چهارشنبه 05 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 36786 15:25 1395/05/02
عودلاجان جان می‌گیرد؟

عودلاجان جان می‌گیرد؟

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
عودلاجان جان می‌گیرد؟

عودلاجان جان می‌گیرد؟

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا امامی فرد-اگر اهل گشت و گذار و یا خرید در بازار بزرگ تهران باشید مکان های تاریخی فوق العاده ای را پیدا می‌کنید. مکان هایی که گرد فراموشی بر پیکر بسیاری از آن‌ها نشسته است. .یکی از این مکان های تاریخی که بسیار مظلوم واقع شده بازارچه عودلاجان است. .بازارچه‌ای که اکنون مریض است و مشخص نیست کی درمان شود .مسوول این بیماری یک شخص یا یک ارگان خاص نیست .خیلی ها تقصیر دارند.از خود کسبه بگیرید تا میراث فرهنگی همه و همه مقصرند.گرچه از زاویه ای همه هم حق دارند. اما شاید می توان تقصیر اصلی را گردن کسبه ای انداخت که ترسیده اند و قدرت ریسک ندارند. اما میراث فرهنگی و شهرداری هم بی تقصیر نیستند. سال ۱۳۹۰ بود که بازسازی این بازارچه قدیمی که در زمان نه چندان دور محل زندگی و کسب کار کلیمیان بوده است شروع شد. بنا به درخواسب کسبه و اهالی آن منطقه که از شرایط موجود ناراضی بودند درخواستی داده شد تا آنجا هم مانند بازارچه مروی بازسازی شود و طبق قرار داد قرار شد بازسازی ابتدا در بازرچه شروع شود و بعد در کوچه های اطراف ادامه پیدا کند. اکثر کسبه بازارچه متنی را امضا کرده بودند که در آن از شرایط بد بازارچه گله کرده بودند و از دزدی ها،معتادان؛نبود فضای خوب کسب و کار شکایت داشتند و خودشان راضی به تغییر شغل بودند به شرط آنکه بازسازی صورت بگیرد و یک بازارچه سنتی در این مکان احداث شود .شهرداری و میراث فرهنگی تصمیم گرفتند که بازسازی را انجام دهند و ابتدا از سقفها شروع کردند.مشکل از آنجایی شروع شد که مرمت بازارچه بیش از حد طول کشید. بسیاری از مغازه ها بستند و رفتند. مدتی بعد از بازسازی سقف،کف سازی شکل گرفت و تقریبا کار بازارچه بعد از چهار سال که مدت زمان زیادی بود بالاخره به اتمام رسید. اما در طی این چهار سال اتفاقاتی افتاده بود.تردد مردم در آن بسیار بسیار کم شده بود و به یک بازارچه خلوت تبدیل شده بود. تعداد معتادان روز به روز زیاد شده بود و چند دلیل اصلی داشت که می توان به دو مورد اشاره کرد.داشتن سقف و مهیا شدن مکانی مناسب در زمستان برای در امان بودن از برف و باران و نبود کسبه که از این اتفاق جلوگیری کنند. اوضاع بازارچه به حدی رسیده بود که با عبور از بازارچه می توانستید از نزدیک شاهد تزریق و استعمال مواد مخدر و یا خرید و فروش مواد در بازارچه باشید.شهرداری به کمک نیروی انتظامی وارد عمل شد و در یک حرکت ضربتی اکثر معتادان را از محله عودلاجان پاکسازی کرد.ا ما هیات امنا و کسبه به این اکتفا نکردند  و برای امنیت بیشتر یک نگهبان شبانه برای بازارچه استخدام کردند .عودلاجان حالا بازارچه ای شده با درهای چوبی مانند حجره های قدیمی و داشتن یک چراغ روشنایی در بالای هر طاق. اتحادیه صنایع دستی وارد عمل شد و این قول را داد تا آنجا را به عنوان یک بازارچه صنایع دستی افتتاح کند.پنج مغازه صنایع دستی باز شد که از آن تعداد طی چند ماه دو مغازه به علت نداشتن تردد و عدم فروش کافی بسته شد.این اتفاق که برخی مقصر اصلی آن را اتحادیه صنایع دستی می‌دانند باعث شد تا کسبه کمی بترسند. ترس از این بابت که صنایع دستی شغلی نیست که بتوان از آن کسب درآمد کافی کرد. کمی حق داشتند اما تا جایی هم بی انصافی بود چون قطعا باید چندین مغازه باز میشد و اطلاع رسانی می‌شد و حداقل یکسال به همین منوال ادامه داشت بعد از آن بازخورد به طور نسبتا دقیقی مشخص می شد.طی پیگیری هایی که توسط هیات امنای بازارچه صورت گرفت رای کمیسیون ماده پنج توسط شهرداری تهران ابلاغ شد.طبق این کمیسیون همه مشاغل بازارچه باید به صنایع دستی تغییر کاربری داده شود. اما طی این چند ماه از ابلاغ آن هیچ اقدام جدی صورت نگرفته است.حال مشکل چند چیز است.اینکه میراث باید اقدام جدی تری داشته باشد و بتواند هنرمندان بیشتری را به بازارچه بکشاند و از طرفی شهرداری تهران باید در تبلیغ این بازارچه بیشتر از این بکوشد.اما کسبه هم مقصر هستند.کسبه ای که تعهدی که در روز اول داده اند را فراموش کرده اند.چه آنهایی که حاضر نیستند مغازه‌هایشان را باز کنند و چه آنهایی که حاضر نیستند تغییر کاربری دهند. این درحالی است که امضای تمام آنها هنوز هم موجود است.کسبه‌ای که امروز اصرار دارند تا این بازارچه به بازارچه کیف فروشها تبدیل شود یا مغازه ها به بوتیک تبدیل شوند. اما معلوم نیست که این کسبه با آمدن متقاضیان این مشاغل باز نظرشان تغییر نشود و دوباره حرف جدیدی نزنند.هرچه که باشد تبدیل این بازارچه به یک بازارچه صنایع دستی فکر خوبی است.ب ازارچه ای که اولین بانک ایران به نام تیمچه اکبریان در آن قرار گرفته و البته الان به یک قهواه خانه سنتی به شدت زیبا تغییر کرده که معماری آن نظر هر کس را می تواند به خود جلب کند.از مزایای تبدیل این بازارچه به صنایع دستی این است که هیچ بازارچه ای در بازار بزرگ نیست که بورس صنایع دستی باشد.این در حالی است که اگر این مکان به یک بورس صنایع دستی تبدیل شود می تواند اکثر گردشگران خارجی را که از بازار بزرگ دیدن می کنند به این مکان بکشاند تا یک وسیله ای را به عنوان سوغات به کشورشان ببرند.چیزی که در اصفهان جواب داده اما متاسفانه در تهران هنوز اقدام محکمی نشده تا به یک بازخورد مناسب داشته باشد.باید منتظر بود و دید که آیا شهرداری اقدام محکم تری می کند و یا میراث فرهنگی حرکت محکم‌تری برای راه اندازی این مکان انجام می دهد یا کسبه کوتاه می آیند و کمی با هنرمندان صنایع دستی راه می آیند و قولی که دادند را عملی می کنند یا نه؟باید منتظر بود و در ماه های آینده شاهد بود.اما توصیه ما به شما این است که حتما از این بازراچه زیبا و تاریخی دیدن کنید,گرچه فقط می توانید از سه مغازه صنایع دستی دیدن کنید.  


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |