پنج شنبه 09 فروردین، 1403

کدخبر: 64037 20:10 1396/04/17
حذف برخی از شوراها در قانون اساسی یک گام به عقب است

حذف برخی از شوراها در قانون اساسی یک گام به عقب است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
حذف برخی از شوراها در قانون اساسی یک گام به عقب است

حذف برخی از شوراها در قانون اساسی یک گام به عقب است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا ورچه بخش دوم نشست هفتگی دین و اقتصاد به مناسبت سی وششمین سالگرد شهادت آیت االله دکتر بهشتی و۷۲یار صدیق انقلاب اسلامی و رونمایی از کتاب بازگشت از بهشتی –بازگشت به بهشتی نشستی برگزار شد. در این مراسم دکتر فرشاد مومنی، دکتر علیرضا بهشتی، حجت الاسلام والمسلمین رحیم نوبهار و حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی سخنرانی کردند. در بخش اول آن با هم خواندیم که دکتر فرشاد مومنی معتقد بود: شرط کفایت این است که بر اساس اصول آن حرکت کنیم و اگر در همان مسیر ادامه دهیم آن وقت امکان تولد بهشتی های جدید بستر سازی شده است. اندیشه شهید بهشتی معیار و مقیاسی است که به ما نشان‌ می‌دهد در کدام قسمت ها اشتباه کردیم و هم یک چارچوبی از وضعیت مطلوب و ایده آل را ارائه‌ می‌کند. در رابطه با رویکرد اول‌ می‌تواند به نحوه برخورد نظام قاعده گذاری کشور در قانون اساسی نگاه  کنیم که به وضوح بسیار غیر قابل باوری اینکه دور زدن قانون اساسی یا معطل گذاشتن برخی از اصولش جزئی نگری نسبت به قانون اساسی و فراموش کردن مدیریت کلی آن به عنوان یک نظم واحد خیلی خوب‌ می‌تواند مسئله را توضیح دهد. در ادامه بخش دوم را با هم‌ می‌خوانیم: علیرضا بهشتی در ادامه این نشست گفت: حذف برخی از شوراها در قانون اساسی را‌ می‌توان یک گام به عقب دانست، برای مثال شورای عالی قضایی، شورای رهبری و شورای صدا و سیما جز مواردی هستند که از قانون اساسی حذف شدند. عمده استدلال‌ها این بود که کار شورایی کار سختی است و نمی‌توان کار جمعی کرد. او با اشاره به کتاب «بازگشت از بهشتی، بازگشت به بهشتی» تصریح کرد: «بازگشت از بهشتی، بازگشت به بهشتی» کتابی است که در یک نگاه کلی متوجه‌ می‌شویم، حق مطلب را درباره عنوانی که برای آن انتخاب کردند، ادا می‌کند. این کتاب منسجم است چنان‌چه اگر مخاطب از مقاله‌ای به مقاله دیگر می‌رود، احساس نمی‌کند که مطلب منقطع شده است بلکه مطالبی که در فصول قبل به آن اشاره شده را کامل می‌کند و یک نگاه جدیدی عرضه‌ می‌کند. درباره نگاه متعادل سروش محلاتی نسبت به شهید بهشتی در کتاب "بازگشت از بهشتی، بازگشت به بهشتی"، گفت: ایشان تلاش کردند نه صرفا به توصیف بپردازند و نه به ورطه تعریف و تمجید بیفتند. نقادی و حلاجی کردند از طرف دیگر هم شبهات و ایرادات محتمل را بررسی کردند. بهشتی در ادامه افزود: من فکر‌ می‌کنم هرکسی‌ می‌خواهد بداند انقلاب اسلامی ایران براساس چه آرمان‌ها و ایده‎هایی شکل گرفت و حاصل چه تلاش هایی در گفتمان نو اندیشی دینی است یا هرکسی‌ می‌خواهد با چارچوب فکری معماران این نظام و قانون اساسی آشنا شود و اینکه بداند در این چهاردهه اخیر از کجا به کجا منتقل شدیم باید مطالعه این کتاب بر خود لازم بداند. بهشتی در خصوص تدوین و بازنگری قانون اساسی، اظهار کرد: وقتی روند کلی کتاب را که نگاه‌ می‌کنیم به این مساله برخورد‌ می‌کنیم که در قانون اساسی سال ۵۸ و بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸ به نکاتی بر‌ می‌خوریم که باید به آن توجه کنیم. در مفاد قانون اساسی در سال ۵۸  فقها، کارشناسان و خبرگان از رشته‌های مختلف فقهی در تدوین قانون اساسی دست داشتند، سعی شده یک منظومه به هم پیوسته ارایه شود، البته تا اندازه‌ای در این زمینه موفق شدند، جای بحث دارد اما این تلاش کاملا آشکار است. مدیر بنیاد اندیشه های شهید بهشتی باتوجه به تغییرات در قانون اساسی در سال ۶۸، تصریح کرد: باید به یاد داشته باشیم ما در ایرانی زندگی می‌کردیم که سایه شوم کودتای ۲۸ مرداد بر اذهان همه سایه افکنده بود؛ بنابراین یک شتابی برای تشکیل این نظام، پیش از آن‌که دستاوردهای انقلاب به راحتی از بین برود وجود داشت. بنابراین یک انسجامی در قانون اساسی وجود دارد البته نمی‌خواهم بگویم که خللی در قانون اساسی وجود نداشت، اما وقتی به بازنگری قانون اساسی در سال ۶۸‌ می‌رسیم باز تعریف و تفسیر جدیدی را نمی‌بینیم بلکه برخی از مفاد به طور کلی دچار تغییر شدند و هیچ گونه استدلالی هم برای آن ارایه نشده بود. درباره تغییرات در قانون اساسی نیز باید گفت که حذف برخی از شوراها در قانون اساسی را‌ می‌توان یک گام به عقب دانست، برای مثال شورای عالی قضایی، شورای رهبری و شورای صدا و سیما جز مواردی هستند که از قانون اساسی حذف شدند. عمده استدلال‌ها این بود که کار شورایی کار سختی است و نمی توان کار جمعی کرد. بهشتی افزود: شورای عالی قضایی متشکل از ۵ نفر بود که اداره قوه به عهده این ۵ نفر قرار داشت؛ دو نفر از آن‌ها توسط رهبری تعیین‌ می‌شدند، رییس عالی دیوان که رییس قوه هم محسوب‌ می‌شد، دادستان کل کشور و سه نفر دیگر را باید خود قضات انتخاب کنند و در شورا شرکت کنند؛ می‌بینیم که مساله استقلال قوه قضاییه مطرح است اما به ناگهان و برحسب این‌که در جلسات به نتیجه نمی‌رسند به طور کلی ساختار قانون اساسی را تغییر می‌دهند. مسائلی دیگری که آقای سروش در این کتاب توضیح‌ می‌دهند این است که برای تفسیر قانون باید به ذهن قانون گذار مراجعه کرد، جناب سروش به شکل مستند نشان دادند که در بسیاری از موارد شورای نگهبان هیچ مراجع و اشاره‌ای به ذهنیت قانون‌گذار و مذاکرات مجلس خبرگان، نکردند. بهشتی در خصوص سازو کار برای تغییرات در قانون اساسی، بیان کرد: اگر‌ می‌خواهند تغییری در قانون اساسی اعمال کنند یک سازو کاری برای آن اندیشه شده است و بالاخره باید این تغییر یک روند قانونی را طی کند؛ با صحبت، وعظ، خطابه و تظاهرات نمی‌توان قانون اساسی را تغییر داد چون قانون برای تغییر خودش یک راهی را مطرح کرده است. مدیر بنیاد اندیشه‌های شهید بهشتی با اشاره به نقش ایشان در تدوین اصل ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی، اضافه کرد: در اصل ۴۳ و ۴۴ ادبیات مرحوم بهشتی هم وجود دارد و خودشان هم اذعان کردند که در تدوین این اصل نقش موثرتری را داشتند. اصل ۴۴ قیوداتی برای تقسیم حیطه اقتصادی در نظر گرفته است؛ اما به راحتی به عنوان تفسیر اصل ۴۴ کاملا قالب می‌شود. این تغییرات نه به مجلس خبرگان می‌رود، نه در عرصه عمومی مورد بحث قرار می‌گیرد، نه در رسانه‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد و نه رفراندومی برای آن برگزار می‌شود. این استاد دانشگاه تاکید کرد: من نمی‌خواهم بگویم که شهید بهشتی مصون از خطاست، اما برخی می‌گفتند ما همان شعار اول انقلاب را دنبال می‌کنیم این در حالی است که تغییر و تحولات کاملا مغایر باید شعارهای اول انقلاب است. ممکن است شهید بهشتی، امام خمینی(ره) و مجلس خبرگان اشتباه کرده باشند اما نباید فراموش کرد که مجلس خبرگان بزرگ‌ترین اجماع علمای شیعه در طول تاریخ است. اگر‌ می‌خواهند این تغییرات را هم اعمال کنند، حداقل این تابلوی اولیه را نشان ندهند، از طرف دیگر این تغییرات باید فرآیند خاص خودش را طی کند. وی ادامه داد: ما می‌گوییم شهید بهشتی یک تجربه زیست سی و چند ساله از زندگی اجتماعی خود داشته است. حالا ما مسایل زیاد و جدیدی داریم که باید راجع به آن بحث کنیم که شاید شهید بهشتی در مورد آن صحبتی نکرده باشد. من فکر می‌کنم مبنای منظومه فکری شهید بهشتی که ایشان را از معاصران خودش متمایز می‌کند، این است که او شناختی از انسان و اسلام ارائه‌ می‌کند که مبنای همه مسایل دیگر به حساب می‌آید. ادامه دارد......


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |