پنج شنبه 06 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 46510 20:37 1395/08/24
خالقان مه

خالقان مه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
خالقان مه

خالقان مه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا ورچه-از در خانه که بیرون می آیی، کمی هوا تیر و تار است، مه نیست که بتوانی در آن از عمق وجودت نفس بکشی و لبخندی بزنی و احساس نشاط و سرزندگی کنی. مه آن کمی با مه جنگل های ابر فرق دارد. مه اینجا نه تنها تو را با نشاط نمی کند بلکه بعد از یک ساعت پیاده روی در این مه غلیظ دلت می خواهد گوشه ای رختخوابی بیندازی تا بخوابی.  مه اینجا کمی تیره است، سیاه است. چشمانت را قرمز می کند و آنقدر به اعماق وجودت نفوذ می کند و وارد مغز سرت می شود که می خواهد سرت منفجر شود. خالق این مه خدا نیست، بلکه مردمانی هستند که هر کدامشان به یک نحوی خالق این مه هستند. اما نکته جالب اینجاست که خالقان مه هیچ کدامشان این خلقتشان را قبول ندارند و زیر بار نمی روند. برخی معتقدند خالقان این مه مسیولینی هستند که سکان دار بخشهای مدیریتی این کشورند. برخی ها معتقدند خالقان مه، چند تکه آهن کوچکی هستند که به جای اینکه کارشان جا به جا کردن مردم از جایی به جای دیگر و کمک کننده به مردم شهر باشد، کمرهمت به جان مردم این شهر بسته تا مردم را نابود کنند. عده ای خالقان مه را ارگانهایی می دانند که یک سال چرت می زنند و تا هوا کمی مه آلود می شود از خواب ناز بیدار می شوند و به فکر چاره می افتند، اما نمی دانند که تا فکری به سرشان زده باشد و بخواهند کمکی به مردم بیچاره کرده باشند، خداوند دلشان به حال مردم می سوزد و خودش دست به کار می شود. عده ای خالقان مه را کارخانه هایی می دانند که به جای اشتغالزایی، دودزایی می کنند و افتخارشان این است که به جوانان این مرز و بوم کمک می کنند ولی نمیدانند چندین هزار جوان دیگر باید به خاطر این آلودگی ها چند سال آینده در تخت بیمارستان با انواع و اقسام بیماری ها دست و پنجه نرم کنند.   عده ای خالقان این مه را خود مردم می دانند که به جای رفت وآمد با وسایل نقلیه، سوار بر خودرو خود می شوند و بی سرنشین همراه در کوچه و خیابان گشت و گذار می کنند. عده ای خالقان مه را جوانانی می دانند که شب، خودروها را از خانه برداشته، به دور دور می آیند تا کمی خوش بگذرانند. هر چقدرهم که جست و جو کنیم مقصر اصلی را پیدا نخواهیم کرد. فکر می کنم بهترین مقصر قضا و قدر باشد که هر چقدر هم که گردنش بیندازیم صدایش در نمی آید و اعتراض نمی کند. شاید هم بهتر است به جای گله گی دست به آسمان بلند کنیم و خدای خود را صدا بزنیم که رحمتش را بر آسمان این شهر نازل کند. شاید خدا به داد این شهر برسد. اما بهتر است به فکر باشیم. زنگ خطر در کمین است. آبان ماه تمام نشده که آنقدر هوا آلوده شده که مدارس بسته شده اند. یادش بخیر سالهای گذشته مدارس به خاطر بارش برف زیاد تعطیل می شدند و اصلا چنین چیزی در سالهای ما وجود نداشت. اما عیبی ندارد. خیلی هم نباید شلوغش کنیم، چیزی نشده، همه اش یک آلودگی است که شاید چند صد نفر به خاطر آن کشته شوند، چند هزار نفر مرض های مختلف بگیرند و در نهایت کمی مه تیره شهر را فرا بگیرد. نباید خیلی خودمان را اذیت کنیم.همین.  


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |