محمد مهدی میثمی
m.meisami@jahaneghtesad.com
در حالی یک سالگی برجام را پشت سر گذاشتیم که هنوز که هنوز است نه خارجیها و نه داخلیها به نظری مشترک دربارهی آن دست نیافته اند. مخالفان برجام همچنان بر طبل ناکارآمدی آن میکوبند و موافقانش همچنان به ذکر فواید آن مشغولند. اما در این میان به جرات میتوان برجام را تنها انتخاب پیش روی جهان دانست: یافتن راه حلی مشترک برای معضلی مشترک.
برای بررسی صادقانهی برجام باید روی نکتههای مثبت و منفی اش دست بگذاریم، تنها این گونه است که میتوان حق مطلب را ادا کرد. از طرفی باید به برخی کارشکنیهای طرفهای غربی به ویژه ایالات متحده اشاره کرد که با تمدید برخی تحریمهای قبلی حتی داد موافقان داخلی برجام را هم درآورد. اما از طرف دیگر با اشاره به گشایشهای انجام شده مانند آزاد سازی مبلغ قابل توجهی از پولهای بلوکه شده ایران توسط آمریکا، خرید اولین هواپیمای مسافربری نو پس از قریب به چهل سال و بازگشت مقتدرانه کشورمان به بازار انرژی جهان، نمیتوان از دستاوردهای یک سالهی برجام چشم پوشی کرد.
بدیهی است که یک شبه نمیتوان ره صدساله رفت و بر همین اساس، پس از هشت سال اقدامات تشویش برانگیز و تنش زا و تخریب وجههی کشور نباید انتظار داشت که بانکها و شرکتهای بین المللی برای بازگشت به ایران عجله کنند، چرا که هنوز سایهی نقض توافق از ناحیهی دو طرف، از سر برجام کنار نرفته است. به تازگی نیز دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا که از آغاز دوران نامزدی اش برای تصدی پست ریاست جمهوری از ضرورت اتخاذ موضع گیری سخت در قبال ایران سخن میگوید، بر بازبینی برجام تاکید کرده است و گامهای لرزان شرکتهای غربی در راه ایران را دو چندان تحت تاثیر قرار داده است.
اعمال تحریمهای غربی به منظور عقب نشینی ایران از برنامهی هسته ای و برای دور کردن دست کشورمان از دستیابی به بمب هسته ای بود. با نظر به این امر و با توجه به تاکید مردم و مسئولین بر صلح آمیز بودن برنامهی هسته ای ایران، نشان دادن خواست کشورمان و راستی آزمایی تصمیماتمان به جهانیان هرگز بر خلاف غرور ملی مان نیست. اما از سوی دیگر توجه به این نکته ضروری است که دستیابی به انرژی هسته ای نه هدفی نهایی، که تنها راهکاری برای دستیابی به اهدافی بلند تر مانند حفظ عزت و اقتدار ایران و بهبود شرایط کشور است. از این منظر در شرایطی که حرکت به سمت انرژی هسته ای به منزلهی افتادن کشور در بحران و وخیم شدن اوضاع زندگی مردم باشد، بدیهی است که تحقق هدف یعنی مصلحت جامعه اقتضا میکند که راه دیگری را در پیش بگیریم.
در حالی که سال گذشته در تولد برجام مردم به خیابانها ریختند و جشن توافق را برپا کردند امسال، یک سالگی برجام در سکوت و در حاشیهی سوگ درگذشت آیت اله هاشمی رفسنجانی سپری شد. مردم بر خلاف دلواپسان به خوبی میدانند که بهبود شرایط و بازگشت ثبات به امور فرآیندی زمان بر است و با توسل به صبر در حال سپری کردن روزهایشان با امید به بهتر شدن امور هستند.
نقض برجام به نفع هیچ کدام از طرفهای آن نیست. اختلاسها و قانون شکنیهای گسترده در آشفتگی دوران تحریم هنوز از یاد مردم نرفته است و انفعال دستگاه قضا در برابر آنان، دیگرانی را نیز برای تخلف ترغیب کرده است. عادت کردن ساختار حکومت به فساد آفتی است که با سوء استفاده از شرایط تحریم آغاز شد و با نا امنی فضا برای پایداری توافق تداوم پیدا کرده است. برای ریشه کردن فساد ابتدا باید سایهی تهدید و تحریم از سر کشور دور شود و سپس با عادی شدن شرایط، زمینه برای قانون مداری و کنار زدن رانت فراهم میشود.
اما غربیها نیز به خوبی میدانند که نقض برجام از ناحیه شان به بی اعتباری اقداماتشان خواهد انجامید. در همین مورد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی، دونالد ترامپ را از به قول خودش پاره کردن برجام نهی کرده اند و منزوی شدن ایالات متحده را در شرایطی که اروپاییها چشم به برقراری روابط اقتصادی با ایران دارند، گوشزد کرده اند. اما برجام با همهی نواقص و کاستیهایش (چه بر روی کاغذ و چه در عمل) برای همهی طرفها مزایایی دارد که باعث میشود دود آتش زدنش به چشم همه برود. از همین منظر و با وجود سماجت مخالفان خارجی و داخلی برجام، میتوان به برگزاری دومین سالگرد برنامه جامع اقدام مشترک در سال آینده و با دستاوردهایی به مراتب قابل توجه تر چشم امید داشت.