چهارشنبه 05 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 56109 13:01 1395/12/16
به تیک ثانیه معتادم

به تیک ثانیه معتادم

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
به تیک ثانیه معتادم

به تیک ثانیه معتادم

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مریم بذری از زمان رونمایی نمایشگاه "به تیک ثانیه معتادم"، که این کتاب را در دست گرفتم تا امروز که این چند بند را می نویسم، چندین بار شعرهای این شاعر را خوانده ام و چند باری هم در فضای پرهیاهوی گالری درکنار شعرها، عکسها را ورق زده ام.   کتاب جدید فرزین پارسی کیا که ترکیبی از شعر و عکس است و با توجه به مقدمه کتاب و اقرار خود شاعر  باهمکاری بیست و دو عکاس جوان و برمبنای شعرهای ایشان گرفته شده. به این ترتیب کل مجموعه پیش رو بر مبنای ساختار فکری پارسی کیا شکل گرفته که به همت حمید جانی پور گردآوری و به تعداد هزار نسخه توسط نشر مانیاهنر به نشر رسیده است. لازم به ذکر است این کتاب، دومین مجموعه شعر از این شاعر می باشد. کتاب از پنجاه شعر سپید و پنجاه و پنج عکس سیاه و سفید تشکیل شده است و تعداد سطرهای هر شعر بالغ بر دو تا هفت سطر می باشد. از شعرشماره یک تا شعر آخر اکثر شعرها از ده تا بیست کلمه تجاوز نمی کند البته شعرهای شش تا هفت کلمه ای هم دارد مثلا  "بالشم باش/ تا پر درآورد این رویا" از آن جایی که وظیفه شاعر در شعر سپید سخت تر از شعر کلاسیک است و باید ابتدا ظرف شعر را آماده و بعد شعر بیافریند، به نظر می رسد شاعر این مجموعه، فضایی سیاه و سفید را در رابطه ای نه سیاه و نه سفید که شاید فضایی که گاهی سیاهی آن بیشتر از سفیدی به چشم می خورد را با تحلیلی سرد به نمایش کشیده و انتخاب کرده است که این موضوع در طراحی جلد کتاب توسط مهدی فاتحی به خوبی رعایت شده و در پوستر تبلیغاتی هم توسط فرشید پارسی کیا  برای رونمایی کتاب کاملا محسوس می باشد. روایت شعرهای کتاب با تداعی مرگ و رسیدن به آغاز تا بهشت و به نوعی سخن گفتن با خدا شروع شده است و انتظار می رفت که شعرهای بعدی جان شیرینی به آغاز ببخشد اما هنوز شعر،جان نگرفته بود که در شعر دوم شاعر شعر را این گونه تمام اعلام کرد "مرا از قلم انداختی/شعر تمام شد"  و دوباره در چند شعر بعدی کمی اوج دیده می شود اما زمانی که خواننده چشم به راه زیبایی بیرونی و کشش شاعرانه است ، با شعر "شاعر بر روی تاقچه نشسته /خاک می خورد" خستگی شاعر از متن بیرون می زند. استفاده از آئین نگارش بهترین ابزار خواننده برای لمس و درک دقیق نویسنده و فهم انعکاس واقعی تر افکار او در زمان قلم زدنش می باشد که ظاهرا ویراستار زیاد تمایلی به استفاده از آن نداشته و تنها با سطربندی و تقطیع خواسته از این آئین پیروی کند. ابتکار و تکنیک استفاده از عکس در کنارشعرها در بسیاری از موارد این کتاب، تلفیقی بی نظیر از هنر عکاسی و شاعری است که خواسته یا ناخواسته خط بطلان بر مرزهای موجود بین این دو هنر کشیده است و هضم برخی از شعرها را برای مخاطب، ساده تر کرده و شاید بیشتر از شعر ،حرف دل شاعر را فریاد کرده است. به عنوان مثال می توان از عکس های مریم نهاله، علی کاظمی و الهه نامدار نام برد. اما شاید جوان و جویای نام بودن عکاسان دربرخی از این همراهی ها و استفاده از کلیشه و تکرار سوژه های تکراری، اندکی سنگینی شعرها را سبک کرده و شعر را ازچشم خواننده انداخته است مثلا در شعر زیبای "حالم را دوست ندارم /تو گرفته ای" باتوجه به اینکه سپید گویی، نوعی تصویرسازی در خیال و رویا و یا توضیحی از یک رویداد شخصی با تکنیکی کاملا اختیاری در دست شاعر است، به نظر بهتر است حروف اضافه درجای مناسب خود قرار گیرد و به منظور روان سازی و یا حفظ آهنگ شعر ، حذف نشود و همچنین در استفاده از ضمایر متصل نیز زیاده روی نگردد. برخی شعرهای پارسی کیا در ابتدا به نظر تنها حرف یا جمله ای خبری می آید تا شعر . اما وقتی درعمق کلمات غرق می شویم تازه در می یابیم که در کنار حرف بودن، زیبایی هایی را بیان می کند که تعبیری خاطره انگیز برای خواننده به همراه داشته و بی هیچ بهانه ای ذهن را  به عالم رویا پرواز می دهد. "بند نمی آید/دلمه نمی بندد/چشم است/هوای خوب شدن ندراد" بعضی از کلمات در شعر پارسی کیا اعجاز عجیبی دارند به عنوان مثال "ماه، مجرد بود" مجرد بودن امری طبیعی است که این جا در عالم رویا و ماورای طبیعی اتفاق افتاده و این کشف ِشاعر، اثر را ستاره دار کرده است. یکی از ویژگی های اصلی شعر، ساختار آن است. باتوجه به این که شاید در شعر سپید، شروع اثر به دست شاعر نباشد اما پایان و جان مایه ی کار به دست اوست و نیز این که هیچ محدودیتی در سطرهای نگارش وجود ندارد، شاید در دنیای امروز مزیتی باشد برای مخاطبی که به نظر بنابر دلایلی نظیر مشغله ی زیاد که بسیاری از خواندن رمان و آثار بلند(البته جدای از خوانندگان خاص) گریزان هستند، و هر نوشته ای (چه داستان و چه شعر) در صورت کوتاه بودن توفیق بیش تری در جلب رضایت مخاطبان داشته است. به این صورت کوتاه نویسی برای مخاطب عمومی، انگیزه برای انتخاب ِ این کتاب را بیشتر می سازد. بنابراین کوتاه نویسی با ایجاز که در این اثر دیده می شود، به نظر بیشتر از زیاده نویسی برای مخاطبین خاص، اتفاقی برای پسند عمومی ست. در پایان باید گفت اگر چه قلم فرزین پارس کیا بسیار پررنگ تر از این چندین سطر و این حجم از شعر است که در "به تیک ثانیه معتادم" نگاشته شده است اما تلفیق جالب عکس و شعر به همت  حمید جانی پور ،تلنگری است برای بارها و بارها خواندن این مجموعه موفق و زیبا.ند.


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |