حبیب ا… محمد قلیها - کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک
هر جنبش یا انقلابی شاخصههایی ىارد که ىر سطح جهان به تمایز ان نسبت به سایر انقلابها و جنبشها دامن میزند و گاها به شعار محوری یا تابلوی آن جنبش یا انقلاب تبدیل میشود و نقش قابل توجهی در گسترش و حتی استقبال و یا بقای آن دارد و در بسیاری از اوقات به شاخصه دفاعی دوستداران آنهم در برابر مهاجمان تبدیل میشود که انقلاب ما نیز از این امر مستثنی نبوده است. براستی شعارهای اصیل انقلاب ما چه بود؟ و از اسلام چه چیزی را برای خودمان، دیگران و دنیا پر رنگتر از سایر شاخصههای اسلام اصیل علوی، رضوی و مهدوی صلوات الله علیهم اجمعین معرفی کردیم که انتظار میرفت به راحتی و در کمترین زمان و با بیشترین اقبال عمومی اعم از داخلی و خارجی به موتور صدور آن به تمامی دنیا و جهان هستی تبدیل گردد؟ آیا براستی به چه بخشی از آنها دست یافتیم و حاصل آن دستآوردها در شادمانی، اقتصاد، اسایش فکری، روانی و حتی در رضایتمندی اسلامی مردم ما و جهان چقدر بوده است؟ ایا تا به حال از این جنبه علمی نه شعاری بدون شاخص، به انقلاب اسلامی خودمان نگاه کردهایم و ایا در این چهار دهه شاخص جدیدی در کشور و دنیا معرفی کردهایم که تمایزات انقلاب اسلامی ما را بر اساس یک نرم جهانی و با زبان علمی به خودمان و دیگران ارایه دهد؟ حداقل انتظاری که از یک مسلمان میرود، راستگویی او و عدم دوگانه گویی است که این امر در راس امور اسلام است به گونهای که دروغ گویی دشمنی صریح با خدا است و حتی در بیان معصوم داریم که مومن از روی غفلت ممکن است مرتکب هر گناهی بشود! ولی هرگز دروغ نمی گوید!
حال وقتی که صحبت از حکومت اسلامی میشود که داعیه اسلام دارد و خود را تنها کشور واقعی اسلامی و لابد عامل بدان معرفی میکند و پس از چهار دهه نیز همچنان بر این امر اصرار دارد حداقل انتظاری که میرود، پرهیز از رفتار دوگانه و صداقت توام با عمل نهادینه شده به عنوان الگویی برای خود و دیگران است! حال وقتی مولی متقیان در کلام شریف خود: ورود فقر را توام با خروج ایمان دانسته و خداوند سبحان هم در کلام خود: ربا را بی خیر و برکت و دشمنی علنی با خود میخواند، و ما هم بزرگترین دشمن بشریت و هستی را : سرمایه داری و مظهر آن یعنی امریکا را شیطان بزرگ میدانیم چگونه میشود به صرف تصویب یه قانونی که هزگر ارادهای در اجرای آن وجود نداشته و نخواهد داشت، دم از بانکداری اسلامی بزنیم؟ در حالیکه سود مثلا اسلامی قرض آلحسته در کشور اسلامی (با عنوان جعلی کارمزد) حداقل ۵ برابر سود ربوی در کشور و اقتصاد کاملا کاپیتالیستی شیطان بزرگ امریکا است که شعار اصلی ما از ابتدا تا به حال مرگ بر امریکا بوده است؟ براستی با وضع یک قانون و بدون توجه به اجرای آن می شود روز بانکداری اسلامی در تاریخ ثبت کرد و هرساله بدون توجه به اثرات مخرب بهرههای نجومی که حداقل آسیب آن کاهش قدرت خرید مردم و تورم ساختگی و عمدی داراییهای پایه جامعه از قبیل اسکان، تغذیه، بهداشت، تحصیل و ... است به پایکوبی و به نشر شعارهای خالی از واقعیت و حقیقت پرداخت؟ در حالیکه آینده کشور یعنی جوانان با تورم و بیکاری حاکم بر کشور هرگز توانی برای کسب هیچیک از این نیازهای ضروری و پایهای ندارند؟ براستی جامعه روحانیت، علما، فقهها در این چهار دهه حتی در مسیر انجام فریضه واجب پنجگانه خود وقت نکردند سری به یکی از شعب بانکها بزنند و مشاهده کنند که خبری از بانکداری اسلامی توام با مشارکت در سود و زیان در هیچیک از قراردادها نه تنها وجود ندارد بلکه متقاضی نقشی در تعیین نرخ ندارد و فرمهای نرخدار سالهاست که در بانکداری کشور نهادینه شده است؟ اگر وضع قانون برای برائت حکومت اسلامی کفایت میکرد با نزول قران که کاملترین قانون الهی است و تا کنون و تا ابد هم در آن خدشهای وارد نشده و نخواهد شد، میتوان کلا ضرورت حکومت اسلامی را منکر شد. حال انکه تداوم نبوت با امامت برای برقرار حکومت اسلامی با هدف اجرای درست احکام الهی بوده است و اگر هدف ما غیر از این است! چرا نام اسلام را خدشهدار میکنیم؟ و ناتوانی و بیلیاقتی مدیریتی و اسلام ستیزی خودخواسته خود را به حساب اسلام مینگاریم؟ جای تعجب است در حالیکه این رویه سالهاست خون مردم، معاش، اسکان،تولید، صنعت، اقتصاد و ... را در شیشه کرده و در فقر بیمهابای مردم و تورم انگلی دولت و نهادهای دولتی و شبه دولتی نقش به سزایی داشته از دید علمایی که هر کلام دشمن را رصد نموده و برای هر کدام اطلاعیه توام با پاسخ دندان شکن دارند را به این موضوع جلب نکرده است؟ و هرزگاهی به مناسبتهای انتخاباتی و غیره، بعضی از علما دم از ربوی یودن بانکداری، انهم با صدای ارام میزنند؟ آیا دفاع از اسلام راستین و اصیل وظیفه اصلی علما نیست؟ در حالیکه با بخش بسیار ناچیزی از خمس و ذکات این چهاردهه میشد تحقیقی بسیار علمی و میدانی انجام داد و به قانون گذاران و دولتمردان ربوی بودن این سیستم بدون اتکا به قانون بانکداری دست و پا شکسته اسلامی را اثبات کرد. هدف از این مطلب خدای ناکرده بی ادبی به حریم احدی نیست بلکه از باب نهی از منکر و امر به معروف با نیت اتمام حجت بود تا خدای ناکرده نگویند ما نمیدانستیم و یا کم دقتی شده بود یادآوری نشد که به وظیفه عمل کنیم! بسم الله