میثم سعادت-گروه سیاسی یک سال پیش در چنین روزهایی اصولگرایان در حال بالا و پایین کردن گزینه های خود برای انتخابات ریاست جمهوری بودند. اسامی زیادی روی میز آنها بود. از حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش احمدی نژاد تا اسفندیار رحیم مشایی و فتاح رئیس کمیته امداد و عزت الله ضرغامی که افتخار حضور در کابینه احمدی نژاد را نداشت اما در صدا و سیما به او خدمت کرده بود و خود را سخنگوی جریان سوم تیر می داتست و حتی مهرداد بذرپاش. در واقع هر کس در دولت احمدی نژاد به نوایی رسیده بود و دولت اعتدال نان او را قطع کرده بود به این نتیجه رسیده بودند که به صحنه بیایند و کار را از دست حسن روحانی پس بگیرند. در واقع بیشتر این افراد در سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد این گمان را داشتند که آنچه محمود کرده است کاری دشوار نیست. پس صف نامزدهای اصولگرا روز به روز بیشتر شد تا در نهایت عقلای قوم جمع شوند و بگویند این همه نامزد برای یک صندلی زیاد است. هشدار دهند که اتفاق ۹۲ تکرار شود و عقلانیت را جایگزین رقابت کنند. در نهایت اسم عقلانیت شد «جمنا» در واقع آن زمان کسی نمی دانست که عمر اکبر هاشمی رفسنجانی چند صباح دیگر به سر می آید. با این حال رویا برای اصولگرایان فراوان بود. می خواستند ابراهیم رئیسی را برای مسئولیت های سنگین آماده کنند. وقتی بعد از وفات هاشمی، برای ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام کسی به سراغ رئیسی نرفت، اصولگرایان فهمیدند برای تبدیل کردن رئیسی به عنوان یکی از سران نظام نیاز به مقبولیت عمومی نیز دارند و قوی ترین پهلوان خود را به میدان آوردند. باز هم در آن زمان کسی نمی دانست که ساختمان پلاسکو فرو خواهد ریخت و شهرداری قالیباف بیش از گذشته مورد انتقاد شبکه های اجتماعی قرار گرفت. قالیباف مردی بود که سه بار قصد حضور در انتخابات را داشت و یک بار چهارم و بار دیگر دوم شده بود و سال ۸۸ به فرمان بزرگان گوش داده بود و رقیب اصولگرایان نشده بود. این بار هم سردار به صحنه آمد. اما این بار نیز به فرمانی کنار رفت تا ابراهیم رئیسی بی رقیب مقابل حسن روحانی قرار بگیرد. یک سال پیش رئیسی و قالیباف ذخیره اصولگرایان بودند برای عبور از سختی تحمل حسن روحانی. هر دوی آنها اما روز گذشته به کربلا رفتند. می گویند مردم به آنها طعنه زدند و انتقاد کردند. یکی از رئیسی انتقاد کرده چرا با تتلو رای جمع کرده و دیگری فریاد رفع حصر سر داده است. قالیباف اما در سکوتی بیش از رئیسی به کربلا رفته است. او که سال قبل بودجه شهرداری را به پای زائران و مسافران کربلا می ریخت تا اعتبار بخرد چند ماهی است ساکت شده است و فقط نزدیکان او مدام زمزمه می کنند امروز و فردا مسئولیت ارگانی مهم بر عهده سردار قرار خواهد گرفت. سردار اما منتظر است. با حسرت کنفرانس خبری محمدعلی نجفی را نگاه می کند و به دوازه سالی فکر می کند که حتی یکبار هم حاضر نشد مقابل خبرنگاران قرار بگیرد. به شهرداری فکر می کند که برای حفظ جان شهروندان مانع فعالیت خط مترو شده است. به شهری فکر می کند که آزادتر نفس می کشد. قالیباف نگران است که دوره او تمام شده باشد. به خصوص اینکه گفته بود سه میلیون تومان بیشتر پس انداز ندارد....