علی محمد نمازی
فعال سیاسی اصلاح طلب
حداقل همه کسانی که سالهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی را دیدهاند گواهند مردم با مشکلاتی از قبیل کسب وکار، اشتغال و معیشت خانوارها چندان مواجه نبودند، یک شاهد آن اعتصابهای چند ماهه کسبه و کارکنان شرکت نفت و ... در سال ۱۳۵۷ بود که زندگی مردم اداره و با مشکل مهمی مواجه نبود. آنچه که ملت بر سر آنها با رژیم مشکل جدّی داشت بر اساس طبقهبندی ابراهام مزلو پدر روانشناسی انسانگرا بالاتر از نیازهایی از جنس جسمانی، امنیت، حس تعلق بود. نوبت که به نیازهای عالیتری از جنس عزت نفس، اعتماد به نفس، موفقیت، احترام متقابل، معنویت، اخلاق، خلاقیت، آزادی بیان و قلم و حق تعیین سرنوشت رسید رژیم پهلوی بر سر تامین آنها با مردم دچار مشکل شد و اعتراض مردم به ترتیب در قم، اصفهان، تبریز و.... را برانگیخت و در ادامه این اعتراضها به همه شهرها و روستاها هم سرایت کرد. وقتی ما با دقت به محتوا و ترتیب نگارش دو اصل دوم و سوم قانون اساسی بنگریم کمبودهای آن روزکشور و نیازهای مردم مشخص میشود. تمام اهداف ششگانه مندرج در اصل دوم ذکر مطالب اعتقادی و نیازی عالی انسانی است. راهبردهای ذکر شده در اصل سوم برای تحقق اهداف مذکور نیز به ترتیب:
۱- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی.....
۲- بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی.
۳- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان.....
۴-تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام.....
۵-طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
۶-محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی.
۷- تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
۸-مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، ....
از بین مواد این بند به نحوی تحقق محتوای اصل دوم، فقط بند ۹- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی و بند ۱۲- پیریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه. در باب مادیات زندگی افراد و جامعه است.
تدوین اینگونه قانون اساسی نشانگر دغدغه نمایندگان مجلس خبرگان تدوین کننده قانوناساسی که خود از مبارزین ناب دوران رژیم گذشته بودند بر سر مسایل مادی نبوده است. در علم مدیریت آمده که یکی از ابزارهای سنجش تحقق هر برنامهای مقایسه عملکردها با اهداف است. اولا در همان زمینههایی که مردم در قبل از انقلاب مشکل چندانی نداشته اند در دهه چهارم پیروزی انقلاب اسلامی دچار مشکل بزرگ شدهایم و به غیر از استقلال کشور و پیشرفت علوم و فنون در به سرانجام رسانیدن مطالبات شهروندان و تامین نیازهای کشور مندرج در بقیه بندهای اصل سوم به صورت رضایت بخش موفق نبوده ایم. ادامه این وضعیت برای کشور و نظام و ملت خطرناک است. بجای تعریفهای اغراق گونه و تملق، ایرادات را بازگو و راهکار ارایه شود. حاکمیت نیز نباید دلخوش این تعاریف و تمجیدهای سازمان یافته باشد. باید به مسئولین مربوطه و بویژه مراکز اطلاعاتی و امنیتی و قوه قضاییه تاکید نمایند تا با تدبیر و حلم و حوصله هزینه انتقاد که از نمادهای عالی نهی از منکر و امر به معروف می باشد را از بین برده و یا حداقل کاهش دهند تا دلسوزان ملک و ملت بدون ترس و واهمه عیوب را گفته تا بر طرف گردد. اگر عزیزانی گفتههای بالا را قبول ندارند با مراجعه به شبکههای مجازی و اعزام بازرسین مخفی بیطرف بین اقشار مختلف به سهولت واقعیت های موجود برایشان آشکار خواهد شد.