شنبه 01 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 78093 18:10 1396/11/23
در نشست تحلیل روند شاخص توسعه انسانی قبل و بعد از انقلاب مطرح شد:نظام تصمیم گیری کشور گرفتار آزمون و خطا

در نشست تحلیل روند شاخص توسعه انسانی قبل و بعد از انقلاب مطرح شد:نظام تصمیم گیری کشور گرفتار آزمون و خطا

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
در نشست تحلیل روند شاخص توسعه انسانی قبل و بعد از انقلاب مطرح شد:نظام تصمیم گیری کشور گرفتار آزمون و خطا

در نشست تحلیل روند شاخص توسعه انسانی قبل و بعد از انقلاب مطرح شد:نظام تصمیم گیری کشور گرفتار آزمون و خطا

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

رویا ایلکا بخش دوم نشست تحلیل روند شاخص توسعه انسانی قبل و بعد از انقلاب باحضور فرشاد مومنی رئیس موسسه دین و اقتصاد و رسول رئیس جعفری برگزار شد. در بخش اول گزارش این نشست خواندیم که فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با طرح این سوال که مثلا کدام یک از تحصیل کردگان رشته اقتصاد ما از کاهش ارادی میزان فروش نفت در اوایل انقلاب مطلع است؟ گفت:در آن زمان دولت به طور ارادی ۸۰ درصد خام فروشی را  به محض پیروزی انقلاب کاهش داده است و مطالعه ها نشان می دهد به همین خاطر است که در همه تجربه های ناشی از شوک افزایش قیمت نفت، شوکی که در ۱۹۸۰به بعد اتفاق افتاده تنها تجربه تاریخ اقتصادی تاریخ ۱۱۰ ساله ایران است که در آن هیچ یک از عوارض بیماری هلندی علیرغم جهش قیمت نفت در اقتصاد ایران مشاهده نمی شود. وی ادامه داد:این ها افتخارات منحصر به فردی است که با سیطره فرمالیسم اقتصادی در نظام آموزش و پرورش، افراد خام و بی تجربه تنها به نمودار های خام نگاه می کنند که نتایج نا درستی را به بار می آورد. به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، فرشاد مومنی در ادامه این نشست گفت: آنچه باید علی الاصول بعنوان یکی از افتخارات دوره جمهوری اسلامی محسوب شود، در غیاب توانایی های تبلیغاتی، مطالعاتی و اقناعی به نقطه ضعف تبدیل شده است. وی افزود:در کنار این مسئله واقعیت این است که افرادی با ظهور انقلاب اسلامی در جنبه عقیدتی ضربه خورده اند، برای آنها اصلا قابل تصور نبود که در ربع پایانی قرن بیستم انقلابی به مشخصه‌های انقلاب اسلامی در ایران وجود داشته باشد. وی با اشاره به اینکه طبیعی است که آنها هم به دست کاری های تاریخی دست زده اند،گفت: به غیر از جنبه عقیدتی هر انقلابی جابه جایی گروه های ذینفع را هم به همراه دارد، آن گروه های ذی نفعی که در اثر این جابه جایی لطمه دیده اند هم تلاش های غیر متعارفی کرده اند یا همه واقعیت ها را نگویند و یا آن ها را به نحو واژگونه جلوه دهند. مثلا جهانگیر آموزگار که از عالمان اقتصاد است،تلاش دارد همه آنچه در رژیم پهلوی بوده را از نظر اقتصادی کارآمد نشان دهد که این مسئله درست نیست. مومنی خاطر نشان کرد: ترکیبی از این عوامل موجب شده است که در دوران جمهوری اسلامی هم نتوانیم از تجربیات مثبت دوره پهلوی استفاده کنیم و از تجربه های منفی هم عبرتی بایسته بگیریم. برای مثال در حالی که طی سه دهه گذشته بیش از سی بار تجربه دستکاری قیمت های کلیدی در سایه برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری به اجرا در آمده است، ولی نظام تصمیم گیری کشور و مدیریت اقتصادی ما هنوز هم نتوانسته به این فرآیند آزمون و خطا فائق آید. این اقتصاد دان تاکید کرد: من می خواهم این مسئله را برجسته کنم که به شدت نیاز داریم به تاریخ مراجعه کنیم و همچنین در این مراجعه باید انصاف را رعایت کنیم. وی ادامه داد: ببینید مثلا یکی از باور های مسلط این است که عموما تصور می کنند در دوره جنگ مداخله اقتصادی در کشور ما به قله خود رسیده بود. به همین خاطر هنوز هم خیلی ها به آن دوره، تسلط دولت سالاران می گویند، اما وقتی به سند پیوست قانون اول برنامه توسعه بعد از انقلاب مراجعه کنید، خواهید دید واقعیت تا چه حد متفاوت است. مومنی با اشاره به اینکه در این دوران میزان مداخله دولت علیرغم شرایط جنگ به شدت کاهش یافته است، گفت: نکته تکان دهنده تر این است که از ۱۳۶۸ به بعد که مداخله اقتصادی دولت از ۱۳۷۱ تا امروز هرگز پایین تر نیامده است، یعنی در دوران آزاد سازی و خصوصی سازی، ما حتی در مقایسه با دوره جنگ در مداخله های دولت جهش داشته ایم. وی افزود: حال باید پرسید چه منافعی وجود دارد که دولتی که علیرغم مداخلات جنگی قدرت را در اقتصاد کاهش داده باید سوسیالیستی تلقی شود و دوره احمدی نژاد که شاخص مداخله دولت از مرز ۸۰ درصد هم عبور کرد، چنین برچسب هایی زده نشود. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: یکی از موضوعاتی که به نظر من مهم است، شاخص توسعه انسانی است که در زمان دیگر در این باره مبسوط تر صحبت خواهم کرد. اما می خواهم بگویم با همه ملاحظه هایی که داشته ایم، برای بزرگداشت سالگرد انقلاب اسلامی کوششی برای نشان دادن شاخصی تحولات توسعه انسانی در دوران قبل و بعد از انقلاب داشته باشیم که خود می تواند از بزرگترین شگفتی ها تلقی شود. اما باز هم قادر به استفاده از این شاخص بسیار مهم در راستای مشروعیت نیستند. فرشاد مومنی با اشاره به اینکه امید به زندگی در سال ۱۳۴۰ در ایران چیزی حدود۴۹٫۵ سال بوده است،گفت: وقتی رژیم پهلوی سقوط میکند، یعنی در سال ۱۳۵۷ در یک دوره ۲۰ ساله از ۴۹٫۵ سال به ۵۱٫۱ رسیده است. یعنی در ۲۰ سال کمتر از ۲ سال افزایش داشته ایم. در حالی که در فاصله پیروزی انقلاب تا پایان جنگ امید به زندگی در ایران به ۶۱٫۱ سال رسیده است. وی خاطرنشان کرد: یعنی در ۲۰ سال آخر دوره پهلوی این امید به زندگی ۲ سال افزایش افزایش داشته است و در دهه اول انقلاب اسلامی این عدد رشد ۱۰ ساله را نشان میدهد که یکی از تحولات رخ داده در کل دنیا به حساب می آید. اگر این عدد را به الان برسانیم که رقم ۷۵٫۶ است، به طور متوسط ۲۵ سال به میانگین عمر ایرانیان اضافه شده است. این مقایسه میتواند تحولات را بهتر به نمایش بگذارد. ادامه دارد....


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |