خبرگزاری ایکنا نوشت: پس از خروج آمریکا از برجام و افزایش فشارهای این کشور بر سایر شرکتها برای خروج از ایران و بازگشت تحریمهای احتمالی از ماه آینده، رایزنیها و مذاکرات میان ایران و ۱+۴ با هدف حفظ برجام و خنثی ساختن فشارهای ایالات متحده به بالاترین حد خود در طول سالهای گذشته رسیده است که نمونه آن سفر اخیر رئیس جمهور کشورمان به دو کشور اتریش و سوئیس است که با نزدیک شدن به بازگشت تحریمهای آمریکا قابل توجه است. در خصوص موضوعاتی چون چگونگی ادامه حیات برجام، نحوه همکاری میان ایران و اروپا برای خنثی کردن تهدیدات دونالد ترامپ و حتی آینده امنیت خلیج فارس در صورت بسته شدن احتمالی تنگه هرمز که یکی از مباحث مطرح شده از سوی دکتر روحانی در سفر اخیر اروپاییاش بود با افشار سلیمانی، سفیر اسبق کشورمان در جمهوری آذربایجان و کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختیم که متن آنرا در ادامه میخوانید.
پس از خروج آمریکا از برجام کارشناسان مسائل بینالمللی خیلی افق روشنی را پیش روی حیات آن نمیبینند و حتی بسته اخیری که اروپا به ایران پیشنهاد داد خیلی مورد پذیرش ما واقع نشد، به نظر شما بسته پبشنهادی اروپا باید شامل چه ویژگیهایی باشد که مورد پذیرش دو طرف قرار گیرد؟ بسته پیشنهادی اروپا در برابر تحریمهایی که آمریکا میخواهد علیه کشورمان شروع کند باید به گونهای باشد که این بسته خلأهای موجود پس از خروج آمریکا از برجام را پر کند و همچنین تحریمهای آمریکا بر روی آن اثرگذار نباشد.
تمامی تلاش اروپا به ویژه ۱+۴ بر این است که ایران در برجام باقی بماند و تا به امروز هم تمامی گزارشات آژانس نشان میدهند که جمهوری اسلامی به تمامی تعهدات خود عمل کرده اما در برابر ۱+۴ هم باید به تعهدات خود پایبند باشد و طبیعتاً برجام با صدور بیانیه و اعلامیه ماندگار نخواهد بود؛ زیرا بقای برجام نیازمند عملی شدن یک سری تصمیمات است.
همچنین در این مذاکرات انتظار میرود تا کشورها به عنوان کشور زیر بار زورگوییها و تحریمهای آمریکا نروند و حداقل انتظار ما هم بر چنین چیزی استوار است. مثلاً پارلمان اتحادیه اروپا با بیش از ۵۷۰ رأی مثبت تصویب کرد که بانک سرمایهگذاری اروپا میتواند در ایران سرمایهگذاری کند، انتظار داریم که مسیر سرمایهگذاری این بانک در ایران تسهیل شود تا ما بتوانیم راحت واردات و صادرات خود را انجام دهیم. یا اینکه اتحادیه اروپا پس از خروج شرکتهای بزرگ نفتی از ایران با تشکیل کنسرسیومی نفت کشورمان را خریداری کنند.
آیا اصلاً ۱+۴ توان ایستادگی در برابر فشارهای آمریکا را دارد؟ من معتقدم اعضای ۱+۴ جدای از آنکه باید برجام را حفظ کنند باید از حیثیت خودشان هم دفاع کنند؛ یعنی این یکجانبهگرایی عریانی که ترامپ در دنیا دارد انجام میدهد، نظام بینالملل را در دوراهی تعیین و تکلیف قرار داده است و اگر در این دوراهی کشورهای عضو ۱+۴ تسلیم آمریکا شوند بدین معنی است که نظام بینالملل شرایط یکجانبهگرایی حاکم بر جهان را پذیرفته است و پرونده پلورالیسم (کثرتگرایی) بایگانی خواهد شد که شکلگیری یکجانبهگرایی بینالمللی سبب وخیمتر شدن اوضاع و احوال جهانی خواهد شد.
نکته دیگری که از اهمیت بالایی برخوردار بوده این است که ترامپ جدای از وادار کردن دنیا به عدم انجام مراودات اقتصادی با ایران و عدم خرید نفت از کشورمان، با اروپا و چین هم وارد اختلافات جدیای در مسئله وضع تعرفههای تجاری شده و خروج این کشور از تمامی معاهدات بینالمللی در راستای یکجانبهگرایی انجام میشود و این کشورها باید کاری انجام دهند که جلوی یکجانبهگرایی آمریکا گرفته شود.
با توجه به اینکه سیاستهای ترامپ خیلی مورد قبول هم حزبیهای خودش هم قرار نگرفته در انتخابات پیش روی کنگره آیا امکان دارد ترامپ مواضع خودش را در قبال ایران و برجام تعدیل کند؟ بله این ممکن است چون تمامی سیاستهای ترامپ در درون حزب جمهوریخواه هم مورد قبول واقع نشده و با نزدیک شدن به انتخابات کنگره در ماه نوامبر این فرصتی است که ایران و ۱+۴ باید از آن استفاده کنند تا در صورت پیروزی دموکراتها ما از این نارضایتیهای درونی آمریکا به نفع خودمان استفاده کنیم.
پس از خروج آمریکا از برجام شاهد شکافی جدی میان این کشور با متحدان اروپایی و سایر امضاءکنندگان برجام هستیم. آیا این یک فرصت در دیپلماسی جمهوری اسلامی خواهد بود؟ شرایط فعلی با شرایط پیشابرجام کاملاً متفاوت است زیرا در شرایط قبل از برجام ما قطعنامههای شورای امنیت را علیه کشورمان شاهد بودیم و حتی اتحادیه اروپا جداگانه ایران را تحریم کرده بود اما امروز به خاطر برجام اضلاع مثلث ضد ایران از هم گسیخته هستند و یک ضلع از آن باقی مانده و فقط آمریکاست که دارد ایران را تهدید میکند. لذا شرایط امروزی که برای ما به وجود آمده یک فرصت است.
حتی آمریکایی با مشاهده عدم همراهی دنیا با سیاستهای یکجانبهگرایی این کشور تصمیم گرفته برخی معافیتها را در خصوص واردات نفت از ایران قائل شود و بهنوعی جای گریزی برای خودش باقی گذاشته است تا در صورت عدم تحقق وعدههای عربستان و روسیه در افزایش تولید نفت خود و تأمین کمبود نفت ایران در بازارهای جهانی، با مشکلی روبرو نشود. همچنین کشورهایی مثل چین به دنبال پیدا کردن راههای جایگزینی هستند تا واردات نفت از ایران مختل نشود که این خود فرصتی برای ماست.
به صورت غیر رسمی اخباری به گوش میرسد که روسیه حاضر است در ازای رفع تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا علیه مسکو به خاطر تسلط این کشور بر کریمه با تحریم نفتی آمریکا علیه کشورمان همکاری کند و یا اینکه حضور ما را در سوریه کمرنگ سازد و حتی این دو موضوع از جمله محورهای سفر اخیر آقای ولایتی به روسیه بوده است، تحلیل شما در این باره چیست آیا روسیه با آمریکا همکاری خواهد کرد؟ در مورد روسیه باید بگویم که ما باید روسیه را فقط در حدی که هست ببینیم نه بیشتر و ما نباید اجازه دهیم که روسیه بیش از این از ما بهرهبرداری کند. لذا رویکرد ما در سیاست خارجی باید بر اساس توازن بخشی میان بازیگران باشد تا بتوانیم با تمامی کشورها روابط داشته باشیم و یکسونگری در سیاست خارجی برای ما مشکل ساز خواهد بود.
موضوع افزایش سطح تولید نفت از سوی عربستان و روسیه باید کمی بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. اما جدا از این مباحث ما اگر امیدمان فقط به کار کردن با روسیه و چین باشد و آنرا تنها راه تأمین منافعمان تلقی کنیم کاملاً اشتباه است؛ زیرا ما باید در کنار حفظ رابطه با روسیه و چین به توسعه روابطمان با سایر کشورها ادامه دهیم و این یک ضرورت در سیاست خارجی است که در کنار شناخت سخت افزاری از موئلفههای قدرت خودمان باید موئلفههای نرمافزاری دیپلماتیک را تقویت کنیم.
اخیراً رئیس جمهور کشورمان در سفری که به سوئیس و اتریش داشتند اشاره غیرمستقیمی به بستن تنگه هرمز کردند. آیا از آن میتوانیم به عنوان یک پشتوانه در جریان دیپلماسی با اروپا نام ببریم و یا اینکه امکان دارد به ضرر دیپلماسی باشد؟ موضعی را که دکتر روحانی در خصوص عدم اجازه صادرات نفت به سایر نقاط دنیا اتخاذ کردند هرچند ذهنها را به سمت و سوی بستن تنگه هرمز و احتمال مداخله نظامی برد اما باور من چنین است که ایشان به گونهای موضع گرفتند و یا عبارتی را به کار بردند که بتوانند بعدها آنرا به گونهای دیگر تعبیر بکنند. هرچند برخی از نظامیان در پشت صحنه گفتند ما تنگه هرمز را خواهیم بست اما در کل من این موضعگیری را مورد پسند قرار ندادم.
چون اولاً آمریکا اصلاً موضوع حمله نظامی به ایران را مطرح نکرده اما اگر آمریکا ما را تهدید به جنگ میکرد در آن موقع میتوانستیم تنگه هرمز را ببندیم اما در صورت عدم تهدید نیازی نیست که ما چنین واکنشی نشان دهیم و دوماً آن کشوری که بخواهد و توان داشته باشد از ایران نفت خواهد خرید و اگر نتواند از کشورمان نفتی بخرد آن نشان دهنده ضعف کشور خریدار است و ما با بستن تنگه هرمز نمیتوانیم کشوری را وادار به خرید کنیم و سوم اینکه ما توان بستن این تنگه را داریم یعنی هم ابزار نظامی کافی داریم و هم از موقعیت جغرافیایی آن برخورداریم اما باید محاسبه کرد که بعد از آن چه خواهد شد. لذا همزمان با کار دیپلماتیک ما با ۱+۴ این سخن به نفع ایران نیست.
تمام تلاش کشور ما باید بر روی موفقیتآمیز بودن مسیر دیپلماسی باشد و حتی راه دیگری را هم در اختیار نداریم و اگر ما هر گونه اقدام نظامی را که قبل از شلیک گلوله به سمتمان انجام دهیم این به زیان ما خواهد بود و از لحاظ داخلی هم شرایط انجام آنرا نداریم.
مقابله با آمریکا نیازمند کار حقوقی و سیاسی است که باید از طریق فعالیت بیشتر در سازمان ملل و از طریق کشورهای عضو شورای امنیت آنرا پیگیری کنیم هر چند ممکن است آمریکا قطعنامهها را وتو کند اما باید این مسیر را تا زمانیکه هیچ اقدام نظامی علیه ما صورت نگرفته ادامه دهیم و کشورهایی که امروز در برجام باقی ماندهاند و خود را متعهد به همکاری با ایران میدانند، برای ما فرصتی است که باید استفاده کنیم. لذا اگر خارج از این مسیر قدم برداریم همه چیز فرو خواهد پاشید و حتی تمامی کشورهای منطقه هم متضرر میشوند و ایران بیشتر از بقیه متضرر میشود؛ زیرا آمریکا هزاران کیلومتر آن طرف دنیا قرار دارد و خیلی از جنگ آسیب نخواهد دید و حتی امروز ابزارآلات جنگی به گونهای هستند که جنگ نفر به نفر دیگر مطرح نخواهد بود. پس ما باید تمامی داشتهها و نداشتههای خودمان را در کنار داشتهها و نداشتههای دیگران بسنجیم و بعد تصمیم بگیریم و در ضمن مدنظر داشته باشیم اگر چین و روسیه تصمیم بگیرند تسلیم آمریکا شوند آن موقع ما به تنهایی چهکاری میتوانیم انجام دهیم؟؛ زیرا وقتی مؤلفههای قدرت آمریکا و ایران را مقایسه میکنیم حتی اگر (GDP) دو کشور را بررسی کنیم، میتوان به راحتی مشاهده کرد که چقدر فاصله داریم و ضروری است که از دیپلماسی غافل نمانیم هرچند در حوزه نظامی قوی هستیم اما باید بر اساس واقعیتها تصمیم گرفت و باز هم تأکید میکنم دیپلماسی تنها ابزار پیروزی ماست.
گفتوگو از سعید امینی
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه