گروه فرهنگی-تصویر خواندن کتاب کنار گرمای کرسی در شب های طولانی و سرد زمستان را دیگر نمی شود دید. گرچه کرسی ها رفته اند و جای خودشان را به وسایل گرمایشی نو داده اند اما با این حال هنوز هم تورق و خواندن و دنبال کردن کلمات و یافتن معنای زندگی در کتاب ها کار سختی نیست. زمستان و شب های طولانی اش هم که طبیعتا قابل دسترسی است! اما چرا کسی کتاب نمی خرد؟ چرا کسی نمی خواند؟ چرا کسی علاقه ای به مطالعه نشان نمی دهد؟ همه این سوال ها را هر روز پاسخ داده ایم و هر روز این نخواندن ها را توجیه کرده ایم.
نویسندگان و کارشناسان و اهالی فرهنگ هر بار دلایل متعدد و گوناگونی را در پاسخ به چرایی این نخواندن ها ارائه می دهند که گرچه همه آنها محترم و مهم اند اما انگار مسئولین و اهالی فرهنگ و بیشتر خود مردم به تلقی درستی از اهمیت مطالعه در کشور و تاثیر آن بر جامعه پذیری افراد و افزایش سطح فرهنگ جامعه نرسیده اند. و همین باعث شده است که مسئله سرانه مطالعه زود تر از مسائل فرهنگی دیگر از روی میز مسئولین کنار گذاشته شود و کتاب زود تر و راحت تر از سبد خرید خانه های مردم حذف شود.
بی نیازی مردم به کتاب، عامل اصلی رکود کتاب خوانی
پیرو همین مسئله بحران خرید کتاب در ایران، یک نویسنده ادبیات داستانی کودک و نوجوان اخیرا گفت که مهمترین عامل رکود کتابخوانی در ایران، احساس بینیازی مردم به مطالعه است.
بهمن پگاه راد در گفتوگویی که با خبرگزاری ایسنا ، مدرسهها و بهویژه مقطع ابتدایی را منزلگاه تبیین جایگاه کتاب در جامعه دانسته و گفته است: اگرچه تا حدودی خانوادهها از نقش سنتی تشویق و هدایت فرزندان به خواندن کتاب بازماندهاند، اما مدارس میتوانند نقش پررنگتری در این زمینه ایفا کنند.
مسئله برجام و رفع تحریم ها از آنجایی که به یک مسئله فرا هسته ای تبدیل شده و انتظارات را از دولت تدبیر و امید بالا برده است مسائل فرهنگی را نیز مورد تاثیر خود قرار داده است و اهالی فرهنگ و هنر با گشایشی که در کشور ایجاد شده است انتظاراتی هم برای حل مسائل فرهنگی از دولت دارند.
این نویسنده کودک با اشاره به همین موضوع گفته است: پیشنهاد میکنم بعد از گشایش و رفع مسئله تحریمها، به نقش همگانی مردم در ترویج کتابخوانی اهتمام شود و بودجههایی برای تاسیس کتابفروشیهای کوچک درونمدرسهای در کنار بوفهها اختصاص یابد و اداره آن هم به عهده دانشآموزان علاقه مند گذاشته شود.
وی ادامه داد: اکنون بهدلیل نبود کتابفروشیهای زنجیرهای و عرضه کتابهای ویژه کودکان و نوجوانان در کتابفروشیهای سطح شهر، با مشکلاتی روبهرو هستیم.
نویسنده کتاب "راز ساختمان زرد" همچنین گفت: ایجاد ساعتی بهنام ساعت مطالعه کتاب از دیگر راههای راهیابی کتاب به ذهنهاست، اگرچه خود معلمها را نیز باید به نحوی به طرف کتاب کشاند.
پگاهراد در پاسخ به این سئوال که وضعیت مطالعه در دیگر کشورها چطور است گفت: در کشورهای صنعتی به لحاظ نهادینه شدن امور مختلف، مشکلی وجود ندارد، اگرچه وسایل پیشرفته ارتباط جمعی و دنیای مجازی در همه عرصههای اجتماعی سیطره مخصوص خود را داشته، اما چون تمام امور، مثل کتابخوانی و خرید کتاب، جزو فرهنگ آنها محسوب میشود، این جایگاه حفظ شده و تداوم داشته، یعنی اگرچه شبکههای اجتماعی، اینترنت و ... تا حدود زیادی وقتها را به خود اختصاص داده اما نیاز به مطالعه کتاب به عنوان امری جداناشده درون مردم مانده است.
نویسنده کتابهای "نبرد رئیسعلی" و "دخترک و چشمهایش" با اشاره به اینکه باید احساس بینیازی به مطالعه در کشور از بین برود، تصریح کرد: اینکه مردم را بدون اینکه زمینه فراهم باشد، به مطالعه و خرید کتاب دعوت کنیم، اشتباه است، درست مثل اینکه مردم را با حرف زدن از استفاده بیحد و حصر از اینترنت و موبایل و دیگر امکانات ارتباطی، بر حذر کنیم.
پگاهراد خاطرنشان کرد: در گذشتههای دور تا حدودی کتاب بین مردم بود، بزرگترها توصیه میکردند که مطالعه کنیم، آموزشهای غیرمستقیم و مطالعه، درون خانواده وجود داشت تا بچهها کتابخوان بار بیایند، اما این روزها، شبکههای اجتماعی و تلفن همراه و تشکیل گروههای خانوادگی و دوستانه و ... هم تمام وقت افراد حتی والدین را در خانوادهها گرفته و هم به نوعی اهالی خانه را از این طریق به سمت آموزشهای مخرب سوق داده است و ترغیب میکند.
رسانه ها، فضای برای معرفی و تبلیغ کتاب خوانی
یکی از عمده دلایلی که اغلب اهالی فرهنگ هنر برای فاجعه سرانه مطالعه می آورند بی توجهی رسانه ها به مسئله کتاب است. استدال آنها این است که رسانه ها در حالی که می توانند وسیله خوبی برای تبلیغ تازه های نشر باشند اما از این فرصت استفاده نمی کنند و انگیزه ایی برای پوشش قابل توجه کتاب های منتشر شده در بازار نشر نشان نمی دهند.
رضا چایچی که خود از شاعران کشور است در همین مورد میگوید: روز به روز از تعداد مخاطبان ادبیات کاسته میشود و در چنین وضعیتی تنها شاهد سکوت و دعواهای دستهها و گروهها در رسانهها هستیم.
این شاعر در مصاحبه ای با ایسنا درباره تاثیر رسانه بر کتاب گفت: رسانهها میتوانند در معرفی کتابهای گوناگون برای سنین مختلف نقش پررنگی ایفا کنند. قطعا رسانهها میتوانند موثر باشند و با معرفی کتابهای سودمند در زمینههای مختلف به فروش و بالا بردن تیراژ کتاب کمک کنند.
او رسانهها را قدرتمندترین ابزار فرهنگی دانست و بیان کرد: در عصر حاضر همه رسانهها از رادیو و تلویزیون گرفته تا روزنامه و مجله میتوانند سطح آگاهی مخاطبان ادبیات را ارتقا بدهند و تاثیرگذار باشند. رسانهها در همه کشورها امروزه نقش قدرتمند و اساسی به عهده دارند. امروزه رسانهها یکی از قدرتمندترین ابزار فرهنگی محسوب میشوند.
چاپچی گفت: رسانه میتواند از طریق افراد اهل فن که دانش کافی دارند، برنامههای گوناگون تهیه کند. این برنامهها میتوانند توجه مردم را به خود جلب کنند و به سطح دانش و آگاهی آنان بیفزایند. طبعا اگر در رسانه درست برنامهسازی شود، میتواند نقش مهمی در جامعه ایفا کند. البته عوامل دیگری هم میتواند در فروش کتاب نقش داشته باشد.
او افزود: مثلا تبلیغ کتاب یکی از راههای موثر به نظر میرسد که باید با جدیت بیشتر و ابعاد گستردهتری دنبال شود، شاید نتیجهبخش باشد و بتواند کمی اوضاع نابسامان و حیرتانگیز «کتاب نخواندن» را بهبود بخشد. به طور کلی باید بگویم برای بالا بردن سرانه مطالعه به نظر میرسد راههایی هست که برخی از آن ها نیازمندِ برنامهریزیهای درازمدت است.
او همچنین با اشاره به اهمیت کارشناسان رسانه گفت: انتخاب اشتباه کارشناس در رسانه میتواند بسیار مخرب باشد. همچنین کارشناسانی که تنها به گروه یا طبقه خاصی بپردازند، باعث تخریب فضای رسانهها میشوند. تعصبورزی، طرفداری از مضامین و گروه خاص و برخورد ایدئولوژیک در معرفی کتاب نیز بسیار مخرب است.
نهایتا اما هنوز هم جهشی در بازار کتاب بوجود نیامده است و هر روز با خبر های بدتری در مورد کتاب و کتاب خوانی مواجه می شویم. روندی که روشن نیست به چه سرانجامی منتهی خواهد شد.