مقداری هم توسط شهرداریها مصرف میشود و بخشی هم در بورس کالا خرید و فروش میشود. با جمع این ارقام متوجه امکان بروز اختلالاتی حتی در فروش نفت خام ایران توسط وزارت نفت هم خواهیم شد که نگرانیهای زنگنه شاید از این دست باشد.
نکته مهمی که از توجه به آن نباید غفلت کنیم «قرار داشتن در مقطع حساس کنونی» است. استفاده نابجا از این عبارت در موارد بسیاری باعث صدمه دیدن منافع ملی و غفلت از صرفه و صلاح کشور و مردم شده است. این که احتمال تحریم فروش نفت ایران با هر مقدار از نزدیکی به وقوع و تحقق آن وجود دارد نباید باعث شود تا با بکارگیری روشهای غیر مؤثر در مقابله با تحریم، راهی را باز کنیم و نهادی را ایجاد کنیم که در باره آن یا مطالعه کافی و دقیق انجام نشده است و یا اگر مطالعه کافی هم انجام دادهایم، زیرساختها و لوازم رونق این بازار را فراهم نکردهایم. در بازار داخلی پالایشگاههای ما نفت خام را با روش بورس و قیمت رقابتی خریداری میکنند؟ آیا فراوردههای خود را با روش بورسی میفروشند؟
خریداران نفت خام در بورس چه کمکی به فروش بهتر نفت خام انجام میدهند که هماکنون وزارت نفت انجام نمیدهد و یا نمیتواند انجام دهد؟ اگر تحریمی اتفاق بیافتد برای نفت خام ایران است نه برای وزارت نفت ایران پس فعالیت بورس نفت برای دورزدن تحریم تأثیری نخواهد داشت و تنها فضای نگرانی در باره تحریمها ممکن است مانع ایجاد سازو کار مناسبی برای این که نفت خام ایران در داخل کشور قیمتگذاری شود. برای ایجاد یک کانون مؤثر و قدرتمند برای اثرگذاری بر قیمت نفت، عرضه نفت خام ایران در بورس انرژی تهران کافی نیست، سایر عرضه کنندگان را هم باید به این بازار فرا بخوانیم. آیا الان وقت مناسبی برای این فراخوان است؟ اگر هست آیا پاسخی را برای این فراخوان میتوان متصور بود؟
از این دست پرسشها و ابهام ها فراوانند و نگرانیهای در این باره نگرانیهای واقعی هستند.
اما حالا که بورس نفت کار خود را شروع کرده است و قرار است تا سطح روزانه یک میلیون بشکه نفت در آن عرضه شود، آرزو میکنم که دست رانتجویان وفرصت طلبان از این بازار کوتاه باشد و خریداران نفت خام ایران بتوانند در فروش بهتر این امکانات مردم گامی بردارند و این سازوکار را به محلی برای ایجاد ثروت بیشتر برای مردم ایران تبدیل کنند.