جمعه 31 فروردین، 1403

کدخبر: 29244 20:26 1394/12/24
با صنعت چای‌مان چه کرده‌ایم؟

با صنعت چای‌مان چه کرده‌ایم؟

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
با صنعت چای‌مان چه کرده‌ایم؟

با صنعت چای‌مان چه کرده‌ایم؟

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

ویژه‌نامه نوروزی

ناصر ذاکری

بوته چای برای اولین بار با همت محمدمیرزای کاشف‌السلطنه صاحب‌منصب قاجاری دوران مظفرالدین‌شاه از هند به ایران منتقل شد. آرزوی کاشف‌السلطنه این بود که با گسترش کشت چای در استان‌های شمالی، کشور از واردات چای خارجی بی‌نیاز شود، و منبع درآمدی نیز برای ایرانیان فراهم گردد. کاشف‌السلطنه در این راه سختی‌های فراوان را به جان خرید: دشواری حمل بوته‌چای در مسافتی تا این حد طولانی، ممانعت سخت‌گیرانه دولت هند، و مخالفت و مانع‌تراشی در داخل کشور. طبعاً کسانی که از تجارت چای سود کلان می‌بردند، گسترش کشت چای را مانعی بر سر راه ثروت‌اندوزی بی‌دردسر خود می‌دیدند. با وجود این دشواری‌ها، عاقبت نهال آرزوی کاشف‌السلطنه هرچند دیر، به ثمر رسید و چهل‌سال بعد از کاشت اولین بوته چای، مساحت مزارع چای در شمال کشور به ۶۰۰هکتار رسید. اینک بیش از ۳۲۰۰۰ هکتار از زمین‌های حاصل‌خیز استان‌های گیلان و مازندران به مزارع چای اختصاص یافته، و در حدود ۷۰۰۰۰ خانوار در این حوزه به کسب‌وکار مشغول هستند. گسترش تولید چای در داخل کشور، علاوه بر ایجاد اشتغال مولد، می‌توانست و می‌تواند از یک سو، جلو خروج بی‌رویه ارز برای واردات چای را بگیرد، و از سوی دیگر حتی منبعی برای درآمد ارزی باشد. کافی بود مسؤولان و دولتمردان در طول چندده سال گذشته به این ظرفیت و استعداد ارزشمند توجه کنند. اگر چنین توجهی صورت می‌گرفت، بودجه کافی برای تحقیق و پژوهش در این عرصه اختصاص می‌یافت. با اصلاح مزارع چای و افزایش بازدهی در هکتار، درآمد چایکاران افزایش یافته، و کشت چای رونق می‌گرفت. با افزایش سطح دانش فنی و تجربی چایکاران و با به‌کارگیری بهترین روش‌های بازاریابی و بسته‌بندی، مقدمات نفوذ در بازارهای جهانی فراهم می‌شد و اینک کشورمان در عرصه تجارت جهانی چای حرفی برای گفتن داشت و منبعی برای درآمد در اختیار کشور بود. فقط کافی بود مدیرانی دلسوز، کاردان و آینده‌نگر همچون کاشف‌السلطنه قاجاری تولیت این بخش را به‌عهده گیرند. در طول چندده سال گذشته، برنامه‌های متعددی در مورد تولید و تجارت چای طراحی و اجرا شده، و طبعاً نتیجه قابل‌توجهی عاید نشده‌است. اینک مزارع چای در آستانه نابودی قرار دارند و چایکاران در آستانه ورشکستگی. در مقابل، تجارت پرسود واردات چای غوغا می‌کند. بدین‌لحاظ می‌توان‌گفت کار چندانی در این عرصه صورت نگرفته‌است. تنها سیاست قابل‌اعتنا در این عرصه، این است که واردکنندگان چای خارجی ملزم ‌ند در مقابل دریافت مجوز واردات چای خارجی، مقدار معینی چای داخلی از چایکاران بخرند! تجارت پرسود واردات کالاهای مصرفی در همه عرصه‌ها از جمله کشت چای، تولیدکنندگان را به افلاس کشانده، و کمر تولید داخلی را شکسته‌است. و ما تنها هنرمان این است که با اعمال چنین سیاست‌هایی، و با تحمیل چنین الزامی به واردکنندگان چای، ورشکستگی چایکاران را قدری به تأخیر می‌اندازیم تا در آینده نامعلوم که نمی‌دانیم کی فراخواهدرسید، یک مقام مسؤول دلسوز از جنس کاشف‌السلطنه فکری به حالشان بکند! صنعت تولید چای در کشور ما این ظرفیت را دارد که علاوه بر تأمین بخش مهمی از مصرف داخلی، و ایجاد اشتغال مولد، در بازار جهانی هم عرض اندام کند. فقط کافی است مدیرانی دلسوز و کارآمد در این عرصه مسؤولیت بپذیرند و با بهره‌گیری از توان کارشناسان و اهل فن، برنامه‌های عملی برای رشد و توسعه این صنعت طراحی کنند. امیدوارم با جبران کوتاهی‌هایی که در چندده سال گذشته در این عرصه صورت گرفته‌است، از خجالت محمدمیرزای کاشف‌السلطنه دربیاییم و شرمسار غیرت و همت او نباشیم، که روزی از این روزها برایمان پیغام بفرستد که: من یک شاهزاده قاجاری دربار مظفرالدین‌شاه، و در شرایطی که حتی یک‌نفر از مقامات عیاش آن ایام، حامی من نبود، با کمترین امکانات و کمترین حمایت، مقدمات گسترش صنعت چای را فراهم کردم و شما دلاوران پرمدعا نتوانستید از این امکان حاضر و آماده بهره بگیرید! من با هر سختی که بود، بهترین پاس گل را به شما دادم؛ و شما با این همه ادعایتان نتوانستید با این پاس، حتی یک کرنر هم از تیم مقابل بگیرید!!



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |