ماجرای عموهای فیتیلهای هرچند موجبات سرباز کردن یک زخم تاریخی را فراهم ساخت، ناراحتی و آزردگی گروه کثیری از هموطنانمان را فراهم آورد، و مشکلاتی برای بازیگران و مسؤولان امر به دنبال داشت، بااینحال موجب شد تذکری مجدد به متولیان امر و همه کسانی که باید فکری و تدبیری به کار گیرند، دادهشود. متأسفانه شیوه نادرست و ناکارآمد ما در اینگونه موارد، این است که با پاککردن صورت مسأله و به فراموشی سپردن تدریجی آن، به خیال خود مشکل را حل میکنیم، و تا مدتی خیالمان از بابت آن راحت میشود. غافل از این که آن مشکل به قوت خود باقی است.
بهنظرمن نکات زیر درباب این ماجرا ارزش تأمل و بررسی بیشتر دارند:
۱ – برخی از افرادی که طی این چند روز قلم به دست گرفته و به اظهارنظر درباب موضوع پرداختند، از "حساسیت بیش از حد" هموطنان آذری سخن گفتهبودند، و این که با همه اقوام شوخی میشود و اتفاقی نمیافتد.
ازاینرو، همه کسانی را که طی این چند روز توصیه به خویشتنداری کرده، و از هموطنان آذریمان گله کردند که: "چرا زود عصبانی میشوید؟"، به بازخوانی نوشتهها و توصیههایشان در فضایی منصفانه و بهدور از شتابزدگی فرامیخوانم.
۲ – برخی از اظهارنظرکنندگان، به این نکته اشاره کردهبودند که عاملان این "شوخی توهینآمیز" آذری بودند. این استناد و استدلال به دو شکل بهکار گرفتهمیشد: اول این که شوخی عموهای فیتیلهای توهینآمیز نبود، زیرا که اگر چنین قصدی درکار بود، خود آذریها بانی این شوخی نمیشدند. دوم این که اگر گلایه و اعتراضی هم باید شکل میگرفت، مخاطب خود آذریها هستند و نه کسی دیگر. به بیان دیگر خودتان با خودتان شوخی و توهین میکنید و دیگران را مقصر میدانید!
این استدلال هم به نظر من مبنای منطقی ندارد. اعتراض هموطنان آذریمان به یک پرونده خاص مانند برنامه فتیله نبود و نیست. بلکه آنچه مورداعتراض است، یک جریان چند دهساله است که در سایه بیتوجهی مسؤولان و متولیان امر و بزرگان فرهنگ این مرز و بوم شدت گرفته، و زخمی عمیق بر پیکره وحدت ملیمان وارد آوردهاست. درباب برنامه مذکور هم به نظر من سهم عموها در این تقصیر بسیار کوچکتر از سایر عوامل، و در نتیجه قابلاغماض بلکه واجبالاغماض است؛ که در این باب توضیح خواهمداد.
۳ – چند نفر از هنرمندان و اهل قلم و ... حرکتی را آغاز کردند با این شعار که : با من شوخی کنید". هرچند نیت همه این هموطنان بیتردید خیر بوده، اما روشی نادرست را انتخاب کردند. بهراستی معنی این حرکت چیست؟ آیا میخواهند بگویند با افراد بیجنبه شوخی نکنید؟! آیا خود این اقدام توهینآمیز نیست؟! شما چه تصویر و تصوّری از شوخی گزنده و توهین قومی دارید؟ چگونه میتوانید حال فردی را درک کنید که به ناحق موردتوهین و استهزای
طولانیمدت قرار گرفته، و شوخیهای گزنده را نه از زبان اراذل و اوباش خیابانی، بلکه حتی در محیطهای فرهنگی و از زبان کسانی که ادعای روشنفکری دروغینشان گوش فلک را کر میکند، شنیدهاست؟ چگونه خود را در مقام قضاوت خودخوانده مینشانید که: "اینگونه شوخیها جای ناراحتی ندارد! جنبه داشتهباشید و به جای ناراحتشدن، بخندید!"
به نظر من توهین مستتر در این حرکت که البته نیتی خیرخواهانه داشت، دست کمی از توهین برنامه فیتیله نداشت و ندارد.
۴ – شوخیها و توهینهای قومیتی در شرایط فعلی کشور مورد سوءاستفاده دشمنان وحدت و انسجام ملی کشور قرار میگیرند. این حقیقت را هیچکس انکار نمیکند. بااینحال کسی هم به فکر کند کردن حربه دشمنان وحدت ملی کشور نیست! آیا میتوان از دشمن انتظار داشت از خیر بهرهبرداری از این فرصت بینظیر تاریخی بگذرد؟! این اقتضای طبیعت دشمنان است که نیش بزنند. باید به جای انتقاد از بدخواهان و دشمنان ایران، از دوستانی نادان انتقاد کنیم که با بیتوجهی به یک اصل مسلم (ضرورت جلوگیری اکید از توهینهای قومیتی) یا از هموطنان آزردهخاطرمان گله میکنند که چرا ناراحت شده و بهانه دست بدخواهان میدهند، یا از دشمن انتقاد میکنند که دشمنی میکند! اما به این نمیاندیشند که چه کسانی از سر بیتدبیری پاس گل به دشمنان و بدخواهان ایران میدهند.
۵ – در پرونده شوخی نسنجیدهای که نقطه شروع ماجرا شد، عموهای فتیلهای بخش بسیار کوچکی از تقصیر را بر عهده داشتند. برخورد خشن و خشمگینانه با آنها چندان قابلدفاع نیست، و البته خلاصه کردن عوامل ماجرا به آنان هم، منطقی به نظر نمیرسد. به این دلیل باید مقدماتی فراهم شود که تیم عموهای فتیلهای کارشان را ادامه دهند، و ماجرا ختم به خیر شود.
البته به نظر من، خطای مسؤولان سیما بسیار بزرگتر و قابلتأمل است. به نظر میرسد حساسیت و دقت متولیان امر درباب حفظ وحدت ملی و جلوگیری از طرح مطالبی که میتواند آب به آسیاب دشمن بریزد، هرگز به پای میزان حساسیت به وسایل موسیقی یا فلان پوشش و لباس از جمله شلوار جین یا کراوات نمیرسد. بهبیاندیگر، اولویتبندی مسؤولان سیما بیشتر از آنکه با رعایت و عنایت به منافع بلندمدت ملی شکل بگیرد، به خواستها و سلیقههای محدود جناحی توجه دارد.
۶ – بالاخره روزی باید امر وحدت ملی برایمان اهمیت و اولویت بیابد. روزی باید متولیان امر سیاستها و برنامههایشان را با عنایت به معیار تقویت وحدت ملی بسنجند و برگزینند، و دلمشغولیها و دغدغههای دیگرشان را به این هدف مهم تاریخی ترجیح ندهند.
[caption id="attachment_19481" align="alignright" width="243"] ناصر ذاکری کارشناس ارشد اقتصاد کلان naser.zakeri@jahaneghtesad.com[/caption]بهراستی برای بستن پرونده شوخیهای توهینآمیز قومی چه باید کرد؟ آیا باید منفعلانه کنار ایستاد تا اقدامات تحریکآمیز دوستان نادان موجبات آزردگی گروهی از هموطنان را فراهم آورد و حربه کینهتوزان بدخواه را تیز بکند؟ در کدام کشور با اقوام مختلف چنین برخوردی میشود؟
به نظر من، باید بزرگان و خردمندان جامعه وارد میدان شوند و سردمدار جریانی شوند که تعاملی سازنده و شورآفرین بین اقوام ایرانی را پدید بیاورد، و گفتمانی را گسترش دهد که برگ توهینهای قومیتی را یکباره از کتاب تاریخ این سرزمین برکنده، مچاله کرده، و به عمق زبالهدانی تاریخ میافکند، و آن را همچون واقعهای نحس و نامبارک از حافظه جمعی ملت پاک میکند. همانگونه که در جوامعی که برای سالیان طولانی گرفتار آفت تبعیض نژادی بودهاند، عقلای قوم وارد میدان شده و تمهیداتی برای پاکسازی فرهنگ و ادبیات رایج از الفاظی که بار نژادپرستانه دارد، بهکار گرفتهاند. تعریف جرم در محدوده مسائل قومیتی و ممنوع ساختن استفاده از الفاظ و القاب و عناویتی که نفرت قومی را دامن میزند، دیگر یک ضرورت انکارناپذیر است، و دیر یا زود باید در اولویت کاری متولیان امر قرار گیرد و به دلمشغولی آنان مبدل شود.
نگرانی من از این است که طبق معمول مقامات و مسؤولان امر به آتشی که زیر خاکستر است و منتظر تحریک مجدد، اعتنایی نکرده، و سادهاندیشانه موضوع را حلشده تلقی کنند.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه