رویا ایلکا بخش دوم مراسم رونمایی از دو جلد کتاب {نظام اقتصادی در اسلام} به قلم شهید بهشتی باحضور فرشاد مومنی اقتصاددان، یدالله دادگر معاون پژوهشی دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و سید محمد مطلبی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی در موسسه دین و اقتصاد برگزارشد. در بخش اول گزارش این نشست خواندیم که فرشاد مومنی با بیان اینکه یکی ازمحورهای مهم در ضرورت مرور جدی و عمیق آثار شهید بهشتی این است که ایشان جز معدود اسلام شناسان هستند که به اسلام به مثابه یک نظام حیات جمعی نگاه کردند ،گفت:در اصول روش شناختی ایشان با استناد به قرآن این گونه استنتاج روش شناختی شده است که انتظار خداوند از انسان های مسلمان از جمله این است که برای برپایی نظام آرمانی مورد نظر قرآن هرکس به توان خودش باید تلاش کند. به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد،مومنی در ادامه این نشست گفت: آیت الله شهید دکتر بهشتی در این زمینه تقریبا با بسیاری از اسلام شناسان وجه اشتراک دارند اما وجه تمایز ایشان با اکثریت اسلام شناسان این است که از مشاهده این فرمان یا این انتظار در قرآن، دلالت های روش شناختی استخراج کردند.پ وی تصریح کرد: به این معنا که، پس از این که این انتظار مسلم است و همه اسلام شناسان روی آن توافق دارند، ایشان می‌فرمایند: که دلالت روش شناختی این مسئله چیست، و در پاسخ می فرمایند: یک اسلام شناس دقیق به همان اندازه ای که در فرایند شناخت اسلام روی آن ارکان کلیدی دانایی، یعنی دانش چیستی، دانش چرایی و دانش کیستی تاکید دارد، ما باید سراغ آن رکن چهارم که نقش آن بسیار سرنوشت‌ساز از آن سه رکن دیگر دانایی است هم حرکت کنیم و آن هم دانش چگونگی است. از این منظر آیت الله شهید دکتر بهشتی در زمره اسلام شناسان ممتاز و منحصر به فرد قرار دارد. این اقتصاددان افزود: تمرکز روش شناختی شهید بهشتی بر روی دانش چگونگی پیشبرد اهداف اسلام و عینیت بخشی به جامعه آرمانی مورد نظر قرآن باعث شده است که ایشان به ویژه در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به هر اسلام‌شناس دیگری بیشتر در معرض سوال قرار داشته باشند. دلیل آن این است که ایشان روی دانش چگونگی کار کرده بودند در حالی که اکثریت قاطع اسلام شناسان ما خلع معرفتی جدی داشته‌اند و من از این تعبیر استفاده می کنم که اگر نظام آموزشی بر روی دانش چرایی، چیستی و کیستی متمرکز شود، حداکثر می تواند در برابر سوال هایی که متدینان از چنین اسلام شناسانی می کنند، دو گروه پاسخ عمده مطرح کند یا بگویند بلااشکال است یا احوط ترک است. وی با اشاره به اینکه ولی با آن پاسخ ها نمی شود یک نظم اجتماعی مبتنی بر اسلام بنا کرد،گفت: بنا کردن آن نظم بیش از هر چیزی  منوط و موکول است، به آن ذخیره دانش چگونگی و هرکس که آثار شهید بهشتی را با دقت خوانده باشد دائماً این تاملات مربوط به دانش چگونگی را در آثار ایشان مشاهده می‌کند و از این نظر شهید بهشتی جز اسلام شناسان مناسب فرد تاریخ معاصر ما قرار می گیرد.