چهارشنبه 05 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 42396 17:43 1395/07/25
مدگرایی با استاندارد

مدگرایی با استاندارد

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
مدگرایی با استاندارد

مدگرایی با استاندارد

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

به بهانه روز جهانی استاندارد

اسماعیل شایسته-سرممیز ثبت شده بین‌المللی-معمولاً هدایت و حرکت دادن سازمان از وضع موجود به وضعیتی مطلوب‌تر، از زمینه‌های رایج و جالب کارکردهای مدیریت و به‌کارگیری استاندارد در سازمان‌ها‌ می‌باشد. امروزه در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، مدیران بنگاه‌های اقتصادی قدیمی یا سازمان‌های نوپا، دغدغه بیشتری نسبت به مدیریت و بهبود دارند و همین امر سبب شده تا تغییر یا سرعت حرکت در آن‌ها افزایش قابل توجهی داشته باشد. یکی از جنبه‌های مهم و قابل توجه برای مدیران ایرانی، مبحث قدیمی اولویت و اهمیت شور حرکت و شعور آن است و این موضوع اتفاقی است که برای تمامی سازمان‌ها و همه وظایف مدیریتی ممکن است رخ دهد و آن عبارت از یک علاقه یا کارکرد مدیریتی است که برای دوره‌ای مشخص و با شور زائدالوصفی در یک سازمان بروز‌ می‌نماید و بعد از مدتی بدون هیچ دستاورد قابل توجهی فرو می‌نشیند. جالب است که این مدهای گذرا، اغلب از تجربه‌های موفق بین‌المللی هستند که در بنگاه‌های دیگر به شکل مد روز بودن بروز ناموفق دارند. توجه به لزوم جلب رضایت مشتری به عنوان رکن اصلی بقای سازمانی، چند صباحی است که در کشور ما فراگیر و به آن توجه خاصی شده است. کلیه مدیران صنایع که بقای خود را در عرصه پر شتاب فعلی فقط و فقط از این راه محقق‌ می‌بینند با سرعت فزاینده‌ای شروع به رقابتی سخت و نفس‌گیر کرده‌اند. این رقابت سال‌ها است که در کشورهای توسعه یافته آغاز شده است اما در کشور ما بدلیل دولتی بودن بدنه اقتصاد کشورمان و نیز ساختار دیوان‌سالارانه حاکم بر آن و مهم‌تر از همه انحصاری بودن خدمات/ تولیدات خاص سازمان‌های دولتی، این رویکرد با تاخیر آغاز شده است. تمامی این اقدامات در سایه یک ضرورت اساسی و شاید دیر کشف شده پدیدار شده‌اند و آن نیز درک و باور خواسته‌های مشتری است. بی‌شک مهم‌‌ترین چیزی که‌ می‌تواند رضایت مشتری را بنحوی مطلوبتر جلب کند در اولین بررسی، کیفیت است که البته این تنها خواسته مشتری نیست. قدر مسلم تجربه‌‌ها نشان‌ می‌دهد که بدون توجه به یک سری الزامات فرهنگی در پیاده سازی ابزارهای کیفیتی و مدیریتی با مشکل اساسی مواجه خواهیم شد یا اینکه بازده و نتیجه مورد نظر از پیاده‌سازی این استانداردها به حداقل خواهد رسید. لازم به توضیح است به‌کارگیری یا اخذ گواهینامه‌های متعدد بدون بهره‌گیری از الزامات آموزنده آن‌ها، نه تنها هیچ دردی از سازمان را دوا نمی‌کند بلکه سبب‌ می‌شود انرژی کارکنان و منابع مالی مجموعه هدر رفته و هیچ دستاورد بارزی جز حجمی از مستندات بی فایده به جا نماند. لذا انتخاب استانداردهای مدیریتی صرفاً بدلیل چشم و هم چشمی‌های رقابتی و مدگرایی، راهگشا نخواهد بود و باید به ضرورت اجرای آن‌ها به عنوان یک تصمیم استراتژیک توجه نمود. در این بین برای اثربخشی این سیستم‌ها، ضروری است پیش از هر اقدام، موانع فرهنگی و هم‌چنین فقدان دانش و آگاهی در این حوزه را از بین برد. بدون وجود این حداقل‌‌ها و هم‌چنین زیرساخت‌های لازم، اجرای این سیستم‌‌ها عقیم خواهد ماند. بنابراین سازمان‌های پیشرویی که‌ می‌خواهند وجود سیستم‌های مدیریتی را در سازمان خود اثبات کنند باید پیش از هر چیزی برای سیستم‌های مدیریت کیفیت اولویت قایل شوند. معمولاً دستیابی به کیفیت در محیط‌های تجاری و تولیدی کار ساده‌ای نیست و نیز در اغلب موارد توجه کافی نسبت به این امر مبذول نمی‌گردد. لذا ضرورت بهره‌گیری از روش‌های مدیریتی و مهندسی‌ می‌تواند در دستیابی به این موضوع مهم سازمان را یاری نماید. متاسفانه در ایران اغلب مدیران سازمان‌‌ها بدون بررسی شرایط اولیه، تامین منابع و زیرساخت‌های لازم، ارتقاء فرهنگ سازمانی و بررسی میزان آمادگی سازمان در پذیرش این‌گونه سیستم ها، بعضاً تنها با یک رویکرد غیر اجرایی بدنبال اخذ استانداردها رفته و استقرار صحیح یک استاندارد را از اولویت‌های خود خارج‌ می‌نماید. در تاریخ کیفیت بارها‌ می‌خوانده‌ایم فلان شرکت ژاپنی در مدت ۵۰ سال از سیستم کیفیت به مدیریت کیفیت رسیده است و در نهایت به شکل امروزی در آمده‌اند. حال در سازمان‌هایی که هنوز کنترل کیفیت برای آن‌ها به صورت کامل جا نیفتاده است، ما توقع داریم سیستم مدیریت کیفیت را نهادینه کنیم. در دنیای امروز فرصتی برای سعی و خطا نیست. لذا همواره باید به دنبال یافتن راه‌حل‌های کارا و سودمند برای جلب رضایت مشتری بود تا بتوان در بازارهای جهانی حضور یافت. در هر شکل برای موفق شدن در این عرصه چاره‌ای جز پرداختن به کیفیت وجود ندارد. با گذشت زمان کیفیت بعنوان عامل اصلی در تصمیم‌گیری مشتریان در ارزیابی محصول یا خدمات استفاده‌ می‌شود. این پدیده در همه جا بدون توجه به این‌که مصرف کننده یک فرد یا سازمان باشد مشاهده‌ می‌گردد. در نتیجه کیفیت یک عامل کلیدی جهت دستیابی به موفقیت‌های تجاری، رشد و جایگاه رقابتی بهتر محسوب‌ می‌شود. سازمان‌هایی که از کیفیت به عنوان استراتژی تجاری (نه اجبار یا الگوی فانتزی) استفاده‌ می‌کنند و از برنامه‌های بهبود کیفیت موثری نیز برخوردار هستند بازده مالی خوبی را تجربه‌ می‌نمایند و‌ می‌توانند برتری خوبی نسبت به رقبای خود داشته باشند. بارها شنیده‌ایم که مهمترین مساله در تمامی سازمان‌ها این است که تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. مواردی که در زمان حاضر اکثر سازمان‌های ما را تهدید‌ می‌کنند عبارتند از کمبود نقدینگی، آینده نامطمئن در صنعت کشور و در نهایت عدم وجود زیرساخت‌های علمی کافی. فروید‌ می‌گوید: لازم نیست تنها بدنبال این باشیم که نیازهای بشری را پاسخی دهیم، گاه‌ می‌توان نیازهایی را ایجاد کرد و بعد دیگران را وادار کرد این نیازها را پاسخ دهند. حال اگر این جمله را در نظر بگیریم‌ می‌توان این‌گونه اندیشید که چه خوب بود با ایجاد نیاز در سازمان‌‌ها در جهت ارتقاء کیفی و فهماندن این مورد که تمامی سازمان‌‌ها نه به جهت الزام مشتریان، یا چشم و هم چشمی و نظایر آن بلکه در جهت وارد شدن به عصر جدید جهانی نیاز به ارتقای کیفی دارند، کار آغاز‌ می‌شد که خود البته این موضوع کار بسیار پیچیده‌ای است. به راستی کدام نمونه عملی را به مدیران نشان داده‌ایم که بدانند و بفهمند که استاندارد سیستم مدیریت کیفیت یعنی ایجاد تعادلی در سازمان، یعنی ایجاد کیفیت در سازمان!؟ به راستی اگر آماری از شرکت‌های دارای گواهینامه بگیریم متوجه خواهیم شد چقدر به اهداف که مد نظر بوده است نزدیک شده‌ایم!؟ ولی باز هم دیر نیست! به امید روزی که تمامی سازمان‌‌ها در راه جهانی شدن گام بر دارند و با یک رویکرد استراتژیک قوی و مناسب، کیفیت را رکن کار خود قرار دهند و به سمت استانداردسازی گام بلندتر بر دارند.      


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |