جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 99011 15:16 1398/03/25
جوان‌گرایی در عرصه مدیریتی ارائه آدرس غلط برای حل مشکلات کشور است

جوان‌گرایی در عرصه مدیریتی ارائه آدرس غلط برای حل مشکلات کشور است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
جوان‌گرایی در عرصه مدیریتی ارائه آدرس غلط برای حل مشکلات کشور است

جوان‌گرایی در عرصه مدیریتی ارائه آدرس غلط برای حل مشکلات کشور است

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

خبرگزاری ایکنا نوشت: صادق زیباکلام، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا درباره رکود فکری حاکم بر جریان‌های سیاسی کشور و ضرورت جوان‌گرایی به منزله راه حل برون‌رفت از این وضعیت گفت: دو موضوع به ویژه پس از ناآرامی‌های دی‌ماه ۹۶ در جامعه ما مطرح شده و شتاب بیشتری هم گرفته و آن این است که هر دو جریان سیاسی اصلی، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، به بن‌بست رسیده‌اند. به عبارتی نسل جوان کشور از دهه ۶۰ تا ۸۰ در هر حال «نه» گفتن به این دو جریان هستند و این مسئله در شعار معروف «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» متبلور شد و این شعار نخستین بار در همین ناآرامی‌ها سر داده شد و همچنان نیز به ویژه در فضای مجازی دیده می‌شود.

دو راهکار انحرافی برای نجات کشور از مشکلات

وی ادامه داد: در این فضا برخی چهره‌های سیاسی در تلاش هستند خود را به عنوان یک جریان سوم مطرح کنند. آقای قالیباف در این میان صحبت از «نواصولگرایی» کرد و آقایان ضرغامی و احمدی‌نژاد نیز در همین مسیر گام برمی‌دارند. به خصوص آقای احمدی‌نژاد خیلی علاقه‌مند است به منزله چهره‌ای که نه اصلاح‌طلب و نه اصولگراست و با هر دو جریان مشکل دارد به جامعه معرفی شود و جریان سومی را ایجاد کند.

زیباکلام اظهار کرد: موضوع دوم نیز از سوی اصولگراها به راه انداخته شده و به صورت خلاصه این است که مشکل مدیریت اجرایی کشور بیش از آنکه مربوط به اصولگراها و اصلاح‌طلب‌ها باشد، به واسطه مسن بودن مدیران اجرایی کشور است که بیشتر آن‌ها بالای ۶۰ سال سن دارند. لذا کشور نیاز به یک خون جوان و مدیران جوان، انقلابی و جهادی دارد و باید برای مجلس و ریاست جمهوری آینده به دنبال چهره‌‌های جوان، پرنشاط و پرانرژی برویم تا کشور را از بن‌بست ایجادشده از جریانات سیاسی نجات دهیم.

ریشه اصلی مشکلات مدیریتی کشور چیست

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه هر دو دیدگاه را انحرافی می‌دانم، گفت: معتقدم این جریان، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، آدرس‌های اشتباهی را برای حل مشکلات ارائه می‌دهند. اگر احساس می‌شود کشور به لحاظ اجرایی به بن‌بست رسیده، رشد اقتصادی منفی شده، تورم به ۵۰ درصد می‌رسد، مفاسد اقتصادی در حال فروبردن کشور در خود است، بهترین فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های کشور جلوی سفارتخانه‌های کانادا، استرالیا و... صف بسته‌اند و کسانی که بضاعت و سرمایه‌ای دارند به جای آوردن آن سرمایه به داخل کشور و تزریق آن به کشاورزی، صنعت، گردشگری و حمل و نقل، آن را به گرجستان، ترکیه و امارات برده‌اند و میلیاردها دلار از کشور در همین یکی دو سال گذشته خارج شده و شاهد نوعی ناامیدی و سرخوردگی هستیم به واسطه این نیست که اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیده‌ یا سن مدیریت اجرایی کشور بالای ۶۰ شده بلکه به این خاطر است که نظام کلان مدیریتی کشور به دو بخش عمده انتخابی و انتصابی تقسیم شده است.

وی در تشریح این وضعیت گفت: بخش انتصابی قدرت بسیار زیاد و اختیارات نامحدودی دارد و عنداللزوم خود را موظف به قانون نمی‌بیند و متأسفانه در پایان هم به هیچ‌وجه پاسخگو نیست. از طرفی بخش انتخابی قدرت و توانایی‌های محدودتری دارد و از طرفی به مجلس هم پاسخگوست. به عقیده من دوگانگی موجود در مدیریت کشور ریشه اصلی بن‌بستی است که امروز با آن مواجه شده‌‌ایم.

زیباکلام بیان کرد: فرض بگیریم به جای آقای روحانی و وزرای بالای ۶۰، ۷۰ ساله‌اش، یک رئیس‌جمهور ۳۵ ساله و وزرایی حدود ۴۰ ساله بر سر کار بودند، وقتی اختیارات و قدرت چندانی ندارد فرقی هم ایجاد نمی‌شد. وقتی قدرت، امکانات و اختیارات در جای دیگر است یک رئیس‌جمهور ۳۰ ساله انقلابی، مکتبی، متدین و قائل به مدیریت جهادی چه کاری می‌تواند بکند؟ به همین دلیل اینکه گفته می‌شود مدیریت جوان می‌تواند کشور را نجات دهد در واقع دادن آدرس غلط است. توانمندترین، جوان‌ترین و مؤمن‌ترین نیروها هم که بر سر کار بیایند، وقتی ابزار، امکانات و قدرت نداشته باشند نمی‌توانند کاری کنند.

این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: آنچه الان کشور را واقعاً به حالت توقف رسانده اصرار بر دشمنی با آمریکا و غرب است که باعث شده تحریم‌ها کشور را به چنین سرنوشتی دچار کند. بنابراین به نظر من به جای اینکه گفته شود رئیس‌جمهور و وزرا باید جوان باشند و مدیران جوان و جهادی به نظام مدیریتی کشور راه یابند، باید برای سیاست‌های کلان فکری کنیم. وقتی شورای نگهبان با سازوکار نظارت استصوابی جلوی ورود هر نیرویی را که انتقادی به حاکمیت دارد می‌گیرد، دیگر فرقی نمی‌‌کند که آن نماینده ۳۰ ساله باشد یا ۷۰ ساله. در این شرایط مجلس محل حضور ۲۹۰ نماینده‌ای می‌شود که قدرت و اختیار چندانی ندارند و فقط نگران هستند که حرفی بزنند یا نزنند تا برای انتخابات بعدی رد صلاحیت نشوند. لذا باید توجه کرد چه عواملی باعث به وجود آمدن این وضعیت شده و به دنبال حل و فصل آن مسائل برویم، نه اینکه بیان شود اگر عده‌ای جوان انقلابی بر سر کار بیایند، مشکلات حل می‌شود.

گفت‌وگو از مهدی مخبری



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |