خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) نوشت: وزارت امور خارجه به عنوان مهمترین ساختار حاکمیتی کشور در امور دیپلماسی مطرح و مسئولیت سنگینی را در این حوزه بر عهده دارد. طی ماههای گذشته تغیرات سازمانی این وزارتخانه به کرار توسط وزیر و یا معاونین او رسانهای شده و نهایتاً طی روزهای اخیر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان دستور عملیاتی شدن این تغییرات را صادر کرد. بر این اساس قرار است معاونتهای منطقهای حذف و ذیل معاونت سیاسی قرار گیرند و همچنین یک معاونت جدید به نام معاونت اقتصادی به وزارت خارجه افزوده خواهد شد. حذف معاونتهای منطقهای و کوچکتر کردن وزارت خارجه هرچند با هدف چابکسازی این وزارتخانه صورت خواهد گرفت، اما این نگرانیها را به وجود آورده که مبادا با حذف این معاونتها در شرایط فعلی منطقه و همچنین سایر نقاط جهان، دستگاه دیپلماسی در آینده نتواند منافع ملی میهن اسلامی ما را به خوبی تأمین کند. در واقع مسئولین ارشد دستگاه دیپلماسی تصمیم گرفتهاند وجهه اقتصادی آن را بیشتر تقویت کنند تا در دوران پسابرجام، این وزارتخانه بسترساز ورود سرمایهگذاران خارجی باشد.
حذف معاونتهای مناطق، کارکرد دستگاه دیپلماسی را تضعیف خواهد کرد
سید جلال ساداتیان دیپلمات باسابقه کشورمان که مدیرکلی آسیای دور و اقیانوسیه وزارت امور خارجه را در سوابق سیاسی و دیپلماتیک خود دارد در گفتوگو با ایکنا ضمن موفق دانستن عملکرد محمدجواد ظریف در طول دوران مدیریتش، از منتقدین این تغییرات است و درباره نتایج این اصلاحات سازمانی در نحوه کارکرد دستگاه دیپلماسی گفت: من فکر میکنم که متأسفانه ایشان تا حدودی اشراف کاملی بر جریانات داخلی وزارت امور خارجه ندارند و امور را به کسانی واگذار کردهاند که خیلی نقش مهمی در تحرک وزارت خارجه نداشتهاند. وی ادامه داد: با توجه به اهمیتی که معاونتهای مناطق مختلف دارند ایشان نباید این معاونتها را حذف کنند چون این ساختار برای سالها وجود داشته و مشکلات فعلی وزارت خارجه ارتباطی به وجود این مناطق ندارد بلکه ریشه این مشکلات مربوط به افرادی میشود که در سمتهای مختلف مشغول به کار هستند.
تغییرات سازمانی؛ هدررفت زمان و تکرار تجربیات گذشته است
کاردار سابق کشورمان در لندن با تأکید بر این موضوع که وزارت خارجه بارها دچار تغییر و تحول شده است، گفت: وزارت خارجه در گذشته هر دو شکل ساختاری را تجربه کرده؛ یعنی قبلاً معاونت سیاسی در دستگاه دیپلماسی وجود داشت و زیرمجموعه معاونت سیاسی، مدیرکلهای مناطق بودند و به ترتیب معاونت اقتصادی و معاونت بینالملل هم در کنار معاونت سیاسی فعالیت میکردند. اما سالها بعد برای اینکه بتوانند نظارت بیشتر و عملکرد مثبتی در تجزیه و تحلیل مناطق مختلف داشته باشند، معاونتهای منطقهای به وجود آمدند ولی سایر معاونتها همان حالت سابق خود را حفظ کردند. بنابراین امروز دوباره تصمیم گرفتهاند که ساختار وزارت امور خارجه را به ساختار قبلی یعنی همان ساختار اولیه بازگردانند. در صورتیکه مناطق مختلف هرکدام دارای اهمیت هستند هر چند درجه میزان ارزش و اهمیت آنها با یکدیگر متفاوت است. بدین سبب این صحیح نیست که یک مدیرکل بر همه این مناطق نظارت کند چون بازخورد و کارکرد درستی نخواهد داشت. ساداتیان افزود: وزارت خارجه نیاز دارد به جای این تغییرات از افرادی استفاده کند که قبلاً در این پستها مسئولیت داشتهاند و عملکرد مثبتی را در کارنامه خود دارند؛ نه اینکه پستها را به افرادی بدهند که از هیچگونه تخصصی در مناطق مختلف بهرهمند نیستند. وی ادامه داد: معاونت مناطق از این حیث دارای اهمیت است که در اکثر وزارت خارجههای جهان این تقسیمبندی مشابه هم در خصوص مناطق مختلف وجود دارد و حتی یک کشور کوچک آنچنان دارای اهمیت میشود که برای آن یک معاونت تشکیل میدهند. بنابراین وزارت خارجه تأثیر بسزایی در تأمین منافع ملی دارد و این اصلاحات به سود کشور نیست و نباید معاونتهای مناطق را که نقش بارزی در پیشبرد سیاستهای منطقهای بهویژه خاورمیانه دارند را قربانی تصمیمات اشتباه کنیم. این تغییر ساختار با توصیه هرکسی که صورت گرفته است، کار کارشناسی شدهای به حساب نمیآید.
دیپلماسی اقتصادی با تغییرات روی کاغذ تقویت نخواهد شد
مدیرکل سابق آسیای دور وزارت خارجه تأکید کرد: این تغییرات بیشتر با هدف تقویت دیپلماسی اقتصادی کشور انجام خواهد گرفت اما اگر وزیر میخواهد یک وجهه اقتصادی به عملکرد این وزارتخانه بدهد و آن را تقویت کند، باید سفرایی که علاوه بر بعد سیاسی در بعد اقتصادی قوی و دارای بینش و جسارت میباشند را انتخاب کند. الان نقطه ضعف وزارت خارجه، افراد و یا سفیرانی هستند که دستگاه دیپلماسی آنها را به کار گرفته و این نقطه ضعف با تغییرات ساختاری روی کاغذ حل نخواهند شد. وی در پایان افزود: خیلی از این افرادی که در وزارت خارجه مشغول به کار هستند توانمندی و جرأت دیپلماسی اقتصادی را ندارند؛ چون فکر میکنند اگر به عرصه دیپلماسی اقتصادی ورود پیدا کنند احتمال دارد موقعیت سیاسی آنها به خطر بیافتد. در حالیکه یک سفیر باید بتواند به وسیله مدیریت خوبش ابعاد مختلف روابط را تبیین کند به خصوص در این مقطع که کشور نیازمند جذب سرمایهگذاریهای خارجی و تکنولوژیهای روز است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه