روستاها و جمعیت روستایی نقش تعیین کنندهای در تأمین نیازهای پایهای و تأمین امنیت غذایی کشور برعهده دارند، چنانکه بهرغم از بین رفتن بخشی از بافت روستایی و همچنین کاهش جمعیت روستاییان کشور، همچنان این بخش نقش تعیین کنندهای در تولید محصولات کشاورزی و تأمین مواد اولیه مورد نیاز صنایع غذایی و برخی دیگر صنایع دارند.
از سویی وجود بافت روستایی به دلیل دوری از چالشهای رایج در شهرها، علاوه بر بخش اقتصادی، میتواند در حوزههای دیگری چون اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی پشتوانهای ارزشمند و غنی برای جامعه شهری باشد.
متاسفانه در چند دهه گذشته روستاها مورد بیتوجهی قرارگرفتهاند و موج مهاجرت روستاییان به شهرها نه تنها به توان اقتصادی روستاها آسیب جدی زدهاست که ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی و آداب و سنن بومی و منطقهای را نیز به شدت تحت تأثیر قراردادهاست.
با این حال به دلیل حفظ بافت و زیرساختهای قدیمی بخش زیادی از مناطق روستایی کشور، همچنان میتوان امیدوار بود که با تغییر سایستهای کلان کشور در حوزه تصمیمگیری و بهرهگیری از برنامههای مدون در حوزه اجرایی، شاهد احیاء جغرافیای روستایی کشور باشیم.
برای تحقق این مهم باید شرایطی در روستاها ایجاد شود که به واسطه آن حداقلهای معیشتی، رفاهی، درمانی، آموزشی و اشتغال افراد تأمین و آنچه از آن به عنوان جذابیتهای زندگی شهرنشینی تعبیر و موجب مهاجرت از روستاها شدهاست، در این مناطق نیز تأمین شود.
آنچه مسلم است، مقدمه و پیشنیاز تحقق تمامی این موضوعات، رشد و رونق اقتصاد روستایی است که به واسطه سرمایهگذاری در مزیتهای بومی و منطقهای تحقق مییابد.
با بررسی آنچه پیش از این در حوزه انجام شده، مشخص میشود بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای انجام شده بیتوجه به مزیتهای مطلق یا نسبی مناطق انجام گرفته و از این رو بسیاری از آنها یا بازدهی نداشته پیشبینی شده را نداشته و یا به طور کلی از مسیر بهرهبرداری خارج شدهاست.
این روند نتیجه مدیریت متعصبانه یا قومگرایی مسؤلانی بوده که بدون در نظر گرفتن امکانات منطقه و زیرساختهایی که برای یک فعالیت اقتصادی لازم است، اقدام به ایجاد واحدهای صنعتی و اقتصادی کردهاند و نه تنها باعث آسیب دیدن منطقه شدهاند که سرمایه قابل توجهی را نابود کردهاند.
در بسیاری از این سرمایهگذاریها نه تنها مبانی ابتدایی مانند چگونگی تأمین مواد اولیه، میزان نیاز به آب، وجود زیرساختهای حمل و نقل، وجود صنایع بالا و پایین دستی مرتبط و... مورد بیتوجهی قرارگرفته که به مباحث بعدی چون بازار هدف، نیاز بازار، دسترسی به بازارهای داخلی و خارجی و...نیز بیتوجهی شدهاست.
برای متوقف شدن این روند نادرست، باید نقشهای از توانمندی، ظرفیت و پتانسیل اقتصادی، تجاری و صنعتی مناطق روستایی کشور تهیه و پس از بررسی امکانات هر منطقه، اولویتهای سرمایهگذاری آنها را مشخص و اجرایی کرد.
در واقع باید اذعان داشت که راهکار جلوگیری از سرمایهسوزی و هدر دادن سرمایههای کشور، باید نقشه اقتصاد روستایی کشور تهیه و براساس اولویتها، الزامات ونیازهای کشور، اقدام به سرمایهگذاری کرد.
محمد رضا رضوانی - رییس کارگروه اقتصاد اندیشکده سیاستگذاری های عمومی