سعید تقیپور- بورس تهران در دورههای متفاوت با شرایط گوناگونی مواجه بوده است. در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴ دورانی که پس از پایان جنگ تحمیلی بورس تهران دوران فعالیت خود در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی را تجربه میکرد، ساختاری ساده با ابزارهای محدود و تعداد شرکتهای پذیرفته شده نسبتا کم نهادها ارکان محدودی داشت و از اینرو عملکرد متناسب با ساختار و قدرت خود میتوانست داشته باشد. در سالها و دورههای بعدی هم بورس تهران با محدودیتهای متعددی مواجه بوده است.
شناسایی ابزارهای مالی اسلامی، ایجاد ارکان تازه برای ایجاد شفافیت، کارراهههایی برای تشویق بیشتر بنگاهها برای پیوستن به این بازار تأمین مالی سالم و شفاف، رقابت با نظام بانکی برای ارائه راه حلهای جذابتر تأمین سرمایه برای شرکتها و طرحهای توسعهای آنان، و بسیاری کارکردها و معضلات درهم تنیده همواره پیش پای سازمان بورس و فعالان این بازار بوده است.
در کنار این وضعیت دشواریهایی هم برای این بازار و دستاندرکاران آن اعم از مدیران این نهاد و یا کارگزاران و مدیران بنگاههای پذیرفته شده و ... وجود داشته است.
ضرورت توجیه جدی نهادهای قانونگذاری و نظارتی برای اشراف دقیق و درست بر بازار با توجه به حساسیتهای اجتماعی و قانونی درمقابل مفاهیم قابل
اشتباه گرفته شدن با ربا، دشواری انتقال مفاهیم مدرن و معرفی ابزارهای تازه که برای رشد و بلوغ بازار بهرهگیری از آنها ضروری بوده است، به مراجع قانونگذاری و ضرورت توجیه آنان برای ایجاد فضای اطمینان بخش برای رشد و توسعه بازار، نظارت دقیق و کامل بر بازار و معاملات و مبادلات جاری در آن برای پیشگیری از بحرانها و مشکلات احتمالی بعدی و تضمین سلامت بازار که از ارکان مهم پایداری و رشد و توسعه آن به شمار میآید از جمله مهمترین معضلات پیشِروی مدیران سازمان بورس و همراهان آنان در فرآیند فعالیت بازار بوده است.
بسیاری از فرآیندهایی که مدیریت بازار سرمایه ایران در مدت فعالیت و رشد و بالندگی بازار ناچار از مواجهه و تعامل با آنها بودهاند و علاوه بر اینکه با ترفندها و شیوههای مدیریتی و مشارکت دادن سایر فعالان بازار به انجام این تکالیف پرداختهاند به طور همزمان و موازی بایستی از افکار عمومی و دیدگاههای مردم و صاحبان سرمایههای خرد و کلان هم که با سازمان و سازوکار جاری در آن اعتماد کرده و داراییهای خویش را به بورس آوردهاند، هم صیانت کنند و با اطلاعرسانی به موقع و دقیق از اعتماد آنان که سرمایهای بزرگتر از داراییهای مالی به شمار میآید در برابر بحرانهای اعتماد زدا مراقبت و حفاظت کنند.
در سالیان پیشین ابزارهای اطلاع رسانی محدودتر بودند و به تبع آن مکان ارائه اطلاعات و ایجاد تنوع در شیوههای ارائه اطلاعات و انتشار دادههای معاملات بورس و حتی آموزش مفاهیم مهم و پایهای به فعالان تازهوارد بورس تا حدودی با موانع ساختاری و نهادی مواجه میشد.
اما امروزه که تقریبا همپای پیشرفتهای فنآورانه در جهان امکان بهرهگیری از آنها در ایران هم وجود دارد نیازمند بهکارگیری بیشتر تدبیر و برنامهریزی دقیق برای گسترش دامنه نفوذ اطلاعات معاملات و افزایش نفوذ مفاهیم پایهای بورس در میان مردم هستیم تا با افزایش نفوذ این مفاهیم در میان مردم شاهد استقبال بیشتر آنان از سرمایهگذاری از مسیر این نهاد شفاف و سالم باشیم.
در شرایط کنونی کشور هم که امیدها به افزایش ورود سرمایههای خارجی بیشتر شده است ضروریاست تا فعالان این بازار با پشتیبانی مدیریت سازمان و نهادها و ارکان بورس نسبت به بهرهگیری هرچه بیشتر از امکانات نرمافزاری نوین و ارتباطات و بهویژه شبکههای اجتماعی اهتمام بورزند و با گسترش اگاهیهای عمومی بازار را به آینده خود بیش از پیش امیدوار کنند.