چهارشنبه 05 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 75140 10:31 1396/10/04
مدیرعامل ذوب آهن اصفهان: مشکل ۱۰ هزار نیروی مازاد را با افزایش تولید حل می‌کنیم

مدیرعامل ذوب آهن اصفهان: مشکل ۱۰ هزار نیروی مازاد را با افزایش تولید حل می‌کنیم

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
مدیرعامل ذوب آهن اصفهان: مشکل ۱۰ هزار نیروی مازاد را با افزایش تولید حل می‌کنیم

مدیرعامل ذوب آهن اصفهان: مشکل ۱۰ هزار نیروی مازاد را با افزایش تولید حل می‌کنیم

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

خبرگزاری ایلنا نوشت: ذوب آهن اصفهان بخشی تفکیک ناپذیر از هویت صنعت ایران است. تاسیس این کارخانه در دهه چهل خورشیدی توسط اتحاد جماهیر شوروی بخشی از موفقیت دیپلماتیک ایران در دنیای دو قطبی آن روزگار بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ذوب آهن اصفهان به ایفای نقش موثر در دوران جنگ و دوران سازندگی پرداخت. یک دهه گذشته اما دوران ناخوشی ذوب آهن اصفهان بود. برداشت‌های تکلیفی از منابع این شرکت، تحمیل ۱۰ هزار پرسنل مازاد به ذوب آهن و سوء مدیریت در اداره آن ، ذوب آهن اصفهان را در سال‌های گذشته به مرز ورشکستگی پیش برد.

در دو سال گذشته اما با بازگشت مجدد احمد صادقی در راس مدیریت ذوب آهن اصفهان، این مجموعه در مسیری تازه گام نهاده و نشانه‌های بهبود نمایان شده است. باز پرداخت بخشی زیادی از بدهی‌های ذوب آهن، کاهش زیان انباشته و حرکت در مدار صعودی سود، بخشی از نشانه‌های امیدبخش بهبود در این شرکت است. امری که تاثیر خود را در قیمت سهام ذوب آهن اصفهان در بورس به عنوان دماسنج اقتصاد، گذشته است.

مهندس احمد صادقی، مدیرعامل باسابقه ذوب آهن اصفهان در آستانه پنجاه سالگی این شرکت در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگار اقتصادی ایلنا به تشریح آخرین وضعیت ذوب آهن اصفهان و اصلاحات صورت گرفته پرداخت.

مشروح این گفت‌وگو به شرح زیر است:

ذوب‌ آهن اصفهان در دوران پهلوی دوم ساخته شد و نتیجه دیپلماسی و تعامل خاص ایران در آن دوران با بلوک شرق است که سبب شد کارخانه‌های زیادی که شاخص‌ترین آنها ذوب آهن اصفهان بوده ساخته شود. اکنون با گذشت بیش از ۴۰ سال از آن دوران وضعیت این مجتمع تولیدی چگونه است؟

مذاکرات برای ساخت و تاسیس این شرکت در سال ۴۴ شروع شد و در سال ۱۳۵۰ به بهره‌برداری رسید ذوب‌آهن فراز و نشیب‌های زیادی داشته است و پیش از آنکه ساخت فاز دوم این کارخانه آغاز شود ما شاهد انقلاب بودیم که همین عامل باعث شد کارشناسان روس مجموعه را رها کنند و طرح‌های توسعه نیمه تمام بماند. به طور مثال سه فاز برای توسعه ذوب آهن و رسیدن به تولید ۸ میلیون تن پیش‌بینی شده بود. فاز اول ۶۰۰ هزار تن فاز دوم یک میلیون و نهصد هزار تن و فاز سوم به ۸ میلیون تن که بعد از انقلاب فاز دوم ۹ سال طول کشید تا تکمیل شود. پس از انقلاب مذاکراتی با روسیه و سایر شرکت‌‌های اروپایی انجام شد و سرانجام با استفاده از نیروهای داخلی فاز دوم را به اتمام رساندیم.

ما برای کوره بلند دوم از دانش یک شرکت آلمانی استفاده کردیم و در سال ۷۳ ظرفیت ذوب آهن به دو میلیون و ۷۰۰ هزار تن اسمی رسید. بعد از آن طرح صبا تعریف شد که هدف آن تولید ورق بود و یک قرارداد ۲٫۵ میلیون تنی بسته شد اما مدیران آن زمان وزارتخانه با توجه به وجود فولاد مبارکه گفتند این میزان تولید زیاد است و با ۷۰۰ هزار تن شروع کنیم.

سرانجام تصمیماتی در آن زمان گرفته شد که منشا مشکلات امروز ذوب آهن ناشی از همان تصمیم‌هاست.

در آن زمان به اسم توازن ذوب آهن، طرحی به نام صبا تعریف شد. یعنی اینکه اجزای کارخانه و ظرفیت‌ها با هم بخواند. البته پیش از طرح صبا این توازن وجود داشت اما با اضافه شدن کوره بلند سوم این توازن به هم ریخت و اکنون با اتمام طرح صبا کوره سوم ما اضافه است و عملا توازن نداریم.

روال کشور ما اینطور است که مدیریت‌ها زود تغییر می‌کند. ما مدیرانی داشتیم که ۹ ماه یا یک سال مدیریت کرده‌اند. امروز از لحاظ بالانس تولید مشکل داریم و سرمایه گذاری که برای طرح توازن انجام دادیم عملا بدون استفاده مانده است. مجوزهای جدیدی اخذ کردیم تا دوباره این توازن را برقرار کنیم. امروز ظرفیت فولادسازی ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تن و چدن ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تن است و عملا امکان این را داریم که در شرایط فعلی تولید هر دو محصول را به میزان دو میلیون ۷۰۰ هزار تن برسانیم. البته اینکه چرا تا به امروز این اتفاق رخ نداده دلایل خاص خودش را دارد.

اما با اضافه کردن کانورتر چهارم، توازن برقرار می‌شود و به ظرفیت ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تن خواهیم رسید. مشکلی که امروز ما داریم بدهی‌های انباشته است.

منشأ این بدهی‌های انباشته چیست؟

یکی از آنها اجرای طرح توازن و به تولید نرسیدن آن است. یک سرمایه‌گذاری عظیم صورت گرفته اما به نتیجه نرسیده است. از طرف دیگر ما دو حادثه داشتیم ، واحد کک سازی از مدار خارج می‌شود و ما مجبور به واردات این کالا می‌شویم آن هم در زمانی که کک بالاترین قیمت را داشته است.

ما برای تامین این مواد اولیه مجبور به استقراض شدیم. از طرف دیگر رکود به بازار حاکم شد و همین باعث شد بدهی‌های ذوب آهن افزایش پیدا کند. البته خود ما این توان را داریم که این بدهی‌ها را تسویه کنیم و اینطور نیست که نیازمند کمک دولت باشیم اما برای این موضوع به ۱۰ سال زمان داریم. این درحالی است که فلان مجتمعی که در ذوب آهن سرمایه‌گذاری کرده است تحمل ۱۰ سال صبر را ندارد و سود سهامش را می‌خواهد. کارخانه الان به مرز سوددهی رسیده و با رسیدن به ظرفیت ۳ میلیون تن به راحتی می‌توان بدهی‌ها را در بلند مدت تصفیه کرد.

اگر امروز بخواهیم مشکلات ذوب آهن را اولویت‌بندی کنیم چه مواردی اولویت دارد؟

در حال حاضر این مجموعه وضعیت خوبی دارد و شیب ما صعودی شده و در حال عبور از نقطه زیان است. مهم‌ترین وظایف ما حفظ منافع سهامداران است و امیدواریم سال آینده کاملا مثبت شویم. یکسری اقدامات از قبیل صرفه‌جویی، کار زیادتر و از خودگذشتگی همکاران سبب شده که ما از نقطه صفر عبور کنیم و اکنون به وضعیت سال ۹۱ برگشته‌ایم. به طور مثال نیاز بود که یک شرکت خارجی بیاید و کار ریخته‌گری را انجام بدهد اما ما توانستیم خودمان این کار را انجام دهیم. این قبیل بومی‌سازی‌ها زیاد انجام شده که همه را به صورت یک کتابچه در آوردیم.

وضعیت هزینه‌های سربار به چه شکل است؟ الان تناسبی با میزان تولید دارد؟

متاسفانه خیر. اکنون با انباشت نیروی انسانی مواجه هستیم. ما طی دو سال چالش سنگین با همکاران داخل کارخانه، چارت سازمانی را به شش هزار و ۷۰۰ نفر رساندیم ولی الان بیش از ۱۴ هزار نیرو داریم. در حالی که وقتی من مدیریت را به عهده گرفتم این تعداد بیش از ۱۶ هزار نفر بود یعنی ۱۰ هزار نفر در دولت نهم و دهم به ما تحمیل شدند.

ذوب آهن در سال‌های ۶۷-۶۸ نزدیک به ۳۲ هزار نیرو داشت که من در آن ایام آن را به ۱۳ هزار نفر رساندم و مدیران بعد از من نیز آنرا به ۶ هزار نفر رساندند. اما در دولت احمدی‌نژاد ۱۰ هزار نفر نیروی جدید به ذوب آهن تحمیل شد.

در واقع ما باید ماهانه یک هزار و ۶۶۰ تریلی آهن بفروشیم که بتوانیم فقط خالص یا پایه حقوق پرسنل را پرداخت کنیم. البته اینها کارگرهایی بودند که کارهای خدماتی به صورت پیمانی انجام می‌دادند و ناگهان دستور آمد که همه آنها استخدام شوند.

این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته برای تولید هر یک میلیون تن فولاد، هزار نفر مشغول به کار هستند که این رقم در ایران هفت برابر است.

با توجه به روند صعودی سوددهی ذوب آهن، چه زمانی مجموعه می‌تواند منابع و مصارف را به تعادل برساند؟

در حال حاضر این دو باهم برابر شده است و به نفع منابع در حرکت هستیم. در سال گذشته و امسال بدهی‌‌های خود را بسیار کاهش دادیم و بدهی به برخی معادن را صفر کردیم. ما طرح ریل راه آهن را اجرایی کردیم اما مشکل اینجاست که راه آهن پول نقد برای پرداخت ندارد چون سازمان مدیریت بودجه در اختیار آنها قرار نداده است. این در حالی است که راه آهن فاینانس ۵ ساله دارد اما نقدینگی ندارد از طرف دیگر ما نیز توان مالی نداریم که ۵ سال صبر کنیم.

آخرین پیشنهاد راه آهن این بوده که من با شرکت جیندار هند قرارداد می‌بندم شما شمش را از این شرکت بگیرید و آن را ریل کنید به ما بدهید. البته ما این پیشنهاد را رد نکردیم و اگر به این نتیجه برسیم که شرکت هندی اجرت ما را نقدی می‌دهد و پولش را ۵ ساله از راه آهن می‌گیرد که این روش خوبی است.

وضعیت بازار صادراتی ذوب آهن چطور است؟

ما با گرفتن استاندارد کرسک انگلستان بازار خوبی داریم و فکر می‌کنم صادرات ما در پایان امسال به بیش از یک میلیون تن برسد. پیش از این بازار ما افغانستان و عراق بود اما الان ۱۴ کشور دیگر اضافه شده است. تا به امروز ۸۷۰ هزار تن صادرات داشته ایم و تا یک میلیون تن نیز قرارداد بسته شده است.

در دولت یازدهم وزارت صنعت تاکید زیادی برای همکاری با شرکت‌های خارجی داشت آیا در ذوب آهن نیز چنین اتفاقی رخ داده است؟

در بخش‌هایی ما در حال انجام این امر هستیم اما اگر منظورتان مانند قراردادهای جوینت ونچر شرکت‌های خودروساز است، خیر این عملی نیست چون علاوه بر تکنولوژی، مسائل آب و حمل و نقل گران امکان این امر را گرفته است. ما امروز ذغال سنگ را از خارج وارد می‌کنیم و سنگ آهن هم به سختی تهیه می‌کنیم چون معادن داخلی تمایل دارند به خارج، صادر کنند. حتی ما حاضریم به قیمت صادراتی سنگ آهن را بخریم اما به ما نمی‌فروشند زیرا فروشندگان ترجیح می‌دهند پول حاصل از فروش را در خارج از کشور نگهداری کنند و دلایل خاص خودشان را دارند.

خرید ارزی شما چگونه است؟

عمده مصرف ارزی ما ذغال سنگ و قطعات یدکی است که نزدیک به ۱۸۰ میلیون دلار است که همه را خودمان تامین می‌کنیم.

آیا ذوب آهن خود را با قواعد حسابداری و مالی IFRS به روز کرده است؟ ساختار مالی در مجموعه چگونه است؟

ساختار مالی از لحاظ تنظیم سود و زیان کارخانه و اصلاح ساختار برای استفاده حداکثری از پتانسیل موجود انجام شده است. البته می‌شود آن را مطلوب‌تر کرد. تا چندی پیش سرمایه در گردش وضعیت نامناسبی داشت و در واقع پول نقد نداشتیم و به تامین‌کنندگان بدهکار بودیم که این امر به تدریج در حال اصلاح شدن است.

بحث دیگر استانداردهای حسابداری است. ما برای اجرای بهتر استانداردهای مالی و حسابداری داریم در حال مذاکره با حسابرس هستیم که این اصلاحات انجام شود.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |