احسان اسقایی- گروه سیاسی
روز دوشنبه وزیر امور خارجه دستوری را مبنی بر تغییر ساختار وزرات خارجه ابلاغ کرد. دستوری که البته میتواند تحولات عمیقی را در وزرات خارجه ایجاد کند. هرچند دستگاه دیپلماسی ایران هنوز اولین سیاسات پرداز دیپلماسی در ایران است. به بهانه ابلاغ اخیر محمد جواد ظریف جهان اقتصاد با مهدی مطهرنیا کارشناس ارشد امور بین اتلملل به گفت و گو پرداخته که در ادامه میخوانید.
*روز گذشته وزیر امور خارجه از تغییر در ساختار وزارت خارجه خبر داد این تغییر با توجه به اینکه دستگاه سیاسات خارجی اصل و وزرات خارجی مجری این طرح های این دستگاست را چگونه ارزیابی میکنید؟
وزارت امور خارجه و سازمان دیپلماسی کشور با یکدیگر متفاوتند. اگر به بافت و ساختار سیاست در ایران توجه داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که دو مفهوم در سیاست خارجی را باید از هم جدا کرد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، داری دو بازوی وزرات خارجه و دستگاه دیپلماسی است. به بیان دقیقتر باید گفت که در بافت نظام جمهوری اسلامی ایران ساختارهای تو در تو و موازی وجود دارد. از این رو چالشهای فراروی دستگاه دیپلماسی در ایران مقدم بر ابر چالشهای موجود در سیاست خارجه است. به گونهای که تا ابر چالشهای دستگاه سیاست خارجی حل نشود چالشهای موجود در برابر وزرات خارجه ایران به سهولت و و با هزینه کم و منافع حداکثری حل نخواهد شد.
*دستگاه سیاست خارجه در ایران در مسیری متفاوت از وزرات خارجه حرکت میکند؟
دستگاه سیاست خارجه ایران در چارچوب نهادهای فرا دولتی عمل میکند. در نتیجه سیاست خارجی ایران محصول و خروجی دستگاه سیاست خارجی است. و وزرات خارجه مجری این سیاستهاست. با توجه به بافت موجود در درون این ساختارهاست که شکل و محتوای سیاست خارجی در ایران محتوا میپذیرد. از این رو تا تصمیم در ساختارها و بافتارهای پیچیده شده در این ساختارها گرفته نشود. سیاست خارجی ایران با نوعی اصطکاک درونی نهادهای تصمیم گیرنده و تصمیم ساز به همراه وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی ایران روبرو خواهد بود
*پس در ایران تصمیم اصلی را دستگاه وزرات خارجه میگیرد و وزرات خارجه مجری این تصمیمات است؟
این دستگاه سیاست خارجی ایران است که تصمیمهای عمده را در سیاست خارجی میگیرد و این تصمیم گیریها حتی در رفتارها و کنشهای سیاسیت خارجی وارد میشود. دستگاه دیپلماسی کشورمان بیش از این که مملوء از متخصصین دیپلماسی و روابط بین الملل و سیاست بینالملل باشد. تحت تاثیر سازمان و دستگاه سیاست خارجی است که بنیادها و بنیانهای تخصصی سیاسی را دارا نیستند.
+ در دولت گذشته آمریکا از پذیرش نقش منطقهای ایران سخن به میان میآمد و امروز تحلیلگران بر این باورند که آن پذیرش برای تجمیع نیروهای مخالف ایران درمنطقه به منظور فشارمنطقهای بر ایران صورت گرفت با این حساب دستگاه سیاست خارجی ایران هوشمندانه تر از وزارت خارجه عمل نکرده است؟
اعتقاد دارم که آمریکاییها علاقمند هستند که ما باشیم، قدرتمند هم باشیم. اما این قدرتمندی را در مقابل خود نمیپذیرند. آمریکا ایران درکنار خود در یکی از حساس ترین مناطق جغرافیایی تعریف کرده است تا با ایجاد قدرت در نوهارتلند(حد فاصل خلیج فارس و دریاچه عدن) زمینههایی را به وجود آورد تا با هم گنی و هم راهی با ابر قدرت باز مانده از جنگ جهانی دوم, زمینههای ایجاد هژمونی امنیتی درآسیا را فراهم سازد. آمریکا البته متاسفانه تشکیل یک جبهه جهانی با حضور ایران را بر ضد خود نمیپذیرد.
+ دستور العمل دیروز ظریف برای تغییر در معاونتهای وزرات خارجه تا چه اندازه میتواند به تقویت رویکرد اقتصادی وزرات خارجه بیانجامد
وزرات خارجه ایران مانند بسیاری از وزارت خانههای موجود کشور و سازمانها و بنگاه های وابسته به آنها حدود نیم قرن از تعارف موجود وگفتمانهای حاکم بر حرکت این دستگاهها و سازمانها دو است و دچار تاخیر شده است و چون تلاش نداشته که این تاخرها را حل کند، دچار عدم توازن با جامعه بینالمللی است. یک مورد مشابه در سیستم اقتصادی، سیستم بانکی موجود در ایران است. اکنون برجام بسیاری از مسائل حقوقی و قانونی عملیات بین بانکی برای بنک های جمهور اسلامی را حل کرده است اما بانکهای ایران در استاندادهای بین المللی نیستند و سامانه داخلی آنها دچار مشکلات بسیار زیاد است. در نتیجه بسیاری از بانکهای جهانی در هراس با بانکهای در ایران هستند. وزرات امورخارجه در کشورهای گوناگون در کشورهای گوناگون به دیپلماسی عمومی، اقتصادی؛ دفاعی، امنیتی و قضایی روی آورده اند اما ما هنوز در تعریف عملیاتی از اینگونههای دیپلماسی در بین تصمیم سازان و تصمیم گیران داخلی به وحدت نظر جدی نرسیده ایم. اگر چه این کار دیر شروع شده است اما باید ادامه یابد به شرط اینکه شروع آن با جنبههای ذهنی تعرف عملیاتی و عینی روبرو باشد. با حوا- حلوا کردن دهان شیرین نمیشود. در نتیجه اگر به دنبال دیپلماسی اقتصادی هستیم باید بدانیم تا وزرات خارجه به عنوان ستون فقرات دستگاه سیاست خارجی شناخته نشود؛ نمی تواند زمینههای گسترش دیپلماسی اقتصادی را به وجود آورد.