مهدی رضایی فر-کارشناس مالی شهرداری تهران
mehdi54r@yahoo.com
زمانی که نرم افزارها وارد بازار نشده بودند، رقابت در بازار به شیوههای سنتی جریان داشت. به عنوان مثال می توان آژانسهای اتومبیل را مثال زد که تا قبل از شکلگیری استارتاپها و ورود اپلیکیشنها با یکدیگر رقابت می کردند. بسیاری از مردم معتقد بودند که مبلغی که برخی آژانسها دریافت میکنند بیش از ارزش خدماتی است که برای جا به جایی مسافر ارائه میدهند و این مسئله موجب نارضایتی بسیاری از مصرفکنندگان شده بود. شاید همین امر باعث شد که استارتاپهایی که با الگوبرداری از دیگر کشورها در این حوزه فعال شدند، زودتر از آنچه خود متصور بودند، مورد استقبال قرارگرفته و فعالیتشان رونقی بیسابقه پیداکند. زمانی که استارتاپها به بازار آمدند تا جایگزین آژانس ها و تاکسی های سنتی شوند، کسی فکر نمی کرد که این اتفاق می تواند تحولی در اقتصاد شهری ایجاد کند. پیش از این اگر با صاحبان آژانسها هم کلام میشدی، باور میکردی که ایشان هیچ خطری از سوی این رقبای نوپا احساس نمیکنند و فکر میکردند مردم به خاطر مسائل امنیتی علاقهای به استفاده از اپلیکیشنهای کرایه اتومبیل ندارند و نخواهند داشت. اما با گذشت زمان و برنامهریزی موفق این استارتاپها و فضای رقابتی ایجاد شده میان آنها که به ارائه خدمات هرچه بهتر منتهی شد، شرایط را به گونهای رقم زد تا بسیاری از کسانی که در آژانسها فعالیت داشتند از شرایط جدید احساس نارضایتی کنند. این اتفاقات باعث شد تا کار به شکایت برسد تا جایی که برخی از مسئولین در رابطه با آن اظهار نظر کنند. اما تجربه ثابت کرده که نمیتوان مانع توسعه و رشد تکنولوژی شد و از سویی نمیتوان از مردم توقع داشت که از خدمات بهتر و ارزانتر چشمپوشی کنند و در نتیجه جلوگیری از این پدیده غیرممکن بود و مسئولین نیز چاره جز کوتاه آمدن در برابر این واقعیت نداشتند. اما نکته مهم اینجاست که این استارتاپها علاوه بر جلب رضایت مخاطبین توانستند اشتغالزایی خوبی نیز در کشور ایجاد و تحولی نو در اقتصاد شهری رقم خورد که باید برای ادامه راه آنها و جلوگیری از هر گونه مشکل برنامه ریزی جدی داشت. اخیرا خبرهایی از یک استارتاپ جدید منتشر شدهاست، که اگر پا در میدان بگذارد، میتواند بسیاری از استارتاپهای قدیمیتر را از سر راه بردارد.
توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، بحث رقایت میان اقتصاد شهری سنتی و نوین بی معنی شده و رقابتی جدی میان کسب و کارهای نوین در حوزه اقتصاد شهری شکل خواهد گرفت.
به نظر می رسد باید به فکر چاره ای برای ساماندهی این نرم افزارها بود. علت هم بسیار واضح و روشن است که در ادامه به آن می پردازم. اگر قبل از آنکه چنین اپلیکیشن هایی وارد بازار شوند فکری به حال افرادی که در آژانس کار می کنند و یا مغازه هایی که به این کار مشغول بودند می شد، باعث می شد تا عده بسیار زیادی با کمک تکنولوژی به اقتصاد و حل بیکاری گله مند نشوند و اتفاقا اگر چاره ای برای اشتغالزایی و بازار کار آنهایی که مدت ها به این کار مشغولند می شد، نه تنها ناراضی نمیشدند بلکه برای کمک به چنین نرم افزارهایی پا به عرصه می گذاشتند. باید مراقب بود که همین امر برای افراد شاغل در استارتاپهای قدیمیتر تکرار نشود.
سرعت رشد تکنولوژی به گونهای است که کنترل آن غیرممکن است و رقابت با بنگاههایی که به جدیدترین تکنولوژیهای روز تجهیز میشوند کار سخت است، چنانکه در مقام مقایسه باید اذعان داشت که در چنین رقابتی کسب و کارهای سنتی رقیبی از پیش بازنده به حساب میآیند و بنگاههایی که تکنولوژی محور ایجاد شده و توسعه یافتهاند نیز در صورت تعلل در به روزرسانی، شکست خواهند خورد و این یعنی از دست رفتن میزان قابل توجهی سرمایه و فرصتهای شغلیف از این رو استارتاپها باید مراقب باشند که در صورت اندکی تعلل، تکنولوژی با آنها همان خواهد کرد که ایشان با کسب و کارهای سنتی کردهبودند.