کدخبر: 54945
21:23
1395/12/02
مرد آرام شورای شهر زیر فشار اصول گرایان
مرد آرام شورای شهر زیر فشار اصول گرایان
میثم سعادت-گروه سیاسی
meysamseadat@gmail.com
احمد مسجدجامعی آرامترین عضو شورای شهر تهران است. همان یک سالی که ورزشکاران شورای شهر هنوز از قدرت چمران خبر نداشتند و ریاست شورای شهر به احمد مسجدجامعی رسید خیلیها انتظار داشتند که او به شهردار اصولگرا بتازد اما مرد آرام شورای شهر با این جنجالها میانهای نداشت. به آرامی میانداری کرد و سعی کرد شهر را اداره کند. در این سالها البته پیشنهاد به احمد مسجدجامعی برای قرار گرفتن در مسئولیتهای کلیدی کم نبوده است. حتی سید محمد خاتمی یک بار بعد از پیروزی روحانی در محفلی گفته بود که او بهترین فرد برای وزارت ارشاد است. اما چرخ گردون گذشت تا چندی قبل که خبر رسید مسجدجامعی به کتابخانه ملی میرود. جایی مناسب برای شخصیت او که سر و سامانی به وضعیت پژوهش و مطالعه در کشور بدهد. حتی استعفای او نوشته شد اما چمران یکی از بزرگترین اشتباهات زندگی خود را انجام داد و بررسی استعفا را عقب انداخت تا خبری از استعفا و گلایههای آرام او در رسانهها منتشر نشود. ناگهان شعلههای آتش پلاسکو را فرا گرفت. اولین کسی که به آنجا رسید و شاهد بی کفایتی نیروهای شهرداری بود همان احمد مسجد جامعی بود.
استعفا پس گرفته شد تا طوفان انتقاد از سوی حافظی و مسجدجامعی نثار شهردار تهران شود. قالیباف اما لبخند میزد و با رسانههای پرشمارش در قامت قهرمانی بود که با کلاه ایمنی دل به آتش زده است تا شخصا آتشنشانها را نجات دهد. شهردار تهران که به خاطر حادثه پلاسکو ناچار شده بود سفر تبلیغاتی و دیدار با روحانیون قم را لغو کند تلاش داشت از آتش پلاسکو برای انتخابات خود اعتبار و آبرو کسب کند و در این میان دلسوزانی چون مسجدجامعی در برابر او ایستاده بودند و از بیکفایتی فردی سخن میگفتند که بعد از یک دهه امپراطوری بر تهران، آسمان و زمین شهر را حراج کرده بود.
بهترین راه برای شهرداری، حمله به مسجدجامعی بود. پیش از این حافظی از قراردادهای میلیاردی شهرداری با یک خبرگزاری وابسته به سپاه خبر داده بود و حالا همین خبرگزاری نظامی-سیاسی پیشتاز حمله به احمد مسجدجامعی شده است. بهانه، مجوزهای ساختی بود که ظاهرا بدون ضابطه به شهروندان داده شده بود.
در شهرداری تهران آنقدر مجوز بیرویه برای ساخت و ساز صادر شده است که هر شهروندی را پیدا کنید یکی از اطرافیان او از این مجوزها گرفته است. مجوزهایی برای طبقات بیشتر و بیشتر، فروش زمین و آسمان برای تامین مخارج بیرویه آقای شهردار که عاشق تبلیغات و بیلبورد و رسانه است.
هر بار که بخواهند کسی را زمین بزنند در میان این مجوزها میگردند و یکی را به قول خودشان افشا میکنند. یک روز از عروس محمد حقانی میگویند و یک روز از همسر سرخو و یک روز از یک نفر با نام فامیلی مسجدجامعی که هنوز این خبرگزاریهای نظامی ارتباط او را با احمد مسجدجامعی ننوشتهاند.
در این میان هیچکس نمیپرسد چرا این مجوزها صادر شده است و تکلیف نه این دو سه خانه بلکه هزاران غول آجری که در اقصی نقاط شهر بالا رفتهاند تا کارمندان شهرداری بیشتر و بیشتر بشوند چه میشود؟ شاید شورای شهر بعدی فرصت مناسبی باشد تا مشخص شود اعضای فلان حزب که تمامی ارکان آن کارمند شهرداری بودند چه تعداد ساخت و ساز داشتند و شاید مجلس طرحی را تصویب کند که مشخص کند محل تأمین مالی ستادهای قالیباف در دهه اخیر کجا بوده است. مردم تشنه دانستن هستند. دانستن برای همه نه فقط یک خانه خاص برای مقاصد خاص برای تخریب مرد آرام شهر تهران.