علی شفائی
ali.shafaee@jahaneghtesad.com
در حالیکه یک سال به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و قریب به ۱۴ ماه از دوره مأموریت دولت یازدهم باقی مانده، اما بسیاری بادبانها رابرافراشته و منتظر باد مساعدی هستند تا با حرکت در مسیر آن منافع خود را برای چهار سال فعالیت دولت دوازدهم تأمین کنند.
انتقاد، هجمه و حتی تخریب دولت توسط فعالان سیاسی، کارشناسان و رسانههای وابسته امری بدیهی است و در مقابل از طیفها و رسانههای حامیدولت انتظار میرود که اگر انتقادی هم وجود دارد، در مسیر منطق و انصاف مطرح شود.
در هر دولتی تعدادی از رسانهها رابطهای نزدیکتر داشته و البته متقابلا مورد حمایت دولت و نهادهای نزدیک دولت قرارمیگیرند و آنچه از این رابطه دو طرفه انتظار میرود پافشاری بر حمایت از دولت و عملکرد آن است، چنانکه در گذشته نیز شاهد این رفتارها بودهایم تا جاییکه حتی با تغییر دولت، همچنان بسیاری از رسانهها حمایت خود را ادامه دادهاند.
همراهی و حمایت متقابل دولت و رسانه با روی کارآمدن کابینه تدبیر و امید نیز چون گذشته شکل گرفت و از آنجاییکه شعارها و برنامههای دولت با محوریت حوزه اقتصاد تعریف و تدوین شدهاست، علاوه بر رسانههای سیاسی، گروهی از رسانههای اقتصادی نیز به جمع حامیان دولت پیوستند.
از طرفی در انتخابات دو تشکل اقتصادی بزرگ و اصلی کشور یعنی اتاقهای بازرگانی و اصناف، رأی قالب متوجه نامردهای نزدیک دولت شد و اکثریت کرسیهای هیأت رئیسه و البته سکان هدایت دو اتاق در اختیار نزدیکان دولت قرارگرفت.
همراهی تشکلهای اقتصای با دولت موجب شده تا حمایتهای مالی ایشان نیز به انحاء مختلف متوجه رسانههای حامیدولت به ویژه رسانههای اقتصادی شود.
این روند در حالی جریان یافت که در حوزه اقتصاد بهرغم همه تلاشهای دولت، همچنان کوهی معضلات از باقی است، مشکلاتی که متأثر از ضعف و سوءمدیریت و همچنین تحریمهای یک سویه به ارث رسیده و در پیدایش آنها دولت یازدهم هیچ نقشی نداشتهاست.
اگر رسانههای حامیدولت قبل تمامیتوان خود را به کار گرفتهاند که پیدایش و تداوم مشکلات اقتصادی را به دولت تدبیر و امید نسبت دهند، امری بدیهی است، چراکه در مقام مخالف و خوشبینانه منتقد دولت، هدفی جزء این ندارند، اما وقتی موضع رسانههای حامیو موافق دولت تغییر کرده و پس از سه سال همکاری متقابل در بزنگاهی که دولت در سال پایانی مأموریت خود نیازمند همراهی ایشان است، مخاطبان و ناظران بیشک با صدها علامت سؤال و تعجب روبر میشوند.
این تقابل غیرمنطقی زمانی نگرانکنندهتر میشود که در تحلیل میزان اثرگذاری اخبار منتشرشده مشخص میشود که هجمه به دولت از سوی رسانهای که سه سال حمایت کرده از سویی بر مخاطبان اثرگذاری بیشتری دارد و از طرفی مواضع رسانههای مخالف را تقویت میکند.
آنچه مسلم است رسانههای مخاطب این مطلب در پاسخ به این انتقادات، رسالت و وظیفه رسانه در تبیین واقعیتها را بهانه خواهند کرد و مدعی تقید به انجام وظیفه خواهندشد، که در پاسخ به این ادعا نیز باید گفت، چگونه رسانهای با این میزان صداقت و پایبندی به اصول حرفهای در سال پایانی دولت، به یاد این اولویتهای حرفهای افتادهاست؟ مورد دیگر اینکه آیا تا پیش از این دولت بدون هیچ عیب و نقصی بوده و یا بنا بر مصالحی چشم بر نقاط ضعف دولت بسته بودند و امروز مصالح دیگری مطرح است که هجمه به دولت را در دستور کار ایشان قرارداده است؟
اینکه یک رسانه در مسیر منفعتطلبی رنگ عوض کرده و منافع اقتصادی را بر هویت و اعتبار خود ارجح بداند، خیلی دور از انتظار نیست، اما این سؤال مطرح است که آیا تشکلهای اقتصادی بزرگ نیز در این تغییر رنگ نقش دارند و این بازی با سوت آنها آغاز شدهاست؟ باید دید در این مسیر تشکلهای اقتصادی چه رفتاری خواهند داشت و در این تغییر منافع اتاقهای بازرگانی و اصناف همسو هستند و یا بر مسیر گذشته خود در همراهی دولت برای کم کردن مشکلات اقتصادی کشور حرکت خواهند کرد.