جمعه 31 فروردین، 1403

کدخبر: 36981 17:51 1395/05/05
گیشه در تسخیر مرد گوریل نما

گیشه در تسخیر مرد گوریل نما

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
گیشه در تسخیر مرد گوریل نما

گیشه در تسخیر مرد گوریل نما

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا امامی فرد-شاید وقتی ادگار  رایس باروز نویسنده امریکایی، تارزان را خلق کرد، نمی دانست بعد از صد سال هنوز هم مردم برای دیدن داستان های جدید که به واسطه دیگران و با همان پیشینه قبل خلق می شوند سر و دست می شکانند. این روزها تارزان دوباره بیدار شده. فیلم جدید تارزان که در سال ۲۰۱۶ اکران شده؛ گیشه ها را به تصرف خود در آورده و همچنان پیشتاز است. تارزان داستان یک پسر نجیب زاده انگلیسی است که در جنگلهای افریقا گم می شود. یک گوریل ماده آن را در دوران طفولیت پیدا می کند و به میان گله گوریل ها می برد. ابتدا برخی از آنها با گوریل ماده مخالفت می کنند اما مادر با تعلیماتی که به او می دهد باعث می شود رفتارهای تارزان مانند یک گوریل شود. تارزان بزرگ می شود و مانند بقیه هم گروهی هایش رفتارهای تهاجمی از خود بروز می دهد که ناگهان عده ای از انسانها در آن جنگل پیدا می شوند و ادامه ماجرا. این خلاصه ای از داستان تارزان است. اما فیلم جدیدش با نوجه به حفظ اصالت داستان به ماجرا از بعد دیگری نگاه کرده است. در خلال فیلم هم فلش بک هایی زده می شود که مخاطب با موضوع و پیشینه داستان به اندازه کافی آشنا شود. به نظر می رسد کارگردان افسانه تارزان «دیوید یتس» یک موضوع را نادیده گرفته و آن هم این است که وقتی قرار بود اکران فیلمش از غرب آغاز شود؛ یک مرد قدیمی از شرق هم دوباره مانند تارزان بیدار شده و این بار در فیلم spiktrace ایفای نقش می کند. فیلمی که پا به پای تارزان در گیشه می فروشد و در یک قدمی تصاحب جای رقیبش یعنی افسانه تارزان است. هر دو فیلم اکشن هستند اما the legond of tarzan ماجراجویی است و spiktrace کمدی است. اگر بخواهیم خلاصه ای از افسانه تارزان بگوییم بهتر است کوتاه بگوییم که این بار تارزان زندگی خوبی دارد، اما به دلایلی که در فیلم مشخص می شود مجبور می شود دوباره به جنگل بازگردد و ...یکی از بازخوردهای خوبی که به فیلم می شود این است که فیلم ریتم تندی دارد و همین امر باعث می شود مخاطب را تا آخر فیلم سر جای خود بنشاند. شاید یکی از سوالهایی که در ذهن مخاطبان به وجود بیاید این است که دیدن چند باره سری داستان های تارزان جذابیت زیادی نداشته باشد اما باید این نکته را ذکر کرد که کارگردان این سری از داستانها همان خالق سری داستان های هری پاتر است که همگان را مجذوب کرده بود. او برای اینکه شخصیت تارزان کمی جذاب تر  و جدیدتر از قبل باشد، شخصیت ابر قهرمانی به خود گرفته و البته شخصیت جین هم مانند قبل از ظرافت خاصی برخوردار نیست و اتفاقا خیلی خوب میداندچگونه از پس مشکلات به وجود آمده پیروز بیرون بیاید. « افسانه تارزان » در بخش جلوه های ویژه با توجه به بودجه هنگفت ۱۸۰ میلیون دلاری اش، خوش رنگ و لعاب تر از تمام تارزان هایی می باشد که تابحال در سینما اکران شده است اما به نظر می رسد این فیلم از کیفیت پایین تری نسبت به فیلم پسر جنگل برخوردار است و این نقطه ضعف این فیلم است اما باوجود برخی از نقصان های موجود در فیلم المانهایی دارد که می تواند نقص های موجود را برطرف کند و برای مخاطبان عام یک فیلم سرگرم کننده خوبی است. ولی این طور به نظر می رسد که اگر منتقدان و کارشناسان بخواهند فیلم را از نظر حرفه ای نقد کنند می توانند ایرادهایی از فیلم بگیرند که ایراد های واضحی است. گرچه اشاره به این نکته هم ضروری است که هیچ فیلم بدون نقصی وجود ندارد. اما در آخر به یک نکته بسیار مهم باید توجه ویژه ای داشت. آن نکته هم این است که چطور می شود یک داستان قدیمی که البته تاریخش کمی بیشتر از صد سال است می تواند باعث پول سازی شود ولی داستان های ایرانی از جمله شاهنامه که تاریخ به وجود آمدنش برای چند قرن پیش است نتوانسته چنین کاری را برای سینمای ایران انجام دهد. چیزی که می توان با اطمینان گفت این است که نه تنها شاهنامه چیزی از افسانه تارزان کم ندارد بلکه داستانی پر محتوا تر و بسیار بهتر از افسانه تارزان دارد و اگر بخواهیم از هر لحاظ چه از نظر جذابیت داستان، چه از لحاظ قدمت تاریخی و یا موارد بسیار دیگر؛ اما چه خوب می شود که مسوولین هم به فکر بیفتند که بتوانند رستم را هم همانند تارزان در میان افکار عمومی جهان جا بیندازند که هم فرهنگ کشورمان به دیگر نقاط جهان صادر شود و هم از لحاظ اقتصادی می تواند به کشور مخصوصا سینما کمک به سزایی داشته باشد. نکته جالب اینجاست شاید خالق تارزان نمی دانست داستانش آنقدر شهرت پیدا کند و شاید شهرتش بیشتر از آن چیزی بود که در تصوراتش بود ولی شاید فردوسی فکر می کرد شاهنامه اش بیشتر از اینها به شهرت برسد و به چشم بیاید ولی واقعیت شرایط موجود کمتر از تصوراتش است. به امیدآن که روزی فردوسی هم به آرزویش برسد.


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |